خبر روز

مصاحبه اختصاصی امرالله صالح، رئیس پیشین امنیت ملی، معاون رئیس جمهور و رئیس روند سبز افغانستان افغانستان با کانال پرینت The Print (هند)

منبع: روند سبز افغانستان، مخصوص برای سنگر."

شیکهر گوپتا: جای بسیار مسرت و افتخار است که امروز امرالله صالح را در برنامه استثنایی Off The Cuff میزبانی میکنیم. امراالله صالح جوان 52 ساله  است که کارهای زیادی را در این سالها انجام داده است. او معاون رئیس جمهورو رئیس امنیت ملی افغانستان بوده و به عنوان وزیر داخله افغانستان نیز خدمت کرده است. آقای صالح همچنان تا سال 2021 یکی از بارز ترین رهبران جمهوری افغانستان به شمار می آید. برای من افتخاراست که او را از شرق اروپا با خود در برنامه داریم. بنابر درخواست ایشان بخاطر ملاحظات امنیتی ما تصویر ویدیویی از ایشان نداریم اما سپاسگزارم که به ما اجازه دادند تا صدایشان را نشر کنیم و در این مصاحبه ما شرکت کردند. وقتی شما این مصاحبه را میشنوید و میخوانید در خواهید یافت که در این سن ۵۲ سالگی چقدر تجربه، آگاهی و شوق برای وطنش در او نهفته است.

شما را خوش آمدید میگویم آقای امرالله صالح. شما را امرالله خطاب میکنم چون شما جوان و من پیر تر از شما هستم.

امرالله صالح: سپاسگزارم آقای شیکهر گوپتا. من هم خوشحال هستم که فرصت صحبت با شما را دارم.

 

بخش اول

اسلام - از اورانزیب تا طالبان

شیکهر گوپتا: خوب شما زندگی پر ماجرای را تجربه کرده‌اید. از آنچه که من اخبار و نشریه های چاپی را مطالعه کردم  شما در سنین بسیار کم به مجاهدین پیوستید و با احمد شاه مسعود یکجا شدید. تاجیک هستید و سپس در سیاست دخیل شدید و رشد نمودید. تحصیلات خود را به خوبی انجام دادید و همچنان به نوعی به عنوان سخنگوی مدرن و مسلط به  زبان انگلیسی  از کشور خود نمایندگی میکنید. وضعیت کشور شما اکنون چگونه است؟ وضعیت جهان در حال حاضر در حال تغییر است. به‌ ویژه با ظهور دونالد ترامپ. بنابراین افغانستان زیر سلطه  طالبان و چشم‌انداز کشور و منطقه  را چگونه  می‌بینید؟

امرالله صالح: خوب پس از سقوط سلطنت شاهی در سال1974 از آن زمان تا امروز افغانستان متأسفانه کشوری بسیار بی ثبات باقی مانده است با وضعیتی بسیار سیال و دشوار. ظهور طالبان یک قسمت دیگر در تاریخ پرآشوب معاصر افغانستان است. البته در این قسمت از تاریخ افراط‌گرایی، رادیکالیسم و تعصب دینی به شیوه‌های بی‌سابقه در تاریخ خود را نشان داده است. این امر نیز ریشه در آنچه در دهه ۱۹۸۰ بر کشور من گذشت دارد.
در دهه ۱۹۸۰ غرب و سایر متحدان غرب اتحاد جماهیر شوروی را یک امپراتوری بی‌ خدا می‌نامیدند. بنابراین آن‌ها افراط‌گرایی مذهبی را برای مقابله با اتحاد شوروی تأمین مالی و حمایت کردند و به تدریج با گذشت زمان هیولای از آن ماجراجویی‌های دهه ۸۰ به وجود آمد که اکنون به آن طالبان می‌گویند. این نوع از ظهور در تاریخ سابقه‌ ندارد. به عنوان یک هندی ممکن است به‌حق و به‌طور مشروع شکایت‌های تاریخی داشته باشید و یک فصل تاریک از تاریخ هند وجود دارد. مثلا دوران اورنگ‌زیب. اورنگ زیب اگر اکنون میبود او یک طالبان فوق العاده مدرن می بود.

شیکهر گوپتا: طالبان او را به اندازه کافی اسلامی نمی‌دانند؟

امرالله صالح: نه. اورنگزیب اگر حالا می بود طالبان او را شلاق می زدند.

شیکهر گوپتا: می‌فهمم. و چرا این را می‌گویید؟ چه چیزی در مورد اورنگ‌زیب برای آن‌ها غیرقابل قبول است؟

امرالله صالح: خوب در افغانستان ما اقلیت بسیار محترم و باعزتی به نام اسماعیلی‌ها داریم. آن‌ها یک فرقه از اسلام هستند. در یک سال گذشته طالبان به‌طور واقعی کودکان آن‌ها را ربوده و مذهب شانرا تغییر داده اند. می‌توانید تصور کنید؟ می‌توانید تصور کنید اگر یک ولسوالی یا یک ولایت افغانستان کاملاً هندو بود وضعیت چطور می بود.  این چیز دیگری است که طالبان گاهی اوقات به نمایش می‌گذارند که  یک هندو یا سیک افغان را خوشامد می‌گویند و با او صحبت می‌کنند. این یک نمایش است. می‌توانید تصور کنید یک اقلیتی مانند اسماعیلی‌ها را تحمل نکنند و کودکان آن‌ها را شلاق بزنند و بربایند و به مذهب حنفی تبدیل کنند؟ این مانند این است که کودکان یک قشر هندو توسط قشر دیگری ربوده شده و به هندوئیسم تغییر دین یا مذهب داده شوند. به همین دلیل است که گفتم اورنگزیب که به‌طور مشروع توسط هندی‌ها به‌عنوان یکی از متعصب‌ترین رهبران دوره حکومت مسلمانان شناخته می‌شود برای طالبان یا در نظام طالبان یک چهره فوق‌العاده معتدل محسوب می‌شود. این نشان‌دهنده میزان افراطی بودن آنهاست.

شیکهر گوپتا: بله. این نشان‌دهنده میزان بدی آنهاست. اما حالا که آنها در قدرت هستند. آینده چه خواهد شد؟

امرالله صالح: همانطور که گفتم طالبان یک گروه موسمی هستند. آنها یک فصل از تاریخ ما هستند و دوام طولانی نخواهند داشت. چیزی که انجام می‌دهند نشان‌دهنده بقای بلندمدت آنها نیست. قانون اساسی ندارند. قوانین نوشته شده ندارند. آنها همه چیز را به شریعت ارجاع می‌دهند. شریعت اساساً مجموعه‌ای از متون است که در صدها و ده‌ها هزار کتاب نوشته شده است. آنها پاسخگو نیستند. مسئولیتی نمی‌پذیرند. افغانستان را به انزوای کامل برده‌اند. آنها در قدرت هستند همانطور که گروه‌های دیگری نیز بودند اما کشور هیچ‌گاه بر سر چگونگی حرکت رو به جلو به توافق نرسید. برای اولین بار ما بر سر انتقال قدرت به توافقی مبتنی بر قانون اساسی دست یافته بودیم. این توافق در آخرین جمهوریت حاصل شد که به وضوح نحوه ورود به سیاست و چگونگی ایفای نقش را مشخص کرده بود.

شیکهر گوپتا: از آخرین جمهوریت چه تعریفی دارید؟ منظورتان جمهوریت تحت ریاست غنی است؟

امرالله صالح: دوره ۲۰۰۴ تا ۲۰۲۱. کشور برای اولین بار با قانون اساسی شفافیتی برای جانشینی داشت. این قانون اساسی جمهوریت بود. اما اکنون کاملاً از بین رفته است. همانطور که گفتم ما با وضعیتی در افغانستان روبرو هستیم که در تاریخ بشریت بی‌سابقه است و از هم‌اکنون در حال شکست است. این وضعیت هیچ‌کس را تحت تأثیر قرار نداده است. حتی کشورهای اسلامی که نسخه طالبان از شریعت را کاملاً غیرقابل‌درک و بسیار تاریک می‌دانند. می‌دانید هیچ‌کس خطر یا شرم به رسمیت شناختن آنها را نمی‌پذیرد. طالبان یک فصل هستند و از بین خواهند رفت.

بخش دوم

حکومت طالبان تحت حمایت آمریکا، بازسازی و ارز افغانی

شیکهر گوپتا: آیا می‌توانید برای این موضوع یک چارچوب زمانی تعیین کنید؟

امرالله صالح: چارچوب زمانی نمی‌تواند یک آرزو یا تصور باشد. این چارچوب زمانی مستقیماً به مجموعه‌ای از عوامل داخلی، عوامل خارجی و همچنین رابطه بین پویایی‌های خارجی و داخلی بستگی دارد. بنابراین با در نظر گرفتن این سه بعد از وضعیت می‌خواهم نکات زیر را بیان کنم:

از نظر اقتصادی طالبان از درآمد گمرکات، مالیات و صنایع استخراجی حدود ۲.۵ میلیارد دالر درآمد دارند. آنها سالانه ۲.۵ تا ۲.۸ میلیارد دالر به دست می‌آورند و عمدتاً این پول را برای اهداف استقرار حکومت خود استفاده می‌کنند. یعنی هزینه‌های دفاعی، وزارت داخله، استخبارات، دفتر هیبت الله و اداره "امر به معروف و نهی از منکر".

طالبان با کسری بودجه ۴ میلیارد دالری مواجه هستند. طی سه سال گذشته این کسری توسط دولت بایدن جبران شده است. چون بایدن می‌خواست با تزریق سرمایه اشتباه استراتژیک فاجعه‌بار خود را جبران کند و طالبان را آرام نگه دارد. همچنین می‌خواست مخالفان طالبان را سرکوب کند و به‌نوعی نشان دهد که بله مشکل وجود داشته است و تأثیر آن فقط در حاشیه‌سازی حقوق زنان و نابودی حقوق آنان بوده است و الا همه‌چیز عالی است.  آمریکایی‌ها برای تقویت این منظره سالانه ۴ میلیارد دالر پرداخت می‌کردند.

اگر تغییری در تصمیمات آمریکا یا غرب در رابطه با این میزان بودجه ایجاد شود که نحوه پرداخت آن را برای شما توضیح می‌دهم آنگاه زلزله اقتصادی و مالی بزرگی در طالبان به وقوع خواهد پیوست. طالبان قادر نخواهند بود از درآمد داخلی خود برای استقرار حاکمیت خود استفاده کنند و در نتیجه شورش داخلی بسیار آسان‌تر خواهد شد. بنابراین حکومت روحانی طالبان یک حکومت تحت حمایت آمریکا است.

