روند پشتون سازی تولید و قاچاق مواد مخدر چگونه پیش می رود؟
نویسنده: رستم روشنگر، تحلیلگر، مخصوص برای “سنگر”
معترضین در بدخشان پرسش اساسی، شعورمندانه، انقلابی و خوبی را مطرح کردهاند: چرا هلمندی و کندهاری بر بدخشان حکومت میکند؟
حالا فرض کنید این هلمندیها و کندهاریها فرشتههای آسمانی هستند و شرور و ترویج کننده تریاک و قاچاقبر مواد مخدر نیستند، باز هم این سوال که چرا هلمندی و کندهاری بر بدخشان حکومت کند، همچنان به قوت خود باقی است و سوال اصلی و کلیدی است. غیر از این سوال، هر سوال دیگر برای بدخشیها و در کل مردم شمال در باره تالبان تروریست، سوالهای فرعی است.
این سوال را که بدخشیهای سربلند مطرح کردهاند باید به سوال جدی اساسی برای هر تاجیک، هزاره و ازبیک در شمال، مرکز و غرب کشور مبدل شود. چرا هلمندی و کندهاری(و در کل پشتون) بر پنجشیر، پروان، کاپیسا، کابل، تخار، بغلان، کندز، سمنگان، بلخ، سرپل، جوزجان، فاریاب، غور، بادغیس، هرات، لوگر، لغمان، نورستان، غرنی، فراه و وردک(بر تاجیک، هزاره و ازبیک) حکومت کند؟
هلمندی و کندهاری چه دارد که بر دیگران حکومت کند؟ اینها کی هستند؟ کی و چی و چگونه آنان را بر بخش وسیعی از خراسان و مردمان با فرهنگ و تمدن آن مسلط ساخته است؟ غیر از پشتون بودن و پیشمرگه سازمانهای استخباراتی بودن و خشن بودن دیگر چه چیزی این موجودات جنوبی بربر و متوحش دارند؟
باید افغانها/پشتونها بدانند که دیگر عصر تحمیل حاکمیت بدوی پشتونی بر کل سرزمین خراسان ناممکن است. قیام بدخشیها آغاز یک روند تاریخی برگشت ناپذیر است. ممکن تالبان پشتون با حیله و نیرنگ یا سرکوب و خشونت بتوانند برای مدتی جلو گسترش اعتراضات مردمی را در بدخشان بگیرند اما این موج برخاستنی است و از بدخشان یا جای دیگر دوباره سربلند میکند.
قدر مسلم اینکه در حال حاضر بدخشیها، برغم رشوتهای سیاسیای که تالبان پشتون به شماری از بدخشیها دادهاند، روند قیامهای مردمی علیه حاکمیت جهل و ترور و تریاک را کلید زدهاند.
بدخشان موقعیت جغرافیای ممتازی در بلند کردن پرچم ایستادگی علیه ظلم و استبداد قبایل جنوب را دارد و روحیه بلند ضد تالبانی و مردمانی سلحشور و با فرهنگ، مزید بر علت شده تا بدخشان سردمدار قیام و رستاخیز برای آغاز افول حاکمیت تالبانی باشد.
چنانکه برای ما به تجربه ثابت شده، پشتونها برای حفظ قدرت به هر وسیلهای متوسل میشوند. یکی از وسایل بدنامسازی و برچسپ زدن به مخالفین و منتقدین و قیام کنندگان است.
در پیوند به قیام بدخشیها، تالبان تروریست تلاش دارند که معترضین و قیام کنندگان را کشت کنندگان کوکنار معرفی کنند که هم توجیه سرکوب آنان درست شود و هم مردم دیگر مناطق در پیوستن به صف قیام کنندگان دچار تردید شوند. اما مردم هوشیار باشند و بدانند که این فقط تبلیغات تالبان است.
اصل قصه نه گفتن به حاکمیت تالبانی و پشتونی است. مبتکر و مروج تریاک خود هلمندیها و کندهاری ها هستند. به بدخشان هم همینها تریاک را بردهاند و ظلم و فشار شان بر مردم نیز ریشه در سلطه طلبی و انحصارطلبی و تمامیتخواهی دارد. در یک کلام پشتون سازی تولید و قاچاق مواد مخدر.
هلمندی و کندهاری مخالف کشت کوکنار نیست بلکه حرفش این است که دهقان بدخشان برای حاکم هلمندی بدخشان زمین خود را کوکنار کشت کند. یعنی هلمندی بادار باشد و بدخشی مزدور و برده. تمام.
اما قیام مردم بخاطر تریاک نیست. مردم به تنگ آمده و دنبال بهانه اند و اینکه برای قیام علیه ظلم و جبر، بهانه داشتن لازم نیست و هر بهانهای درست و مشروع و معقول است.