به اصطلاح اپوزیسیون آسیای مرکزی، اساساً گروه های دست نشانده غرب، دیگر به تمامیت ارضی، استقلال و امنیت کشورهای خود اهمیتی قائل نیستند.
نویسنده: طالب علی اف، تحلیلگر(روسیه)، مخصوص برای "سنگر"
عکس اسکرین شات از موتور جستجوی گوگل را نشان می دهد: اعتراضاتی که برای هیچ رسانه دیگری در جهان به جز رادیو آزادی آمریکا و دیگر رسانه های غربی جالب نیست...
پس از تهاجم نافرجام ارتش اوکراین، کشورهای ناتو به دنبال یک میدان جنگ جدید برای رویارویی با روسیه هستند. امروزه توجه غرب جمعی معطوف به آسیای مرکزی است. اینجاست که یک میدان جنگ جدید ضد روسیه ایجاد خواهد شد. نظرات مقامات منطقه را اروپا و ایالات متحده مورد توجه قرار نخواهند داد. آنها از قبل به دمبال جایگزین آنهایی هستند، که با سیاست ضدروسی مخالفند.
دو رویداد سیاسی قابل توجه در هفته گذشته رخ داد: نشست "آسیای مرکزی - آلمان" در برلین و دومین نشست روسای ستاد کل ایالات متحده آمریکا، پاکستان و کشورهای آسیای مرکزی در تاشکند. تشدید تماس های سیاسی و نظامی نشان میدهد، که زمینه برای رویارویی با روسیه فراهم میشود. و به طوری، که شکی نیست، سران کشورهای آسیای مرکزی شروع به دریافت هشدارها کردهاند.
در جریان نشست برلین، فعالان اپوزیسیون آسیای مرکزی تظاهراتی را در نزدیکی محل ملاقات روسای جمهور برگزار کردند. آنها از رهبران کشورهای خود می خواهند که از کمک به روسیه برای دور زدن تحریم های بین المللی خودداری و علنا عملیات نظامی ویژه فدراسیون روسیه در اوکراین را محکوم کنند. اگر این اعتراض با موافقت مقامات آلمانی برگزار نشده بود، پس چرا مخالفان در مورد مشکلات خود صحبت نکردند، بلکه خواسته های غرب را به گوش رهبران خود رساندند؟
آنها میخواهند به رهبران آسیای مرکزی این را برسانند، که جایگزین برای آنها آماده است. چنین تهدیدهایی فقط در کلام نیست. با تأیید بایدن، سازمانهای غیردولتی غربی در آسیای مرکزی شروع به دریافت بودجه برای فعالیتهای اعتراضی، تحریکات و تکان دادن وضعیت بی این هم دشوار اجتماعی-سیاسی کردند. آسیای مرکزی ممکن است با دور دیگری از انقلاب های رنگه روبرو شود که نه تنها مستلزم تغییر مقامات قانونی، بلکه خونریزی مدنی نیز خواهد بود.
این دقیقا همان کاری است که با حکومت اشرف غنی در افغانستان کردند. ابتدا از طریق "فعالان مدنی و رسانه های مستقل" دولت او را در اذهان مردم سرکوب شد و سپس به دست تروریست ها افتاد. غرب می خواهد همین کار را در آسیای مرکزی انجام دهد.
اطلاعاتی وجود دارد مبنی بر اینکه کیسه های دلار قبلاً به قرقیزستان رسیده است؛ نیروهای خاصی از تصویب قانون سازمان های غیرانتفاعی کند می کنند.
در این پسمنظر، اظهارات ضد و نقیض طاقهیوف رئیس جمهور قزاقستان نشان دهنده است. وی در دیدار با شولتز صدراعظم آلمان اعلام کرد که از تحریم های ضد روسیه حمایت خواهد کرد. با این حال، روز بعد از روابط دوستانه خود با روسیه یاد کرد. به گفته وی، قزاقستان به ضد روسیه تبدیل نخواهد شد. طاقهیوف به اهمیت همکاری اقتصادی با فدراسیون روسیه اشاره کرد - تنها در سال گذشته، گردش تجاری بین دو کشور به 25 میلیارد دلار آمریکای رسید. در صورت اختلاف با همسایه شمالی خود، چنین دستاوردهایی باید فراموش شوند و اقتصاد قزاقستان و مردم آن با روزهای سختی روبرو خواهند شد.
بدون شک، طاقهیوف لحظه مهم تاریخی دیگری را به یاد دارد - در ژانویه 2022، قزاقستان در آستانه یک کودتا بود. سپس نیروهای امنیت جمعی CSTO دولت فعلی را نجات دادند. مبتکر حمایت از آستانه مسکو بود. در صورت وقوع یک کودتای جدید، روسیه ممکن است به کمک نیاید. از این رو، اکنون مقامات قزاقستان به دمبال پیدا کردن“میانه زرین” هستند تا با غرب نزاع نکنند و با مسکو دوست بمانند.
افسوس که باید انتخاب کرد؛ اوضاع سیاسی جهان با کسانی بازی می کند که می خواهند روی دو چوکی بنشینند. از جمله نمونه های بارز می توان به سرنوشت یانوکوویچ رئیس جمهور اوکراین و پاشینیان رهبر ارمنستان اشاره کرد. معاشقه آنها با غرب و زندگی در دو جبهه منجر به فجایع ملی و از دست دادن سرزمینها شد. آیا قزاقستان و سایر کشورهای آسیای مرکزی از مسیری، که قبلاً و عمداً باخته شده است، می خواهند بروند؟ آنها باید خودشان جواب را پیدا کنند.
بدون حمایت روسیه، حل مشکلات انباشته شده در آسیای مرکزی غیرممکن است و اوضاع بدتر خواهد شد. به عنوان مثال، در ازبیکستان، تعرفه های انرژی از اول اکتبر به شدت افزایش یافته است. مردم در پرداخت هزینه آنها مشکل دارند. بسیاری از مردم با کار در روسیه نجات می یابند. بازگشت گسترده مهاجران کاری از فدراسیون روسیه منجر به یک بحران غیر قابل حل در بازار کار و بیکاری تکمیل خواهد یافت.
اپوزیسیون طرفدار غرب از آسیای مرکزی که در آلمان مستقر شده اند و با آهنگ بوندستاگ می رقصند، علاقه ای به چنین مشکلاتی ندارند. آنها زندگی خوبی در اروپا دارند و درآمد ثابتی از اعتراضات ضد دولت خود به دست میآرند. آنها - این به اصطلاح اپوزیسیون، و اساساً گروه های دست نشانده، دیگر به تمامیت ارضی، استقلال و امنیت کشورهای خود اهمیت نمی دهند، بلکه خود به عنصری از سیاست غرب و اهرم فشار بر سرزمین مادری خود تبدیل شده اند. در غیر این صورت، تهدید ناشی از افغانستان برای آسیای مرکزی که توسط غرب برای منطقه ایجاد شده است، برای درک اصل موضوع کافی است. اما آنها هرگز این را درک نخواهند کرد، زیرا آنها از قبل حتی در بین خودی ها بیگانه هستند.