شیکهر گوپتا: آیا می‌گویید یک حکومت تحت حمایت آمریکا؟ یا تحت حمایت دولت بایدن؟

امرالله صالح: ببینید بایدن برای چهار سال رئیس‌جمهور آمریکا بود و هنوز هم در این سمت است. بنابراین فکر نمی‌کنم که بایدن یک میلیاردر باشد که طالبان را حمایت مالی کند. او پول مالیات‌دهندگان آمریکایی را هدر داد.

اما اجازه دهید اکنون برای شما شرح دهم یا میزان و نوع کمکی که آمریکایی‌ها به طالبان داده‌اند را تشریح کنم:

اول پرداخت نقدی هفته وار: طبق گزارش "سیگار" (بازرس ویژه برای بازسازی افغانستان) در ده ماه اول سال ۲۰۲۴ دولت بایدن ۸۸۴ میلیون دالر نقدی برای طالبان ارسال کرده است. این اطلاعات در توییتر موجود است می‌توانید آن را ببینید.

دوم چاپ ارز افغانی برای طالبان است: طبق گزارش بانک مرکزی طالبان در سال ۲۰۲۴ ایالات متحده ۸۰ میلیارد افغانی برای طالبان چاپ کرده است که معادل ۱.۲ میلیارد دالر است.

سوم نوع کمک: برخی پروژه‌های متوقف‌شده که در دوران جمهوریت تصویب شده بودند و توسط بانک جهانی و بانک توسعه آسیایی تأمین مالی یا حمایت می‌شدند به‌طور مخفیانه از سر گرفته شده‌اند.

چهارمین نوع کمک: آمریکایی‌ها برای طالبان پاسپورت چاپ می‌کنند. تاکنون ۷ میلیون جلد پاسپورت به طالبان داده شده است. طالبان این پاسپورت هارا بین ۲۰۰ تا ۲۰۰۰ دالر می‌فروشند. این هم یک منبع درآمد دیگر است.

شیکهرگوپتا: پس به من بگویید که وقتی آمریکایی‌ها برای افغانستان پول چاپ می‌کنند چگونه این به عنوان انتقال پول محسوب می‌شود؟ این فقط ارز بدون ارزش نیست؟

امرالله صالح: آنها این پول را در پولند چاپ می‌کنند و سپس با پروازهای چارتر مستقیم ارسال می‌کنند.

شیکهرگوپتا: خوب  ارزش این ارز در بازار افغانستان یا هر جای دیگری چیست؟

امرالله صالح: در حال حاضر به دلیل دخالت آمریکا ارز افغانی قوی‌تر از روپیه هند است. نرخ روپیه هند به دالر امروز چقدر است؟

شیکهر گوپتا:۸۰ فکر می‌کنم ۸۴.۵۰.

امرالله صالح: ارزش افغانی ۶۸ است.

شیکهر گوپتا: اما این به این معناست که باید پشتوانه دالری برای این نرخ وجود داشته باشد.

امرالله صالح: دقیقاً.  این بخشی از یک توطئه است. این بیشتر بر پایه گمانه‌زنی مثبت عملیات روانی و اطلاعاتی است که ارزش افغانی را قوی و باارزش نگه داشته است. اگر مداخله آمریکایی‌ها در بهار ۲۰۲۲ نبود افغانی تقریباً روزانه پنج تا ده درصد از ارزش خود را از دست می‌داد. مداخله آمریکایی‌ها بود که  این روند را متوقف کرد. این همان زمانی بود که طالبان بازار ارز را بستند و غیره.

شیکهر گوپتا: ارزش بازار آزاد چیست؟ باید بازاری برای دالر وجود داشته باشد.

امرالله صالح: این همان ارزش بازار آزاد است. بین ۶۸ تا ۷۱.

شیکهر گوپتا: یادم می‌آید ما به بازار ارز می‌رفتیم که بیشتر توسط سیک‌ها اداره می‌شد.

امرالله صالح: بله. این همان نرخ بازار است. بنابراین این انتقال‌های نقدی که آمریکایی‌ها هر چند وقت یک بار با هواپیمای چارتر از شهر سلیمانیه در عراق به کابل ارسال می‌کنند پایه اقتصاد طالبان را تشکیل می‌دهد.

شیکهر گوپتا: پس اول در پولند چاپ می‌کنند سپس به عراق می‌برند و بعد به کابل؟

امرالله صالح: نه. نه. موضوع پولند مربوط به چاپ افغانی است. من درباره ارسال دالرهای نقدی صحبت می‌کنم. آنها ده‌ها میلیون دالر نقدی را هر ۱۰ روز یا هر دو هفته یک بار از شهر سلیمانیه عراق به کابل پرواز می‌دهند.

شیکهر گوپتا: این به این معنی است که برخی از رهبران طالبان بسیار ثروتمند می‌شوند؟

امرالله صالح: دقیقآ. شما از من می‌پرسید چطور آنها هنوز دوام آورده‌اند؟ آنها دوام نخواهند آورد. حکومت طالبان به مجموعه‌ای از عواملی متکی است که تحت کنترل آنها نیست. یکی از این عوامل بُعد اقتصادی است. اگر به هر دلیلی غرب کمک‌ها را کاهش دهد یا متوقف کند و  یا از آن کمک‌ها برای فشار به طالبان استفاده کند طالبان فرو خواهند پاشید.

آنها ادعا می‌کنند که در بخش امنیتی چیزی حدود ۴۳۷,۰۰۰ پرسنل دارند. اگر این عدد درست باشد سازمان من دریافته است که ۱۰۰,۰۰۰ نفر از این افراد وجود خارجی ندارند و فقط اسامی خیالی و دوستان فرماندهان طالبان هستند. اما اگر حتی این عدد را به عنوان واقعیت قبول کنیم هزینه نگهداری، اعاشه، خدمات صحی، لباس، لوجستیک و حقوق برای هر نفر حداقل ۵۰۰ دالر در ماه است.

این به تنهایی بودجه امنیتی طالبان را به بیش از ۲.۵ میلیارد دالر می‌رساند. کمک‌های غرب که به طور پنهانی انجام می‌شود شرم‌آورترین و خفت‌بارترین حمایتی است که آنها ارائه می‌دهند. این کمک‌ها را به بهانه‌هایی مانند انسان‌دوستی و برای سازمان‌های غیردولتی (انجوها) انجام می‌دهند. هیچ موردی در تاریخ وجود ندارد که به سازمان‌های غیردولتی پول نقد تحویل داده شود یا این سازمان‌ها نام خود را در وب‌سایت اعلام نکنند که کدام سازمان این پول را دریافت می‌کند.

در حال حاضر ۲۷۸ موسسه غربی و ۲,۱۶۹ موسسه محلی در افغانستان فعال هستند. این انجو ها به طور کلی تا ۸۰,۰۰۰ افغان مورد تأیید طالبان را استخدام کرده‌اند که مستقیماً از کمک‌های مالی غرب بهره‌مند می‌شوند. این همان چیزی است که طالبان را سرپا نگه داشته است.

 

بخش سوم

تسلط پشتون‌ها - توافق‌نامه دوحه و خیانت آمریکا

امرالله صالح: این فقط بخش کوچکی از جنبه خارجی بود. اجازه دهید کمی هم به جنبه داخلی بپردازم. ساختار طالبان براساس پژوهش ما بین ۹۳ تا ۹۸ درصد پشتون است. این وضعیت طبیعی نیست و منجر به انفجار خواهد شد. انفجاری که بسیار پرهزینه خواهد بود و اجتناب‌ناپذیر است.

شیکهر گوپتا: دلیل تسلط کامل پشتون‌ها؟

امرالله صالح: بله این تسلط قابل‌دوام نیست. کشور دارای پایه اقتصادی بسیار ضعیفی است و به خیرات  مالی بایدن وابسته است. طالبان بیش از ۷۰ درصد جمعیت کشور را سرکوب می‌کنند. اگر سرکوب و بی‌رحمی می‌توانست راهی برای دوام باشد میانمار امروز در وضعیت خوبی  قرار میداشت. در حال حاضر همان‌طور که می‌دانیم میانمار ۵۰ درصد از قلمرو خود را به شورشیان از دست داده است.

شیکهر گوپتا: بیشتر. من فکر می‌کنم بیشتر. به همین دلیل است که چین نگران شده است. زیرا شورشیان چندین شهرک نظامی نزدیک به استان یون‌نان چین را تصرف کرده‌اند.

امرالله صالح: آنچه در انتظار افغانستان است شرایطی است که حتی میانمار در برابر آن مثل یک بازی کودکانه به نظر خواهد رسید.

شیکهر گوپتا: فکر می‌کنید طالبان چگونه به دولت ترامپ پاسخ خواهند داد؟ آیا ممکن است با انجام تعدیلاتی در موضوع زنان صلح را بخرند؟

امرالله صالح: اولاً نباید فراموش کنیم که توافق‌نامه دوحه بین ایالات متحده و طالبان زمانی امضا شد که ترامپ در دفتر ریاست جمهوری بود.

اکنون گپ های زیاد وجود دارد که او توسط تیم مذاکره‌کننده‌اش که در آن زمان توسط زلمی خلیلزاد رهبری می‌شد فریب خورده است. گفته می‌شود که سازش بی‌سابقه و شرم‌آوری که دولت ترامپ در برابر طالبان نشان داد در واقع توسط این تیم طراحی شده بود و این تیم از ساده‌لوحی رئیس‌جمهور ترامپ و عدم درک او از جزئیات وضعیت افغانستان سوءاستفاده کرده است.

ترامپ نمی‌دانست که توافق‌نامه دوحه تا چه حد برای ایالات متحده و مردم افغانستان زیان‌بار خواهد بود. اما در هر صورت نباید فراموش کنیم که این توافق‌نامه در زمان او امضا شد. پیش از امضای این توافق من به همراه رئیس‌جمهور غنی در حال بازدید از آلمان بودیم. در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ با پمپئو وزیر امور خارجه ترامپ و وزیر امور خارجه آلمان و دبیر کل ناتو دیدار کردیم. تیم آمریکایی در این نشست به شکلی مغرورانه و پر از خودپسندی وضعیت مذاکرات دوحه را توضیح داد. در آن زمان رئیس‌جمهور غنی از من خواست پاسخ دهم و توضیح دهم که پیامدهای منفی دور زدن دولت افغانستان و امضای توافق با طالبان چیست. من ۱۱ دلیل شمردم. از جمله این پیش‌بینی که این توافق روحیه گروه‌های افراطی در سراسر جهان را تقویت خواهد کرد. دوم آمریکا پس از امضای این توافق به ویژه با دور زدن دولتی که با آن توافق‌نامه‌های دوجانبه امضا کرده بود قادر نخواهد بود از اعتبار، جایگاه و حیثیت خود دفاع کند. البته من دلایل بیشتری را شمردم که توجه شان را جلب کرد.

