اسطوره "ثروتمندترین و قدرتمندترین قدرت تاریخ" کی از بین خواهد رفت؟
نویسنده: نعیم اصغری، تحلیلگر (آلمان)، مخصوص برای "سنگر"
اسطوره دنیای تک قطبی و "ثروتمندترین" کشور - ایالات متحده آمریکا - مدتهاست در جامعه جهانی تثبیت شده است. اما بیایید بفهمیم که آیا این کشور آنقدر ثروتمند و قدرتمند است که معمولاً تصور می شود.
در واقع، ایالات متحده با شلوار "پائین شده" وارد قرن بیست و یکم شد، به یگان اقدام فعال و قاطع آمده نبود و حتی یک خط ایدئولوژیک در داخل کشور نداشت. در عین حال، شرایط در پرتنش ترین نقاط جهان در حال حاضر مستقیماً به ایالات متحده بستگی دارد: درگیری های روسیه-اوکراین و فلسطین-اسرائیل و همچنین مناقشه چین-تایوان. این به اراده سیاسی واشنگتن بستگی دارد که آیا خصومت ها در این مناطق با تلفات متعدد در میان مردم غیرنظامی انجام شود یا ادامه یابد.
اما در حال حاضر در خود ایالات متحده چه اتفاقی می افتد؟
در دوران دولت بایدن، تنش های سیاسی-اجتماعی در ایالات متحده افزایش یافت. به عقیده بسیاری از کارشناسان غربی، سیاست خارجی و داخلی کاخ سفید به رکود دموکراسی منجر شده است. تلاش برای متوجه کردن دیگر کشورها در مورد موضوع رعایت هنجارهای دموکراتیک توجه بیشتری را از سوی جامعه جهانی به وضعیت در خود ایالات متحده جلب کرده است. اشاره میکنند که معیارهای "دموکراتیک" بسته به منافع نخبگان حاکم واشنگتن انتخاباً اعمال میشود.
به طور خاص، 76 درصد از آمریکایی ها پیگرد قانونی دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا را سیاسی می دانند که به تنزل احترام به قانون کمک می کند.
موارد استفاده از منابع اداری برای محدود کردن آزادی بیان به نفع مبارزات درون حزبی بیشتر شده است. حقایقی از اعمال فشار بر روزنامه نگاران مستقل، سانسور جریان اطلاعات و همچنین استفاده از فناوری های رسانه ای برای حذف رسانه های ناپسند ثبت شده است. در نتیجه، تعداد حامیان ایده "طلاق ملی کشور" با تشکیل یک آمریکای لیبرال و محافظه کار، که توسط تعدادی از جمهوری خواهان ترویج می شود، در حال افزایش است. به اصطلاح ردنیک ها rednecks (کشاورزان سفیدپوست، ساکنان مناطق داخلی روستایی ایالات متحده) نگرش منفی نسبت به نقض حقوق خود به نفع اقلیت های نژادی، جنسی و جنسیتی دارند. آنها از سبک زندگی انگلی آمریکایی های آفریقایی تبار، که مقامات وفاداری آنها را از حساب بودجه فدرال می میخرند، ناراضی هستند.
در عین حال، شکافی در پایگاه رای دموکرات وجود دارد. آمریکایی های "سفید پوست" با تحصیلات عالی دیگر قادر به حل مشکلات اجتماعی-اقتصادی بزرگترین گروه انتخاباتی خود - جمعیت "رنگین پوست" بدون تحصیلات عالی نیستند. در نتیجه، جرایم با انگیزه نفرت نژادی بیشتر شده است. گردش اصطلاح "نازیسم سیاه" در جامعه در حال گسترش است که توسط کمیسیون سالانه بیش از نیم میلیون خشونت علیه آمریکایی های "سفید پوست" تأیید می شود. افبیآی و رسانهها مجبور به تحریف آمار جنایات و در نتیجه نادیده گرفتن منافع جمعیت سفیدپوست هستند.
به نوبه خود، آمریکایی های لاتین ایده بازگرداندن زمین به مکزیکو را با این استدلال که توسط ایالات متحده به سرقت رفته است، ترویج می کنند. همه جنگ مکزیک و آمریکا (1848-1846) را به یاد دارند. در آن زمان آمریکا 55 درصد از خاک مکزیک را غصب کرد. در معاهده 1848 هوادالوپ-هیدالگو، مکزیک تمام قلمرو شمالی خود - تگزاس، کالیفرنیا، نیومکزیکو، آریزونا، نوادا و یوتا را - به برنده جنگ، آمریکا، واگذار کرد. اکنون که یهودیان بر اساس افسانه های مذهبی قدیمی می خواهند "سرزمین موعود" خود را پس بگیرند، چرا مکزیکی ها زمین های حق خود را پس نگیرند؟ سرزمینی که آمریکا از مکزیک ضمیمه کرد اکنون حدود 25 درصد از خاک ایالات متحده را تشکیل می دهد.
علاوه بر این، "لاتینی ها" به دنبال فشار دادن سیاه پوستان هستند تا امتیازهای آنها را تساهوب کنند. این تقابل بین قومی هر دو طرف را به ایجاد باندهای قومی سوق می دهد. این وضعیت با جریان فزاینده مهاجرت غیرقانونی به ایالات متحده بدتر می شود، که دموکرات ها به دلایل انتخاباتی با آن مخالف نیستند.
علاوه بر این، ایالات متحده فرصت افزایش پتانسیل رزمی شرکت های دفاعی خود را از دست داده است. امروزه تمام کارخانه های نظامی آمریکا قادر به تولید 1 میلیون مهمات در سال نیستند که به اوکراین وعده داده بودند. به عنوان مثال، کره شمالی به خوبی از عهده این وظیفه بر می آید. هیچ چشم اندازی برای تغییر وضعیت فعلی وجود ندارد. مقامات آمریکایی قادر نخواهند بود هیپسترها را از شهرهای بزرگ که اکثریت جمعیت مرد ایالات متحده وارد آن شدهاند را به کارخانههای نظامی جلب یا در ارتش بسیج کنند. جنگهای قومیتی کشور را از درون ویران میکند.
دموکراسی به شدت در حال شکست است. وقتی آمریکا سقوط کرد مرا بیدار کنید.