خبر روز

چرا جهان می خواهد ملاهای متعصبی را که از قرن هشتم به قرن بیست و یکم پرتاب شده اند به مردم افغانستان تحمیل کند؟

نویسنده: فرید احمد،  سردبیر سایت سنگر

در پنجمین نشست فارمت مسکو، کشورهای مختلف از آسیای مرکزی و فرا منطقه اشتراک کرده بودند. همه کشورها، به جز از تاجیکستان، روش های نرم و سازشکارانه را در برابر ظلم و استبداد طالبانی در پیش گرفتند و با اتخاذ سیاست های انعطاف‌ پذیرانه، نشان دادند که حاضر اند تا برای منافع خودشان، با رژیم تروریست طالبان، تفاهم کنند.

تاجیکستان نه تنها کشوری در آسیای مرکزی، بلکه جهان است که تا اکنون به طور صریح حضور طالبان در قدرت را یک تهدید جدی منطقه‌ای و جهانی دانسته و خواهان تغییر این رژیم و ایجاد حکومت همه شمول گردیده است. این کشور، تنها دولتی است که برای تأمین حقوق مردم افغانستان، که امروز بار دیگر مورد ظلم و ستم قرار گرفته اند، تلاش و مبارزه می‌کند. چنانچه در نشست فارمت مسکو، این کشور، بعضی از محتویات قطعنامه‌ای را که کشورهای اشتراک‌کننده صادر کردند، قبول نکرده و عدم توافقش را با آن اعلام نمود.

در شرایط فعلی، در حالیکه منطقه و دنیا نسبت به سرنوشت و وضعیت مردم افغانستان، بخصوص غیرپشتون ها و پشتون های ضد طالبان این کشور، بی‌تفاوتی اختیار کرده‌اند، تاجیکستان به عنوان کشور دوست و برادر و همسایه نیک افغانستان، وضعیت فعلی را مطلوب ندانسته و از وضعیت وخیم حقوق بشری، نقض گسترده حقوق غیرپشتون ها، قاچاق مواد مخدر، تقویت هسته‌های تروریستی که در حمایت طالبان قرار دارند، اظهار نگرانی کرده است.

این درحالیست که برخی به این فکر اند که تاجیکستان فقط برای منافع تاجیک های افغانستان فکر می‌کند؛ اما تاریخ افغانستان، بخصوص مقاومت اول ثابت کرده است که سیاست های این همسایه نیک، به نفع تمام مردم افغانستان تمام شده‌است.

در حالی که سایر کشورهای همسایه افغانستان در تلاش تفاهم و تعامل با طالبان اند تا منافع اقتصادی، سیاسی و امنیتی شان، تأمین شود، تاجیکستان، با تفهیم حس نیک همتباری و هم‌مذهبی و همسایه داری پسندیده، در تلاش حمایت از تمام مردم افغانستان بوده است. در حالیکه همسایه‌‌های دیگری افغانستان در آسیای مرکزی تا به حال به این درک نرسیده‌اند که طالبان هیچ گاه تغییر نخواهند یافت، بلکه در سر نه تنها هوای تغییر دادن آسیای مرکزی، بلکه تمام عالم اسلام را دارند. حال، آنها حتی عربستان سعودی را تهدید می‌کنند. در یک کلام، اگر امروز آنها به طالبان نمی‌رسند، فردا طالبان به آنها خواهند رسید.

از سوی دیگر، این سؤال نیز خلق می‌شود که آیا مبارزه با هیولایی به نام تروریزم که در رأس آن طالبان قرار دارد، تنها مسئولیت تاجیکستان و مردم افغانستان است یا منطقه و جهان هم باید مسئولیتی داشته باشند، این تروریست‌های بی رحم در افغانستان بر مرد و زن تجاوز می‌کنند، سربازان و افسران حکومت پیشین را مورد تیرباران قرار می‌دهند و به دار می‌کشند و و در مکتب ها را به روی دختران بسته‌اند. ممکن است در کشورهای همسایه هم همین کارها انجام شود! اما آن زمان دیر می‌شود!

در حالیکه، اساساً این کار باید توسط سازمان های بین‌المللی دفاع از امنیت جهانی، حمایت از حقوق بشر و بخصوص سازمان ملل متحد صورت گیرد، اما وضعیت و تجربه دو سال گذشته نشان داد، که مردم افغانستان با وجود فشار گسترده از جانب رژیم تروریست پرور طالبان و پشتیبانان خارجی شان، حامی جز دولت دوست و برادر تاجیکستان ندارند.

همانطوری که تجربه شده است، دوشنبه در تلاش ایجاد اجماع بین‌المللی و بزرگ برای کاهش فشار بالای مردم افغانستان و معرفی ماهیت واقعی طالبان است. در واقع، تلاش اصلی این کشور، تشکیل دولتی با اشتراک مردمان غیرپشتون در بدنه قدرت در افغانستان است. چنانچه، این کشور میزبان چندین همایش با میزبانی سازمان های مخالف طالبان بوده و در جلسات بین‌المللی نیز از وضعیت موجود افغانستان اظهار نگرانی کرده است.
ما شاهد آن هستیم که طالبان با پاکستان و ایران - دو پشتیبان خود چه چه کرده و می کند. اکنون بزرگترین تهدید برای امنیت آنها، طالبان - تحت الحمایه آنها است.

تاجیکستان هیچ گاه پشتیبان طالبان و تروریزم نبوده، بلکه موقف اخیر تاجیکستان در فارمت مسکو نشان می‌دهد، که تنها کشور منطقه که به درک واقعی از ماهیت رژیم تروریستی طالبان رسیده است، تاجیکستان بوده، در حالی که دولت های دیگر، با حس خام و کوتاه نگری و یا شاید هم ترس، با تأمین و حفظ روابط رسمی با طالبان، تمایل نشان می‌دهند. این کار نشان می‌دهد، که منطقه به جز از تاجیکستان، هنوز هم متوجه این اشتباه راهبردی نشده و تنها مسائل اقتصادی، سیاسی و امنیتی خود را در صدر قرار می‌دهند. در حالی که نتایج و پیامدهای درازمدت این اشتباه راهبردی، تقویت تروریزم و باز گذاشتن دروازه‌ها به روی تروریستانی است، که نیت دارند، آتش تروریزم را در داخل مرزهای آسیای مرکزی، شعله‌ور سازند. پس تاجیکستان نه فقط برای خود و افغانستان، بلکه برای آینده آسیای مرکزی هم فکر می‌کند؟

مردم آزادی‌خواه افغانستان این فداکاری های کشور دوست تاجیکستان را فراموش نمی‌کنند. آنها هم می‌خواهند در یک جامعه آزاد و بدون ظلم عصر حجر و تعصب دینی و قومی، مانند کشور همسایه‌ و جهان زندگی کنند. آنها هم می‌خواهند که دخترانشان مکتب بخوانند، زنانشان کار کنند و در نهایت، سرگردان و در به در، در کشورهای جهان تحقیر و خار نگردیده، در وطن خود زندگی کنند. چرا جهان می خواهد ملاهای متعصبی را که از قرن هشتم به قرن بیست و یکم پرتاب شده اند به مردم افغانستان تحمیل کند؟


سیاست