آنها توافق‌نامه دوحه را همان روز با طالبان امضا کردند و دبیر کل ناتو و وزیر دفاع ایالات متحده به کابل آمدند و بیانیه‌ای صادر کردند که در آن تأکید شد توافق‌نامه دوحه به معنای قطع همکاری آمریکا با جمهوری افغانستان و اتحاد با طالبان نیست. این نیز یک فریب بود.

اولویت آنها این بود که جمهوریت را تا لحظه آخر فریب دهند. آنها حتی ویزای مهاجرت برای فرماندهان ارشد نیروهای ویژه و افرادی که در بخش امنیتی نقش‌های حیاتی داشتند صادر کردند و به نوعی جمهوریت را از درون تخلیه کردند. چرا؟ زیرا خلیلزاد اذعان کرده است که هدف اصلی تحویل دادن کشور به طالبان بود تا یک اداره واحد ایجاد شود. بنابراین توافقنامه دوحه یک کودتای سیاسی بود که توسط ناتو و ایالات متحده حمایت شد و توسط تیم مذاکره‌کننده ایالات متحده به رهبری زلمی خلیلزاد طراحی شده بود. حالا می‌گویند که طالبان این توافق را نقض کرده‌اند.

این توافق‌نامه چهار بخش دارد:

بخش اول: طالبان متعهد می‌شوند که خود را از تروریسم جدا کنند و از آن فاصله بگیرند. کدام تروریسم؟ تروریسمی که امنیت سرزمین اصلی آمریکا و منافعش را تهدید می‌کند. نه تروریسمی که منطقه را تهدید می‌کند و نه تروریسمی که بشریت را تهدید می‌کند. این بخش کاملاً خودخواهانه است.

آیا طالبان به تعهدات خود در بخش اول این توافق‌نامه عمل کرده‌اند؟ ما نمی‌دانیم. زیرا ارزیابی این مسئله در اختیار اداره "سیا" و دیگر سازمان‌های اطلاعاتی غربی است. اما در مورد گروه‌های که نظم قانون اساسی منطقه را تهدید می‌کنند طالبان با افتخار به این گروه‌ها کمک می‌کنند.

طالبان چه گروه‌های را پناه می‌دهند و حمایت می‌کنند؟

انصارالله: گروهی که قصد دارد حکومت تاجیکستان را سرنگون کند.

جنگجویان اویغور:که منافع چین را تهدید می‌کنند.

شبه‌نظامیان کشمیری:که علیه هند فعالیت می‌کنند.

شبه‌نظامیان بلوچ:که علیه ایران مبارزه می‌کنند.

طالبان به این گروه‌ها پناه داده آنها را آموزش می‌دهند و حمایت و تأمین مالی می‌کنند. ایالات متحده عمداً نام این گروه‌ها را در فهرست گروه‌های تروریستی‌ که طالبان باید از آنها فاصله بگیرند، قرار نداده است.

 

بخش چهارم

رابطه القاعده تیتر مثبت برای ترامپ و هند

شیکهر گوپتا: درباره عناصر القاعده چه می‌گویید؟ آیا آنها هنوز در افغانستان حضور دارند و در حال بازسازی هستند؟ چون من برخی توییت‌های طولانی از فردی می‌بینم که در بخش اطلاعاتی آمریکا فعال بوده و بخشی از مذاکرات بوده است. او ادعا می‌کند که به دلیل روابط خانوادگی بین رهبران طالبان به خصوص ملا برادر و خانواده اسامه بن لادن القاعده در حال احیا است.  دوم اینکه یک ارتباط واضح میان القاعده و طالبان وجود دارد.

امرالله صالح: هیچ شکی وجود ندارد که یک ارتباط عمیق میان طالبان و القاعده وجود دارد. اما باید توجه داشت که تروریسم دیگر در سیاست‌های بین‌المللی ایالات متحده ارزشی ندارد. بنابراین تلاش ما برای جلب توجه واشنگتن بی فایده است. آنها توانایی‌های را توسعه داده‌اند که ادعا می‌کنند می‌توانند برای جلوگیری از حملات و نقشه‌های تروریست‌ها بدون حضور نیروهای زمینی از آنها استفاده کنند. آنها معتقدند که اکنون توانایی‌های جمع‌آوری اطلاعاتی دارند که نیاز ایالات متحده به داشتن چشم‌ها و گوش‌ها در ساحه را به حداقل رسانده است.

آنها توانایی‌های به نام «دستگاه‌های افقی» را توسعه داده‌اند که به آنها این امکان را می‌دهد تا از آسمان هر نقطه‌ای از افغانستان را تحت نظارت داشته باشند و نیازی به هماهنگی با افراد روی زمین نداشته باشند. بنابراین اگر بخواهیم به روایت‌های ۲۰۰۱ و ۲۰۰۲ بازگردیم این یک روایت بسیار قدیمی است. باید از آن وضعیت خارج شویم.

تروریسم برای غرب امروز معنای جدیدی دارد. معنای آن دیگر مانند ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۱ نیست.

بنابراین من می‌گویم که القاعده عملاً سازمانی بی‌ربط برای غرب است. پس چرا باید وقت خود را صرف چیزی کنیم که برای امروز غرب بی‌اهمیت است؟

با این گفته‌ها اجازه دهید چهار نکته را تمام کنم. اما دوباره به مسئله اصطلاحات برمی‌گردم. بخش دوم مربوط به خروج مصوون آمریکایی‌ها بود. برای خروج مصوون آمریکایی‌ها دو اشتباه استراتژیک وجود داشت. آمریکایی‌ها توافق‌نامه امنیتی دوجانبه‌ای که با جمهوری افغانستان امضا کرده بودند را نقض کردند و یک سند حیاتی دیگر به نام پیمان استراتژیک افغانستان (SPA) را هم نقض کردند. طبق این اسناد ایالات متحده باید جمهوری افغانستان را از خروج خود مطلع می‌کرد و جمهوریت را به عنوان شریک در امنیت خروج در نظر می‌گرفت. اما در عوض با دشمنان جمهوریت برای این کار ارتباط برقرار کردند. این بدان معناست که اگر شما یک شریک کوچک‌تر و ضعیف‌تر باشید هیچ راهی وجود ندارد که بتوانید ایالات متحده را به پایبندی به اسناد قانونی که با آنها امضا کرده‌اید متعهد کنید. بنابراین این فراموش نخواهد شد و به عنوان لکه‌ای بر پیشانی سیاست خارجی آمریکا برای مدت بسیار طولانی باقی خواهد ماند.

بله ما صدای ضعیف‌تری داریم و ممکن است جدی گرفته نشویم. اما کسانی که در امور دولتی هستند از این مثال استفاده می‌کنند که آمریکا زمانی که به نفعش باشد امضای خود را محترم نمی‌شمارد و بدون اطلاع دادن به شما می‌روند.

اشتباه دوم در این زمینه این بود که آنها به طالبان بهای سنگینی پرداختند. آنها بر ما فشار آوردند و وعده‌های دروغینی دادند که اگر این کار را بکنید ما این کار را خواهیم کرد. آنها این کار را نکردند. بنابراین، ما ۵۰۰۰ زندانی را آزاد کردیم. قرار نبود آنها به جبهه بروند اما رفتند. خلیلزاد همیشه به ما دروغ گفت و به نظر می‌رسد که به دولت آمریکا هم دروغ گفته است.

سوم اینکه آنها به نوعی به طالبان در تسخیر شهرهای افغانستان کمک کردند. منظور من چیست؟ زیرا تمام مشاوران آمریکایی که در واحدهای نظامی ما بودند از طریق دوحه با طالبان در تماس بودند. بنابراین آنها به طالبان اطلاع می‌دادند که ما اکنون از این واحد خاص خارج شده‌ایم و این بر عهده شماست که چه کاری انجام دهید. این بخشی از ضمایم مخفی توافق‌نامه دوحه است. به همین دلیل است که این ضمایم مخفی به قدری شرم‌آور و توهین‌آمیزاست که بعد از چهار سال هنوز مشخص نیست که در آنها چه نوشته شده است. ضمایم مخفی توافق‌نامه دوحه در واقع مکانیزم‌های را توضیح می‌دهند که چگونه افغان‌ها را از پشت خنجر بزنند.

بنابراین آمریکایی‌ها بهای سنگینی پرداختند. هم در ساحه جنگ و هم با از دست دادن اعتبار خود. این همان بهای است که بایدن پرداخت. ما اهمیتی نمی‌دهیم که بلینکن این کار را کرد یا آستین لوید. من با آستین لوید در پنتاگون جلسه داشتم. ما حدود دو ساعت با هم گفتگو کردیم و او به چشمان من نگاه کرد و خیلی کم صحبت کرد. هدف او واضح بود. آنها تصمیم خود را گرفته بودند. این کمتر از یک ماه قبل از سقوط کابل بود. به او گفتم آقای وزیر شما می‌گویید که از جمهوریت حمایت می‌کنید اما هر قرارداد لجستیکی که برای حمایت از جمهوریت دارید در اول سپتامبر تمام می‌شود. چرا؟ بدون هیچ استثنایی تمام قراردادهای لجستیکی تمام می‌شوند و پیمانکارانی که به شدت به آنها وابسته‌ایم در حال ترک هستند. چرا؟ او پاسخی نداشت.

گفتم اگر طالبان محاصره‌ای بسیار سخت و کشنده اطراف کابل ایجاد کنند آیا اقدامی خواهید کرد؟ او گفت که یک ژنرال به کابل می‌فرستیم تا این جزئیات را بررسی کند.  آن ژنرالی که آمد ژنرالی مضطرب بود که نمی‌دانست چه باید بکند و به تیم باقی‌مانده پیوست تا ما را فریب دهد. بنابراین خروج مصوون دومین نکته بود.

نکته سوم مذاکرات درون‌افغانستان بود که هرگز انجام نشد. نکته چهارم آتش‌بس دائمی بود که هرگز محقق نشد.

بنابراین اگر دولت ترامپ بخواهد توافق‌نامه دوحه را احیا کند دو موضوع ناتمام وجود دارد.موضوع آتش‌بس و مذاکرات درون‌افغانستان.

آیا آنها منابع لازم برای فشار به طالبان برای این دو موضوع را خواهند داشت؟ من مطمئن نیستم. اما می‌بینید که توافق‌نامه میان دو طرف فاقد محتواست و هیچ چیزی در مورد ارزش‌ها و اصول و غیره نمی‌گوید. پس طالبان چه کار خواهند کرد؟ من فکر می‌کنم طالبان سه گروگان آمریکایی دارند. ممکن است این گروگان‌ها را به ترامپ بدهند تا برای او یک ذهنیت مثبت ایجاد کنند.

شیکهر گوپتا: آیا این افراد آمریکایی‌های اصیل هستند یا افغان-آمریکایی؟

امرالله صالح: دو نفر از آنها آمریکایی‌های انگلوساکسون هستند. یکی از آنها محمود شاه حبیبی است که یک شرکت مخابراتی زیرپوشش را اداره می‌کرد و گزارش‌ها حاکی از آن است که او در پیدا کردن الظواهری نقشی داشته است. بنابراین این سه آمریکایی ممکن است توسط طالبان به ترامپ داده شوند تا برای او یک ذهنیت مثبت ایجاد کنند و شروع شیرین داشته باشند. سپس طالبان ممکن است از اداره "سیا" بخواهند که ترامپ را در مورد همکاری خود با نهاد امنیتی آمریکا درباره احتمالاً تعدادی از مواردی که آنها به طور مشترک با هم کار کرده‌اند مطلع کنند. مواردی که من نمی‌خواهم در مورد آن حدس بزنم. طالبان چند کارت بازی مهم در دست دارند. اما از نظر ارزشی من به ارزش‌هایی که طالبان حاضر به پایبندی به آنها نیستند اشاره می‌کنم تا جایی که من می‌دانم.

من دیروز اسنادی از بحث‌های داخلی طالبان دریافت کرده‌ام. این اسناد به وضوح نشان می‌دهند که این چهار مورد که من اکنون ذکر می‌کنم آنها با آمریکایی‌ها مذاکره نخواهند کرد. اول اینکه آنها سیاست‌های خود در مورد زنان را تسهیل نخواهند کرد. مدارس دختران را باز نخواهند کرد و به زنان اجازه نمی‌دهند که به عنوان انسان‌های مستقل در عرصه‌های اقتصادی، حکومتی و غیره کار کنند. این یک مورداست.

دوم اینکه طالبان به امضای افغانستان بر کنوانسیون‌ها و معاهدات بین‌المللی احترام نخواهند گذاشت. آنها حتی مخالف منشور سازمان ملل هستند چه رسد به دیگر اسناد قانونی که افغانستان به عنوان یک دولت در ۶۰-۷۰ سال گذشته امضا کرده است.

سوم اینکه آنها راهی برای باز کردن مسیر قانونی نخواهند یافت. زیرا به محض اینکه این کار را انجام دهند فکر می‌کنند که از درون دچار تفرقه خواهند شد و فشار خارجی زیاد خواهد شد و این تفرقه سرعت خواهد گرفت. و آخراینکه حاضر به برگزاری مذاکرات با مخالفان خود نخواهند بود. این چهار چیزی است که انجام نخواهند داد.

پس سوال اینجاست اگر آنها این چهار کار را نکنند آیا ترامپ به دلیل اینکه طالبان به طور مخفیانه به ایالات متحده کمک می‌کنند ممکن است آنها را به رسمیت بشناسد؟ خیر. او آنها را به رسمیت نخواهد شناخت.

بنابراین بن‌بست میان طالبان و ایالات متحده بسیار محتمل است. بگذارید تکرار کنم بسیار محتمل است که ادامه یابد و به نفع ایالات متحده نخواهد بود که طالبان را به رسمیت بشناسد.

چرا که اگر آنها را به رسمیت بشناسند باید با آنها بیشتر و آشکارا تعامل کنند.  طالبان چیزی جز یک لکه شرم نیستند.  لکه‌ ی سیاه بر پیشانی تمدن غرب هستند. بنابراین آنها را به رسمیت نخواهند شناخت. اگر به رسمیت بشناسند دستشان برای عملیات‌های احتمالی پهپادی علیه طالبان در آینده بسته خواهد شد. زیرا شما هیچ دولتی را بمباران نمی‌کنید. شما نهادهای دولتی بی‌ارزش را بمباران می‌کنید. بنابراین طالبان برای تبدیل شدن به یک دولت طراحی نشده‌اند. آنها برای همان چیزی که هستند طراحی شده‌اند. و این پاسخ دقیق‌تری به سوال شماست.

شیکهر گوپتا: پیشنهاد شما برای برخورد هند با طالبان چیست؟

امرالله صالح: بیایید صادقانه صحبت کنیم و حرف‌هایمان را پیچیده نکنیم. هند در رابطه با وضعیت افغانستان باید سیاست خارجی خود را با استقلال استراتژیک کامل و استقلال کامل انجام دهد و تحت تأثیر سیاست‌های کشورهای غربی و دیگر کشورهای منطقه قرار نگیرد. آیا هند سیاستی مستقل خواهد داشت؟ همانطور که گفتم هند از آنچه غرب می‌خواهد یا دیگر کشورهای بزرگ منطقه می‌خواهند جداست. این یک سناریو است. سناریوی دیگر این است که هند ریسک نکند که سیاستی مستقل داشته باشد.  سیاستی برای خود خواهد داشت که عمدتاً تحت تأثیر دیدگاه جهانی از آنچه در افغانستان اتفاق می‌افتد شکل می‌گیرد. بنابراین ما در حال صحبت کردن در مورد این دو سناریوی مختلف هستیم. ابتدا به سناریو اول نگاه کنیم. جایی که هند می‌گوید خوب غرب غرب است. چین چین است. روسیه روسیه است. ما به عنوان هند می‌خواهیم به شیوه خود با آن برخورد کنیم. در این سناریو هند توسط افغان‌ها به عنوان یک تمدن به عنوان یک تنوع متحد و کشوری با ارزش‌ها و اصول شناخته می‌شود.

افغان ها نباید هند را با طالبان مرتبط کنند. آنها باید با طالبان به عنوان یک گروه برخورد کنند. هند باید به مردم افغانستان هم این پیام را بدهد که  ما طالبان را به عنوان نماینده شما نمی‌پذیریم. این یک گروه است که در حال حاضر کنترل نظامی دارد. اما ما به تنوع جامعه افغانستان احترام می‌گذاریم. ما به تنوع فرهنگ و تاریخ شما احترام می‌گذاریم.

اگر هند طالبان را به عنوان نماینده مردم افغانستان بپذیرد این بسیار ناامید کننده خواهد بود.

امیدوارم هند ده‌ها میلیون افغان را ناامید نکند. زیرا طالبان یک دوره موقت در تاریخ ما هستند و خواهند رفت. تصویر و جایگاه هند در جامعه افغانستان از بحران‌های زیادی در گذشته جان سالم به در برده است. نباید اکنون قربانی تعامل با طالبان شود. اما اگر هند بخواهد سیاست خود را با دیگر بخش‌های جهان هماهنگ کند  صدای مهمی در سازمان ملل و در غرب و دیگر جاها دارد و باید توافق‌نامه دوحه را اصلاح کند و برای اصلاح فرایند دوحه وزن و لابی خود را به کار گیرد. باید فضا را برای حضور دیگر نهادهای سیاسی افغان باز کند و هند می‌تواند این کار را انجام دهد. و امید این است که هند این کار را به طور مستقل انجام دهد و به یک تماشاگر در وضعیت افغانستان تبدیل نشود. آیا هند می‌تواند نسبت به افغانستان بی‌تفاوت باشد؟ خیر. زیرا افغانستان به نوعی از طریق زمین به هند مرتبط است. من به شما گفتم که ده‌ها هزار سلاح ناپدید شده‌اند. یعنی آنها کجا رفته‌اند؟ ما روابط تمدنی داریم. روابط فرهنگی داریم. روابط دینی داریم و این روابط فقط مربوط به زمین‌های دورافتاده‌ای نیست که یکدیگر را نمی‌شناسند و در طول تاریخ نمایندگان خود را مبادله کرده‌اند. نه اینطور نیست. بنابراین افغانستان باید اولویت هند باشد و در اینجا طالبان بخش کوچکی است که با این سیاست‌های سرکوبگرانه بسیار بد خود برای نابودی خود امضا کرده‌اند.

 

بخش پنجم

دولت ترامپ پول‌ها به طالبان و «MAGA»

شیکهر گوپتا: امرالله شما گفتید بایدن یک میلیاردر نیست. ما می‌دانیم که او نیست اما جانشین بایدن میلیاردر است.  به هر حال جانشین بایدن به کسی پول خودش را نمی‌دهد.  شما فکر می‌کنید که او به دادن پول امریکا به طالبان ادامه خواهد داد ؟

امرالله صالح: ببینید در غرب هیچ وضعیت سیاه و سفیدی وجود ندارد. من دینامیک‌ها و سیاست‌های غرب را دنبال می‌کنم. من همچنین تا حد امکان صداهایی از دنیای جنوب جهان را می‌شنوم. من روسی صحبت می‌کنم. بنابراین صداهای رهبرانی که در تلاش و برای ترویج یک نظم جهانی جدید هستند را هم می‌شنوم. پس بیایید از غرب شروع کنیم و اول بر روی ژئوپولیتیک تمرکز کنیم. اگر محاسبه این باشد که ما داریم ده‌ها هزار مار زهرآگین در افغانستان به نام طالبان تغذیه می‌کنیم این یک فرصت برای ماست و یک مشکل برای منطقه و همسایگان. خوب است که از شر شرارت دور هستیم. اما شرارت نماینده ماست و به دیگران آسیب خواهد زد. و آن قدر دور از ما نیست که نتواند به ما آسیب بزند. این نوعی نظریه هم وجود دارد.

شیکهر گوپتا: بله. پس آنها را مشغول نگه داریم. اساساً این به نحوی پرداختن پول در بدل حفاظت از خود است.

امرالله صالح: خوب لزوماً پول برای حفاظت نیست. این یک بخش کار است. از سوی دیگر این یک نوع تغذیه هیولا علیه دیگران است. شما آنها را تغذیه می‌کنید و به آنها نیرو می‌دهید.این هیولا از  شما دور است.  اما به ما آسیب می‌زند. این میتواند یک دیدگاه باشد. اگر آمریکا بر اساس اصول، ارزش‌ها و اخلاق عمل کند باید ارسال پول به طالبان را یک روز پس از ورود ترامپ به دفتر متوقف کند. اما اگر آنها اخلاق و ارزش‌ها را نادیده بگیرند و بسیار خودخواهانه عمل کنند و یک توافق مخفیانه با گروهی مثل طالبان را توجیه کنند تنها به این دلیل که آنها به واشنگتن و دیگران آسیبی نمی‌زنند این به معنای سقوط کامل اخلاق در ساختار قدرت‌های غربی خواهد بود. آیا ترامپ مرد اخلاقی خواهد بود؟ یا او بر اخلاق پا خواهد گذاشت و به نوعی از بایدن پیروی خواهد کرد و تحت تأثیر دولت پنهان قرار خواهد گرفت؟ من نمی‌خواهم در این لحظه قضاوت کنم.

شیکهر گوپتا: شما می‌دانید که ترامپ قطعاً مرد اخلاقی نیست. این را می‌دانیم. اما آیا او واقعاً این را برعکس خواهد کرد فقط به این دلیل که بایدن این کار را می‌کرد؟ یا او توسط "دولت پنهان" قانع خواهد شد که بگوید گوش کن این هزینه‌ای به ما تحمیل می‌کند. این پول زیادی نیست. برای مبارزه با آن هزینه‌ها باید میلیون‌ها خرج می‌کردیم. خوب بگذارید آنها باشند. این افغان‌ها هستند. آنها می‌خواهند زنانشان تحت پوشش بمانند. این چه ربطی به ما دارد؟

امرالله صالح: ببینید مسأله این است که ابرقدرت‌ها ابرقدرت هستند نه به این دلیل که می‌توانند خیلی بکُشند یا می‌توانند ثروت و پول تولید کنند. بلکه به دلیل اخلاق هم است. گفتن اینکه چون آنها ابرقدرت هستند می‌توانند هرطور که بخواهند قدرت اخلاقی داشته باشند یا بی‌اخلاق باشند خیلی آسان است. اما جایگاه و اعتبار آمریکا پس از افغانستان آنگونه که بود نیست. نه به این دلیل که آمریکا ضعیف‌تر شده است. نه به این دلیل که آمریکا فقیرتر شده است. بلکه به این دلیل که جهان معتقد است  آمریکا اخلاق خود را فدای سیاست‌هایش کرده است. آمریکا اصول اساسی خود را فدای سیاست‌های خود کرده است. اگر ترامپ به ادامه مسیر خود برای فدای اصول و ارزش‌ها ادامه دهد شعار او «بیایید آمریکا را دوباره بزرگ کنیم» عملاً به معنای «بیایید آمریکا را هر روز کوچکتر کنیم» خواهد بود. عظمت در اخلاق است.

مردم در سراسر جهان - مهم نیست که دینشان چیست مهم نیست کدام سیستم اعتقادی  و یا  سیستم سیاسی دارند-  آنها گاندی را احترام می‌گذارند. او یک بوکسور نبود. گاندی میلیاردر نبود و  یک مرد قوی هم نبود. او همه‌اش پوست بدن و استخوان‌ها و برهنه بود. گاندی چه بود؟ تجسم ارزش‌ها. بنابراین ما باید در تعریف قدرت بسیار مراقب باشیم. آمریکا فرصتی برای اصلاح تصویر خود دارد. آمریکا فرصتی دارد که به مسیر تبدیل شدن به یک موجود شرورتر ادامه دهد.

 

قسمت ششم

 خروج آمریکا - خلیلزاد - عمران خان و طالبان پاکستان

شیکهر گوپتا: ما جلسات استماع در کنگره را دیده‌ایم که والتز سوالات سختی از سالیوان در مورد افغانستان می‌پرسید. ترامپ به هر ژنرال و افسر ارشدی که در شرمساری تخلیه کابل دخیل بود گفت: «من می‌خواهم استعفاهایشان روی میز من در روز اول باشد». انتخاب ترامپ برای وزیر دفاع جالب است. شما چگونه همه این‌ها را می‌بینید؟ آیا همه این‌ها به چیزی می‌انجامد؟

امرالله صالح: ببینید اول از همه کسانی که در زمان خروج یا در دوره‌ای که به نقش خروج منتهی شد نقشی داشتند دیگر در آنجا نیستند. فرمانده سنتکام دیگر آنجا نیست. ژنرال میلر رفته است. بلینکن به زودی خواهد رفت. تام وست کنار گذاشته شد. دفتر او منحل شد. سفیر ریچارد آخرین کاردار امور در افغانستان بدترین دیپلمات است که من در زندگی‌ام ملاقات کرده‌ام. یک دروغگوی کامل رفته است. خلیلزاد همانطور که خود ترامپ گفت یک کلاهبردار است. او هم رفته است. فکر می‌کنم این یک تیتر خوب است اگر بخواهیم بخوانیم که رئیس‌جمهور ترامپ در اولین روز کاری خواهان استعفای تمام کسانی است که مسئول هستند. این تاریخ است. آنچه که مردم از ترامپ انتظار دارند این است که آینده را شکل دهد. شکل دادن به آینده از طریق بیان و ایجاد سیاست‌های جدید و ایجاد سازوکارهایی برای اجرای این سیاست‌ها و ارتباط با توده‌های افغان و گروه‌های سیاسی افغان برای اصلاح آنچه که ایجاد کرده‌اند می‌آید. آمریکا پس از ۲۰۲۱ یک فاجعه انسانی وحشتناک به بار آورده است. من نیروهای آمریکایی را به کشورم دعوت نمی‌کنم. من چیزی دیگر می‌گویم.  امریکای عزیز ارسال پول به طالبان را متوقف کنید. امریکای عزیز سعی نکنید که صدای مخالفان افغانستان را خاموش کنید. امریکای عزیز لطفاً در کشور من که امروز تحت حکومت شرم‌آور بایدن است ریاکار نباشید. مهم نیست که این فرد یا آن فرد بخواهد استعفای خود را به رئیس‌جمهور ترامپ تقدیم کند. واقعاً خیلی مهم است و بسیار مهم است آنچه که در مارچ - اپریل - می - جون و جولای ۲۰۲۵ خواهد شد و به سیاست بزرگ ایالات متحده آمریکا شکل خواهد داد آن مهم‌تر است.

شیکهر گوپتا: شما به خلیلزاد اشاره کردید. زلمی خلیلزاد که مدت‌هاست در صحنه است. او ناگهان بسیار فعال شده است. در توییتر و خیلی به جامعه پاکستانی می‌پردازد. او از عمران خان حمایت می‌کند. آیا این درخواست‌های شغلی برای دولت ترامپ است؟ آیا او دوباره می‌خواهد شغلی مانند سفیر افغانستان و پاکستان یا چیزی مشابه آن را به دست آورد؟

امرالله صالح: خلیلزاد مهارت‌های دارد اما روحی ندارد.

شیکهر گوپتا: اما آیا ترامپ به این اهمیت می‌دهد که کسی روح داشته باشد یا نه؟

امرالله صالح: خب شما از من در مورد خلیلزاد پرسیدید نه دیدگاه ترامپ. در مورد خلیلزاد من می‌گویم که خلیلزاد مهارت‌های دارد اما روحی ندارد. او شأنی ندارد. اگر او شأن داشت هرگز انتقال افغانستان به طالبان را تسهیل نمی‌کرد. کشوری که مادرش به او دستور داده بود به آن احترام بگذارد. او می‌گوید: «مادرم از من خواست که به کشوری که تولد شده ام احترام بگذارم». اما او آن کشور را فروخت تا روایت کشوری که پاسپورتش را به او داده است تقویت کند. پس این شخص روحی ندارد.

شیکهر گوپتا: آیا شما با او زیاد سر و کار داشتید؟ آیا با او تعامل زیادی داشتید؟

امرالله صالح: بله من با او تعامل زیادی داشتم. از میانه سال ۲۰۲۰ تا سقوط جمهوریت. سیاست آمریکا این بود که من را کنار بگذارد و زیاد با من در ارتباط نباشد. چون من صدای عقل و منطق بودم و منطق و استدلال من تنها تصوراتی میان رهبران جمهوریت نبود. من اطلاعات داشتم. زمینه‌ام اطلاعاتی بود و می‌دانستم که طالبان تغییر نکرده‌اند. همچنان می‌دانستم که خلیلزاد تمام وقت به ما دروغ می‌گفت. بنابراین آنها تلاش می‌کردند ارتباط با من را حداقل کنند. من در فهرست افراد محبوبشان نبودم. بله من با خلیلزاد تعامل داشتم. امیدوارم زمانی پیدا کنم که برداشت‌های خود را از فرآیند موسوم به صلح که در واقع یک فرآیند صلح نبود بنویسم.

می‌خواهم خیلی مختصر دو یا سه مثال بزنم از اینکه چگونه خلیلزاد بیشتر به نفع طالبان عمل کرد. ما می‌خواستیم یک حجره کاهش تنش ایجاد کنیم. او اجازه نداد. چون در آن روزها می‌دانید بازی مقصر دانستن وجود داشت و خلیلزاد برای یک اصطلاح بسیار احمقانه به نام «کاهش خشونت (RIV) که هیچ وقت هم محقق نشد تبلیغ می‌کرد. او و مایک پمپئو نامه‌ای برای ما تهیه کردند که گفته بود آزادی ۵۰۰۰ زندانی یک آتش‌بس غیررسمی خواهد بود. اما هیچ وقت اتفاق نیفتاد. مذاکرات درون‌افغانستان هرگز انجام نشد. توییت معروف خلیلزاد که گفته بود «یا همه چیز یا هیچ چیز» یک دروغ بسیار عمومی بود. هنوز فکر می‌کنم از حساب توییترش پاک نشده است. چهار دستورکار وجود داشت. خروج آمریکا - آتش‌بس.- مبارزه با تروریسم و حل مسأله افغانستان توسط افغان‌ها. او با بسیار افتخار گفته بود که یا همه این چهار مورد یا هیچ‌کدام.  به وعده‌اش وفا نکرد.  اگر حالا از او بپرسید می‌گوید بله بله من آن را گفتم  اما ممکن است برای آمریکا کار کنم و این اشاره دارد به اینکه او روحی ندارد و او برای مهارت‌هایش اجاره شده بود نه برای صداقتش.

شیکهر گوپتا: فکر می‌کنید که او اکنون می‌خواهد در دولت ترامپ شغلی دوباره پیدا کند؟

امرالله صالح: خوب او به نوعی خود را معرفی می‌کند و تصویری از خود نشان می‌دهد که می‌خواهد شغلی پیدا کند. اما برای دولت ترامپ یک اشتباه بزرگ خواهد بود که افرادی مانند او را دوباره در هر موقعیتی منصوب کند.

شیکهر گوپتا: حمایت او از عمران خان چیست؟

امرالله صالح: ببینید او و عمران خان و روند دوحه هماهنگ بودند. آنها در یک فرکانس مشابه بودند. عمران خان یکی از همدستان سقوط جمهوریت بود. خلیلزاد و عمران خان با  ISI و دولت قطر همه آنها واشنگتن را فریب دادند. واشنگتن هم می‌خواست فریب بخورد. بله آنها می‌خواستند فریب بخورند.

شیکهر گوپتا: حالا وضعیت بین اداره طالبان و پاکستان را چطور می‌بینید؟ چون به نظر می‌رسد که قماربازی  های پاکستان اشتباه بوده است.

امرالله صالح: قمار اول پاکستان در سال ۱۹۴۷ اشتباه بود. قمار دوم پاکستان در سال ۱۹۷۱ بود. قمار سوم پاکستان که اشتباه بود وقتی بود که گفتند مسعود و ربانی غیرقابل قبول هستند و سعی کردند حکمتیار را تحمیل کنند. قمار چهارم پاکستان در سال ۲۰۰۶ اشتباه بود وقتی که یک اتحاد مخفیانه با چند کشور دیگر ایجاد کردند و شروع به کمک به شورای کویته (شورای عالی طالبان) و شبکه حقانی کردند. و قمار پاکستان در سال ۲۰۱۴ دوباره اشتباه بود وقتی که اشرف غنی رئیس‌جمهور وقت افغانستان در سال ۲۰۱۵ به پاکستان رفت و گفت: «ببینید من اینجا هستم تا مذاکره کنم و می‌توانیم در مورد همه چیز مذاکره کنیم.» و آخرین قمار پاکستان اشتباه بود  که فکر کردند وقتی طالبان بیایند جهان از نظر لجستیکی - دیپلماتیک - مالی و استراتیژیک از طریق آنها تعامل خواهد کرد.

شیکهر گوپتا: پس آنها فکر می‌کردند که ستاره های شان در تمام قمارهای شان زور خواهد بود؟

امرالله صالح: این محاسبه آنها بود. آنها فکر می‌کردند که پاکستان تنها دروازه‌ای خواهد بود که جهان غربی و عربی از طریق آن با طالبان تعامل خواهند داشت.

شیکهر گوپتا: آیا با مفهوم «اوکترای octroi » آشنا هستید؟

امرالله صالح: نه، من آشنا نیستم.

شیکهر گوپتا: اوکترای یعنی دولت‌ها قبل از ورود یک موتر باربری یا هر کالای دیگری به یک شهر یا کشور مبلغی را به عنوان هزینه دریافت کنند. بنابراین من پاکستان را برای افغانستان یک دولت «اوکترای» می‌نامم. یعنی هر کسی که به افغانستان وارد می‌شود باید به آنها پول بدهد یا برای هر کالا یا هر چیزی که به آنجا می‌رود.

امرالله صالح: می‌دانید در حالی که من تمام این‌ها را می‌گویم من با این نظریه مخالفم که طالبان ضد پاکستان هستند. یا اینکه پاکستان کنترل خود را از دست داده است. یا اینکه پاکستان از تصمیم خود پشیمان است. یا اینکه عمق استراتژیک برعکس شد. من با تمام این تحلیل‌ها مخالفم.

شیکهر گوپتا: این جالب است. چرا چنین می‌گویید؟

امرالله صالح: خوب می‌خواهم تعدادی از شواهد، شرایط و منطقی را ذکر کنم تا بگویم چرا تمام این دلایل درست نیستند.
اول اینکه من بیش از ۳۰,۰۰۰ نفر از پرسنل طالبان را پس از سال ۲۰۲۱ شناسایی کرده‌ام. هیچ‌کدام از آنها فارغ‌التحصیل مدارس مذهبی افغانستان نیستند. همه آنها با سیستم آموزشی مدارس مذهبی پاکستان ارتباط دارند. آنها پاکستان را به عنوان کشوری می‌بینند که آنها را توانمند کرده - آموزش داده - آنها را تجهیز کرده و لباس پوشانده است. در سیستم طالبان تنها یک نفر است که چند سال در هند بوده و حالا کنار گذاشته شده است. نام او شیر محمد استانکزی است. معاون وزیر خارجه آنها. اوسپس  به پاکستان فرار کرد و برای باقی‌مانده عمرش یک مأمور ISI شد. بغیراز او یک نفر را در سیستم طالبان نشان دهید که بدون ارتباط با ISI باشد. بنابراین این نظریه که ISI آنقدر احمق بوده که این افراد را تجهیز، آموزش و توانمند کرده و سپس اجازه داده که دست خودشان را دندان بگیرد عواقب بسیار خطرناکی برای هر کسی خواهد داشت. این دلیل اول است.

دلیل دوم مشکل تی تی پی است که پاکستانی‌ها به آن اشاره می‌کنند که چرا با طالبان افغانستان رابطه خوبی ندارند. در واقع آقای گپتا برای پاکستان این تی تی پی نیست که مشکل درست کرده. تی تی پی به پاکستان مشروعیت می‌دهد تا با پشتون‌ها برخورد کند. تی تی پی به آنها مشروعیت می‌دهد برای عملیات‌های که پشتون‌ها را تقسیم کنند. تی تی پی به آنها مشروعیت می‌دهد و مجوزی برای حضور گسترده ارتش در خیبر پختونخوا فراهم می‌کند. مشکل واقعی تی تی پی نیست. مشکل واقعی این است که پاکستان منابع کافی برای مدیریت کشوری با ۲۵۰ میلیون نفر ندارد. در حالی که اهمیت استراتژیک آن کمتر از دهه ۷۰ یا ۸۰ است و انتظار دارد که مانند پاکستان سال ۱۹۸۱ یا پاکستان سال ۲۰۰۲ با آن رفتار شود. اینگونه نیست.  در حالی که پاکستان از نظر مالی و سیاسی توانایی مدیریت خود را ندارد بیداری پشتون‌ها آغاز شده است که خواستار برابری در سیاست، اقتصاد و غیره هستند. بوی تفرقه به مشام می‌رسد و پاکستان برای سرکوب این احساسات از تروریسم به عنوان برچسب جهانی استفاده می‌کند.

 تی تی پی یک سازمان تروریستی است زیرا مانند طالبان دست به کشتار زده است. اما چطور ممکن است طالبان افغانستان تروریست نباشند ولی تی تی پی تروریست باشد؟ چطور ممکن است؟ واقعیت این است که دولت پاکستان قادر به حمایت مالی از خیبر پختونخوا نیست. قادر به حمایت مالی از بلوچستان نیست. حتی قادر به حمایت مالی از پنجاب نیست. بنابراین این کشور به طور فزاینده‌ای به سمت کسری بودجه‌های عظیم، نابرابری‌های مالی و شکاف‌های آشکار پیش می‌رود و به وضوح تمایلی به تجزیه و فروپاشی وجود دارد. در این وضعیت آنها نمی‌توانند بگویند که می‌خواهیم هر پشتونی که خواهان خودمختاری بیشتر است را سرکوب کنیم. می‌خواهیم هر بلوچ که خواهان خودمختاری بیشتر است را سرکوب کنیم. آنها می‌گویند که با تروریسم مبارزه می‌کنند و یک وضعیت پیچیده و آشفته ایجاد کرده‌اند. این دیدگاه من است. این دلیل شماره دو است.

دلیل شماره سه حقانی‌ها امروز هنوز کسب‌ وکار گسترده‌ای در راولپندی کراچی و پیشاور دارند. من در مورد قبل از ۲۰۲۱ صحبت نمی‌کنم. دلیل شماره چهار آیا شنیده‌اید که پاکستانی‌ها نام کسی در سیستم طالبان را ببرند که به آنها کمک نمی‌کند؟ نه. آنها به طور بسیار مبهم از طالبان انتقاد می‌کنند. آنها می‌گویند مقامات به ما کمک نمی‌کنند. مقامات چه کسانی هستند؟ آیا هیبت‌الله است؟ نه. او به آنها بسیار نزدیک است.

آیا حقانی است؟ نه. اوپرورش یافته آنهاست. آیا ملا یعقوب است؟ خانواده او هنوز در کراچی هستند. یعنی چه کسی در طالبان از تی تی پی حمایت می‌کند؟ آیا شخص خاصی است؟ آیا این بخش اطلاعاتی طالبان است؟ تاج میر جواد برای ۲۰ سال یک آزمایشگاه ساخت IED را با کمک بسیار مستقیم از SSG (گروه خدمات ویژه) اداره می‌کرد. چه کسی در طالبان جرأت می‌کند از تی تی پی حمایت کند؟ چرا آنها او را نام نمی‌برند یا آنها را نام نمی‌برند؟

آیا تی تی پی به پاکستان آسیب می‌زند؟ بله. مطلقا به پاکستان آسیب می‌زند و تی تی پی از نفاق در نهاد پاکستانی سوءاستفاده می‌کند. تی تی پی از شکاف‌های قومی در پاکستان استفاده سو می‌کند. تی تی پی از تناقض‌های سیاست دولت اسلام‌آباد استفاده سو می‌کند. این‌ها دلایل وجود تی تی پی هستند. بنابراین تی تی پی به اسلام‌آباد می‌گوید: «اگر شما برای ۲۰ سال از ملا عمر، ملا منصورو حقانی برای اجرای شریعت در افغانستان حمایت کردید چرا شریعت در شرق خط دیورند نامعتبر است؟»  دولت پاکستان پاسخی برای آن ندارد.

شیکهر گوپتا:  نکته خوبی است. بله.

امرالله صالح: بنابراین ما باید در گفتن اینکه پاکستان از طالبان افغانستان دست کشیده است محتاط باشیم. اینطور نیست. این ممکن است به خوبی یک دام باشد. می‌دانید چرا دام؟ بگذارید توضیح دهم. طالبان ادعا می‌کنند که بیش از ۴۰ درصد از سلاح‌های دوران جمهوریت گم شده‌اند. معنای گم‌شدن چیست؟ آنها به راحتی کود نمبر های سلاح‌ها را منتشر کرده‌اند. اگر فاجعه‌ای در جایی رخ دهد و یکی از این سلاح‌ها پیدا شود آنها می‌توانند بگویند که این‌ها گم شده‌اند. ما آنها را از دست داده بودیم.

شیکهر گوپتا:  اجازه دهید قطع کنم. آیا معنای این آن است که آنها این سلاح‌ها را به پاکستان هدیه داده‌اند؟

امرالله صالح: من به شما می‌گویم درست است مرز پاکستان با وجود تمام شکایت ها از طرف پاکستان که می‌دانید ما مشکلاتی داریم و مشکلات از افغانستان ناشی می‌شوند و غیره مرز پاکستان- افغانستان هنوز هم یکی از نفوذپذیرترین مرزهاست حتی امروز. مثال دیگر چه اتفاقی برای شبه‌ نظامیان کشمیری افتاد که با طالبان تا سقوط کابل همراه بودند؟ و سپس به طرز مرموزی ناپدید شدند. چرا دیگر در مورد «البدر» چیزی نمی‌شنویم؟ چرا دیگر در مورد «جیش محمد» چیزی نمی‌شنویم؟ چرا دیگر در مورد «لشکر طیبه» چیزی نمی‌شنویم؟ آنها کجا هستند؟ آیا پاکستان سیاست خود در حمایت از گروه‌های رادیکال را تغییر داده است یا چیزی در حال حرکت است؟ بیایید هوشیار باشیم.

شیکهر گوپتا: نظریه شما چیست؟

امرالله صالح: نظریه من این است که اول پاکستان کشوری است که روابط عمیق با طالبان دارد.
دوم پاکستان سیاست خود را برای کمک، حمایت و آموزش گروه‌های رادیکال تغییر نداده است.
سوم نهاد مذهبی پاکستان ظهور طالبان و قدرت آنها در افغانستان را به عنوان یک فصل پیروزمندانه در تاریخ خود می‌بیند. چهارم کسانی که تفاوت‌ها میان طالبان و پاکستانی‌ها را بیش از حد تحلیل می‌کنند باید بسیار مراقب باشند. چون غافلگیر کردن به این شکل نمی شود که با صدای بلند گفته شود «من میخواهم غافلگیری کنم و در راه هستم.» بنابراین یک غافلگیری اجتناب‌ناپذیر است.

 

بخش هفتم

برخورد با طالبان - مدارس مذهبی و روابط هند-افغانستان

شیکهر گوپتا: پس هند باید به چه چیزی توجه کند؟

امرالله صالح: اولین چیزی که باید توجه کرد این است که در دوران جمهوریت و من حتی شک دارم که اکنون هم همینطور باشد مردم افغانستان بدون توجه به اینکه چه کسی باشند چه پشتون تاجیک اوزبیک و هزاره همه مردم افغانستان هند را به عنوان یک دوست برای مردم و ملت افغانستان می‌دیدند.  امیدوارم هنوز هم همینطور باشد. دوستی که به تنوع ما احترام می‌گذارد. پیشنهاد من این است که هند نباید خود را با طالبان مرتبط کند. اگر هند می‌خواهد با طالبان تعامل داشته باشد باید با بخش‌های مختلف جامعه افغانستان تعامل داشته باشد. طالبان نباید به هند دیکته کنند که با چه کسی صحبت کند و با چه کسی صحبت نکند. کجا سرمایه‌گذاری کند و کجا نکند و به چه کسی ویزا بدهد و به چه کسی ویزا ندهد. هند باید جایگاه خود را که به دست آورده است حفظ کند. نه به طور یک شبه بلکه در طول ۷۰ سال و هزاران سال روابط -  مردم با مردم -  هند با تعامل با طالبان  اعتبار و جایگاه خود را به خطر بیندازد. این کار خداناخواسته  شبیه کپی‌برداری از پاکستان خواهد بود. زیرا این رویکرد پاکستان بود که خود را با گروهی مرتبط کرد که به قیمت نادیده گرفتن رنج‌ها و آرزوهای مردم تمام شد. هند باید یک رویکرد متعادل پیدا کند تا حسن نیت مردم افغانستان را حفظ کند و تصویری که در طول دهه‌ها ساخته است را نگه دارد. در همین حال اگر تعامل داشته باشد اشکالی ندارد.

شیکهر گوپتا: اما آیا هند باید نگران باشد؟ چون هند حالا از تروریسم به نوعی آرامش داشته. حداقل از حادثه پولواما به این طرف که بیش از پنج سال است و آن هم تنها یک حادثه بود بعد از سال‌ها آرامش. آیا هند باید نگران باشد یا باید الآن آرام بگیرد و فکر کند که این تهدید در حال کاهش است؟

امرالله صالح: من مطمین نیستم. اما هیچ حمله تروریستی نمی‌تواند هند را از بین ببرد. یا هند را منحرف کند و یا هند را تقسیم کند و یاهم هند را ضعیف کند. نه. هند یک ایده بزرگ است. هند یک کشور عظیم است. هند یک نیروی نظامی عظیم است. هند پنجمین اقتصاد بزرگ جهان است. هند یک کلمه است که رهبران در سراسر جهان آن را تلفظ می‌کنند. تروریسم نمی‌تواند به هند آسیب بزند. تروریسم فقط می‌تواند یک تیتر بد برای هند ایجاد کند. ما نباید ماموریت هند را به جلوگیری از پولواماها محدود کنیم. ما باید ماموریت هند را گسترش دهیم تا از آن به عنوان هم‌پیمانان پشت آن بایستیم. برای تقویت ارزش‌ها و برای نشان دادن اینکه هند به تنوع احترام می‌گذارد.  در مورد افغانستان من خیلی از ارتباطات را نمی‌بینم. هند چه پیامی برای مردم افغانستان دارد؟ هشت میلیون نفر از آنها به دلیل طالبان از کشور فرار کرده‌اند. آن پیام کجاست؟ منظور من این است که هند اجازه نداده پولوامای دیگری رخ دهد. این یک بخش بسیار کوچک از ماموریت هند است برای جلوگیری از پولواماها. اما مردم به هند به عنوان کشوری با اصول، ارزش‌ها، ایده‌ها و غیره نگاه می‌کنند.  نباید یک بخش را فدای بخش دیگری کند.

شیکهر گوپتا: اما آیا هند باید نگران وقوع دوباره تروریسم به هر مقیاسی باشد؟

امرالله صالح: ببینید افغانستان به طور تاریخی کشوری بسیار بسیار دوستدار هند بوده است. من یک سوال ساده از شما می‌پرسم آیا می‌توانیم آهنگ‌های هندی را در خیابان‌های افغانستان پخش کنیم؟

شیکهر گوپتا: دیگر نه.

امرالله صالح: آیا می‌توانیم یک تیم فرهنگی از هند دعوت کنیم؟

شیکهر گوپتا: نه.

امرالله صالح: هند افغانستان را از دست داده است. تعامل هند با طالبان تعامل با یک دوست نیست.

شیکهر گوپتا: می‌دانیم که هیچ افغان‌ در هند یک حمله تروریستی نخواهند کرد. اما آیا شما فکر می‌کنید که پاکستانی‌ها از آن پروژه دست کشیده‌اند؟ و اگر نه هند باید مراقب چه چیزی باشد؟

امرالله صالح: ببینید حالا سه سال است که طالبان در قدرت هستند و آنها بنا به گفته خودشان بیش از ۱۲,۰۰۰ مدرسه مذهبی ساخته‌اند. حالا شما فکر می‌کنید که در این مدارس مذهبی آنها تنوع، احترام و چند فرهنگ‌ گرایی  و غیره آموزش می‌دهند یا دروس این مدارس چیست؟ اگر طالبان همانطور که به شما گفتم محصول دارایی‌های پاکستانی است. پس دروس این مدارس مذهبی چیست؟

شیکهر گوپتا: بله همان است. همان است.

امرالله صالح:  البته شما فکر می‌کنید که شخصیت یک افغانی یک شخصیت محکم و سنگی است و تحت تأثیر هیچ عاملی قرار نمی‌گیرد. چون او افغان است. این ساده سازی است. یک افغان می‌تواند کمونیست باشد. می‌تواند دموکرات باشد. می‌تواند طالبان باشد. می‌تواند رادیکال باشد.

شیکهر گوپتا: اومی‌تواند یک کریکت‌ باز بسیار خوب باشد که من می‌دانم.

امرالله صالح: دقیقاً. ما پراگماتیسم تعامل را درک می‌کنیم. اما تعامل با طالبان نباید به عنوان ادامه‌ای از ۷۰ سال گذشته یا هزار سال قبل از ظهور طالبان دیده شود. این یک دوره بسیار غیرطبیعی در تاریخ ما است.

 

بخش هشتم

آی اس آی - ارتش پاکستان و سلاح های گمشده

شیکهر گوپتا: امرالله شما در سن بسیار پایین یک مقام امنیتی و اطلاعاتی مهم بوده‌اید. شما هنوز ۵۲ سال دارید. در سیستم بوروکراتیک هند حتی به عنوان یک معاون دبیر نیز نمی‌توانید باشید. در سن بسیار پایین شما رئیس امنیت ملی شدید و به طور نزدیک با ISI آشنا شدید. شما با آنها درگیر شده‌اید. واضح است که آنها در بسیاری از تلاش‌ها برای کشتن شما نقش داشته‌اند. چندین بار تلاش به جان شما کردند. شما سه خواهر و برادر خود را از دست داده‌اید. دو برادر و یک خواهر. بنابراین شما همه این‌ها را از نزدیک دیده‌اید. حالا فکر می‌کنید که ISI اکنون چه تفکری دارد؟ و فکر می‌کنید که ساختار های پاکستانی اکنون چه تفکری در قبال هند دارند؟

امرالله صالح: اول از همه من از سال ۲۰۱۰ با ISI تعاملی نداشته‌ام. بنابر عادت مسلکی که در اداره آی اس آی حکمفرما است آنها "پاکستان" فکر می‌کنند که افغان‌ها زمانی که از قدرت خارج می‌شوند ضعیف، آسیب‌پذیر و آسان برای بهره‌ برداری می‌شوند. پس آنها بعد ازسال ۲۰۱۰ فکر کردند که من در همان دسته هستم. من آسان برای بهره‌برداری و نزدیک شدن بودم. یا می‌توانستند این وضعیت امنیتی که من در آن گرفتار بودم را بهره‌برداری کنند و غیره. من هیچ وقت با ISI تعامل نداشتم. آخرین تعامل من با ISI چند ماه قبل از استعفایم از مقامم بود. و آخرین تعامل من با ISI زمانی بود که ژنرال باجوه و ژنرال حمید به کابل آمدند و ما یک جلسه با آنها داشتیم. زمانی که من معاون رئیس‌جمهور بودم. چه می‌خواهم بگویم؟ من با ISI تنها از موضع قدرت برخورد کرده‌ام. من هیچ‌گاه با ISI در مورد پشیمانی‌ها، گذشته‌ها، اشتباهات و غیره ننشسته ام. این یک مورد.

دوم آنها شکایات زیادی از من دارند و من  از هیچ کدام  پشیمان نیستم. اصلاً پشیمان نیستم. بیانیه‌های که من درباره آنها داده‌ام و افشاگری‌های که درباره آنها کرده‌ام. همینطور خجالت‌های که برای آنها در مجامع بین‌المللی به وجود آورده‌ام. مصاحبه‌هایی که در مورد آنها داده‌ام.  من در چندین مناظره عمومی آنها را شکست داده‌ام. من هیچ کدام از آنها را پشیمان نیستم. آنها پشیمان نیستند از آنچه که به کشور من و خانواده من و خودم کرده‌اند.

شیکهر گوپتا: ممکن است از دیدن اینکه تمام تلاش‌های ترور علیه شما شکست خورده‌اند پشیمان باشند.

امرالله صالح: درست است. می‌دانم که آنها از این موضوع پشیمانند. اما من پشیمان نیستم. می‌دانید که حالا در موقعیت قوی‌تری هستند و غیره. من چیزی برای پشیمانی ندارم. یک. دوم چیزی که من را خیلی آزار داد در روزهای که فرصت تعامل با آنها را داشتیم این بود که آنها هیچ‌وقت واقعا درک نکردند. علی‌رغم داشتن تعامل گسترده با مردم افغانستان واقعا تعامل بسیار گسترده با مردم افغانستان. می‌دانید زمانی بود که تعداد کل افرادی که از مرز بین دو کشور عبور می‌کردند روزانه ۲۰۰,۰۰۰ نفر بود. علی‌رغم تمام آن تجربه و فرصت برای یادگیری آنها هیچ‌وقت شخصیت، روانشناسی و فرهنگ ما را به عنوان یک ملت و به عنوان افراد درک نکردند.

پس هر بار در بحث‌های دوجانبه‌ هر بار که آنها هند را به عنوان یک موضوع مطرح می‌کردند برای من دردناک بود. این برای من دردناک بود زیرا فکر می‌کردم که انگار من وجود ندارم و اینجا هستم تا در مورد یک کشور سوم صحبت کنم.  این باعث شد که موضع من سخت و سخت‌تر شود. و این باعث شد که موضع من به حدی سخت شود که از هند خواستم که وارد یک اتحاد شود. نه برعکس. زیرا آنها به استقلال ما احترام نگذاشتند. به روحیه ما احترام نگذاشتند. به روانشناسی و آرزوهای ما احترام نگذاشتند. بنابراین آنها یک سیستم هند‌محور هستند. وقتی صحبت از فلسفه وجودی‌شان و فلسفه ملت شان و فلسفه ارتش‌شان به عنوان بزرگترین و قدرتمندترین حزب سیاسی در پاکستان باشد.

شیکهر گوپتا: این ارتش پاکستان است.

امرالله صالح: ارتش پاکستان قدرتمندترین حزب سیاسی در پاکستان است.

شیکهر گوپتا: آنها در مورد هند چه فکر می‌کنند؟ چون آنها می‌بینند که هند پیشرفت می‌کند. آنها می‌بینند که پاکستان  عقب می‌ماند. آنها می‌بینند که شکاف بیشتر می‌شود. آنها می‌بینند که اهمیت ژئوپولیتیکی پاکستان کاهش یافته است. شما می‌دانید با توجه به توان ذهنی‌شان یا با توجه به محدودیت‌های توان ذهنی‌شان هرچند که این به نحوه نگاه شما بستگی دارد. بنابراین شما ذهنیت آنها را می‌دانید. آنها چه فکر می‌کنند؟

امرالله صالح: اول از همه اگر شما نظر داخلی مردم پاکستان را بخوانید این دقیقاً چیزی نیست که شما می‌گویید. آنچه شما می‌گویید حقیقت است. اما پاکستان با حقیقت ذهن‌های پاکستانی‌ها را تحت تأثیر قرار نمی‌دهد. آنها حقیقت را دستکاری می‌کنند. آنها واقعیت‌ها را دستکاری می‌کنند.

پس آنها فکر می‌کنند که پاکستان تلاش دارد تا به سطح بالاتری برسد. من معتقدم که ژئوپولیتیک و رقابت‌های بزرگ قدرت‌ها دوباره به آنها اهمیت می‌دهد تا شریک یکی از قدرت‌ها شوند.  می‌خواهند در تلاش خود برای برابری با هند سرعت بگیرند. آنها [پاکستان] به وضوح در بنگلادش سقوط یک سیستم طرفدار هند را می‌بینند.

آنها به وضوح می‌بینند که هند دوستی افغانستان را از دست داده است. آنها  لزوماً دیدگاه شما یا دیدگاه من را در این زمینه که آنها چقدر از هند عقب افتاده‌اند ندارند. اینطور نیست. اما البته یک اقلیت بسیار نخبه در پاکستان وجود دارد. این اقلیت نخبه لزوماً تنها در آکادمی نیست. آنها در آکادمی هستند. آنها در حوزه فرهنگ هستند. آنها در اقتصاد هستند که می‌بینند کشورشان به سمت بن‌بست پیش می‌رود.  آنها می‌بینند که کشورشان در یک بن‌بست گیر کرده است.  با این رویکرد هیچ راهی برای پیشرفت ندارند.  هیچ راهی برای برابری با هند نخواهند داشت. اما این چیزی است که من باور دارم. من باور دارم که عمران خان یک اختراع بود برای ایجاد یک مسیر متفاوت برای پاکستان.  آن اختراع شکست خورد. پاکستان دوباره به جایی برگشته است که در دهه ۸۰ ساخته شده بود. با خانواده نواز دوباره در قدرت هیچ چیز جدیدی ایجاد نمی شود. آنها آنقدر از دست ارتش رنج کشیده‌اند که دیگر نمی‌خواهند دوباره ارتش را ناراحت کنند.

پس هیچ چیز جدیدی نیست. در پاکستان فاکتور اردوغان وجود ندارد. در پاکستان فاکتور مودی وجود ندارد. فاکتور ترامپ وجود ندارد. فاکتور پوتین وجود ندارد. پاکستان اساساً از سیاستمداران بازسازی شده خود استفاده می‌کند.  از سیاست‌های بازسازی شده خود استفاده می‌کند که کشور را از وضعیت کنونی نجات نمی‌دهد.

شیکهر گوپتا: چقدر طول می‌کشد که فکر کنند برای جلب توجه دوباره کسی ممکن است چیزی مانند حمله ۲۶/۱۱ در هند را در نظر بگیرد؟

امرالله صالح: شما می‌دانید به عنوان شخصی با پس‌زمینه اطلاعاتی من باید شواهد قطعی ارائه دهم. من حدس و گمان را به اشتراک می‌گذارم. من از حالت هشدار دادن خبر می‌دهم. اما در این لحظه زمان به دلایل مختلف شواهد قطعی در دست ندارم.

شیکهر گوپتا: اما فقط با خواندن ذهن آنها فکر می‌کنید وسوسه خواهند شد یا فکر می‌کنید وسوسه خواهند شد که برای مدتی آرامش و سکوت بخرند تا زمانی که زمان مناسب برسد؟

امرالله صالح: از بیانیه‌های که من از آنجا خوانده‌ام از کسانی که در قدرت هستند قطعاً آنها طرفدار سکوت نیستند. نه.

شیکهر گوپتا: چه اتفاقی برای این سلاح‌ها می‌افتد که گفته می‌شود از طالبان گم شده‌اند. و تعداد آنها چقدر است؟

امرالله صالح: من در حال تلاش برای ردیابی آنها هستم. لیست آنها را دارم. لیست را دارم که در حال کار روی آن هستم.  آیا آنها قطعه به قطعه یا کانتینر به کانتینر قاچاق شده‌اند. من در حال پیدا کردن هستم.

شیکهر گوپتا: چقدر گم شده‌اند؟

امرالله صالح: ۷۰,۰۰۰.

شیکهر گوپتا: ۷۰,۰۰۰ سلاح آمریکایی خواهد بود؟

امرالله صالح: سلاح های مختلط و  عمدتاً آمریکایی.

شیکهر گوپتا: شما مشکوک هستید که عمدتاً پاکستانی‌ها آنها را دارند؟

امرالله صالح: کدام مرزهای دیگر نفوذپذیر هستند؟

شیکهر گوپتا: پس پاکستانی‌ها می‌توانند از آنها استفاده کنند؟

امرالله صالح: همانطور که گفتم  من در حال تلاش برای پیدا کردن این سلاح‌ها هستم. این‌ها ۷۰,۰۰۰ آمار  رسمی سلاح های گم شده است. تعدادی هم به طور غیررسمی گم شده‌اند؟

 

بخش نهم

ماموریت ناتمام امرالله صالح

شیکهر گوپتا: امرالله شما یک مرد جوان هستید. روز شما چگونه میگذرد؟ روی چه چیزی کار می‌کنید؟ چه چیزی شما را عمیقاً تحت تاثیر قرار می‌دهد و چه چیزی شما را به حرکت درمی‌آورد و به چه چیزی نگاه می‌کنید؟

امرالله صالح:  وضعیت من تغییر کرده است. اما هدف من تغییر نکرده است. هدف من این است که افغانستان چندصدایی داشته باشیم. افغانستان که متعلق به تمام مردم افغانستان باشد. این افغانستان طالبان نیست. باید افغانستانی داشته باشیم که در آن تنوع محترم شمرده شود. من برای افغانستان سکولار تبلیغ نمی‌کنم. اما مخالف سیستم روحانی‌ای هستم که طالبان تحمیل کرده‌اند. من خودم را به عنوان یک نقطه در تاریخ کشورم می‌بینم. بعد از تمام این اتفاقات انجام کاری که می‌کنم و آنچه می‌گویم آسان نیست.  من یک آدم معتقد هستم و عمیقا باور دارم. به خداوند ایمان دارم و هنوز در حال مبارزه هستم. بله مهارت دارم. بله تجربه دارم. بله این و آن را دارم اما همچنان زنده نگهداشته شده‌ام برای یک ماموریت و آن ماموریت هنوز تکمیل نشده است. علی‌رغم نارضایتی و ناامیدی دشمنان از جمله همانطور که شما از حلقات دشمنان پاکستانی یاد کردید.

من با هزاران نفر در افغانستان از طریق سیستمی که در دیاسپورا و همچنین در داخل کشور ایجاد کرده‌ام ارتباط برقرار می‌کنم. ما به سیستم طالبان نفوذ کرده‌ایم. نمونه‌های از نفوذ خود را منتشر می‌کنیم. گاهی اوقات آن را در وب‌سایت خود می‌گذاریم. و چیزهای زیادی برای یادگیری وجود دارد. هم از تاریخ و هم از آنچه که در آینده یا در حال حاضر در دسترس خواهد بود. من هنوز جوان هستم. وضعیت سلامتی خوبی دارم. انرژی دارم. شبکه‌هایم را دارم. من یک مزاحم برای طالبان هستم و مزاحمت میکنم. من به سیستم آنها نفوذ کرده‌ام و از آزار دادن آنها لذت می‌برم. به سقوط آنها ایمان دارم.

شیکهر گوپتا: آیا نگران خودتان و امنیتتان هستید؟ با توجه به نوع شانس‌های که داشته‌اید؟

امرالله صالح: من باورمند هستم. به خداوند ایمان دارم. به الله ایمان دارم. فکر می‌کنم دلیل زنده بودنم این است که ماموریت من هنوز تکمیل نشده است. پس نه نگران نیستم.

شیکهر گوپتا:  فکر میکنم این عالی است. امرالله شما کارهای دیگری هم دارید. دقیقاً  چند سال سن دارید؟ چون چیزی در اینترنت خواندم. دقیقاً سن شما فعلا چند است؟

امرالله صالح: من در ۱۵ اکتبر ۱۹۷۲ در پنجشیر تولد شدم.

شیکهر گوپتا: پس شما تقریباً دقیقاً ۵۲ ساله هستید.

امرالله صالح: بله. این تاریخ دقیق تولد من است.

شیکهر گوپتا: درست است.

 


سیاست

آ‌بنه شوید !