خبر روز

آیا رهبران و مقامات ارشد طالبان حاضر به انجام آزمایش DNA هستند؟

نویسنده: لیلا سادات حسینی

مقدمه:

وقتی علم، نقاب تبار را می‌درد و تاریخ را مجبور به حقیقت‌ گویی می‌سازد

افغانستان، کشوری که در طول تاریخ خود از جنگ‌های متعدد، تحولات سیاسی پیچیده و قدرت‌های فاسد رنج برده است، امروز با چالش بزرگ‌تری مواجه است: حقیقت. حقیقتی که پنهان کردن آن سال‌هاست در پس پرده‌های ایدئولوژی‌های مختلف، جنگ‌های قومیتی و دست‌های خالی از اصول انسانی دفن شده است. حقیقتی که اگر آشکار شود، ممکن است بسیاری از اسطوره‌ها و روایت‌های رسمی را فرو ریزد.

در دنیای امروز، جایی که علم و حقیقت حرف اول را می‌زند، دیگر نمی‌توان برای همیشه با دروغ و جعل تاریخ به بقا ادامه داد. با ظهور ابزارهای نوین علمی، فرصت‌های بی‌پایانی برای کشف آنچه که در تاریکی پنهان مانده وجود دارد. یکی از این ابزارها آزمایش DNA است—ابزاری که قادر است هر تبار، هر هویت، و هر دروغ تاریخی را به راحتی آشکار سازد. حالا این سوال مطرح می‌شود که آیا رهبران طالبان آنانی که در سرزمین افغانستان به نام اسلام و قومیت، هزاران جان را قربانی کردند آماده‌اند تا در برابر حقیقت قرار گیرند؟

این سوال نه تنها به یک آزمایش علمی تبدیل شده، بلکه به یک درخواست اجتماعی، یک نبرد برای شفافیت و عدالت در کشوری که تحت سلطه‌ی ابهام و فریب است. تا زمانی که حقیقت هویتی مقامات طالبان آشکار نشود، هیچ‌چیز در افغانستان تغییر نخواهد کرد.

مطالبه ما روشن است:

تمامی رهبران و مقامات درجه‌یک طالبان، اعم از زنده و مرده، باید تحت آزمایش DNA قرار گیرند. این تنها راه برای روشن شدن حقیقت است. نه تهمت است، نه توطئه؛ بلکه درخواست تاریخی مردم برای شفاف‌سازی هویتی کسانی‌ست که با ادعای "نمایندگی از مردم افغانستان" سرنوشت این کشور را گروگان گرفته‌اند.

این آزمایش باید شامل افراد زیر باشد (و فراتر رود):

✓ ملا محمد عمر، که مرموزتر از هر رهبر طالب در تاریخ معاصر باقی ماند.

✓ ملاهبت‌الله، که امارتش بیشتر در سایه‌ها جریان دارد.

✓ سراج‌الدین حقانی، وارث یک شبکه ترور؛ آیا واقعا پشتون است یا زاده‌ی بی‌ریشه‌ای در منطقه مرزی؟

✓ ملا یعقوب، پسرِ پرسش‌برانگیزِ ملا عمر؛ آیا پدرش همان بود که ادعا می‌شود؟

فرماندهان و وزیران کلیدی زنده و بسیار مهم‌تر از آن: جسد و استخوان‌های مقامات طالب درگذشته نیز باید استخراج و آزمایش شوند.
آری! حتی آنانی که در خاک پوسیده‌اند، باید حقیقت‌شان برملا شود.

چرا مهم است؟
زیرا طالبان، مشروعیت خود را نه از رأی مردم، نه از قانون، بلکه از یک روایت تباری و تاریخی دروغین گرفته‌اند. تا وقتی این روایت زیر تیغ علم نرود، این قوم‌گرایی مرگبار بازتولید خواهد شد.اما این وظیفه تنها بر دوش دانشمندان نیست بلکه بر دوش مردم افغانستان است. مردم باید بخواهند، مردم باید فشار آورند، مردم باید متحدانه و آگاهانه در این راه گام بردارند. اگر ما خواهان افغانستانی بدون دروغ، بدون آپارتاید قومی، بدون ریش زورگو و سلاح مقدس‌شده‌ایم باید خود پیش‌گام افشاگری شویم.

راهکارها:

1. تشکیل دادخواست ملی مردمی برای انجام آزمایش DNA رهبران طالب.

2. تشکیل کمیته حقیقت‌یاب با ترکیب بین‌المللی و بایولوژیکی.

3. ایجاد کمپاین اطلاع‌رسانی در رسانه‌های اجتماعی و سنتی برای بیدارسازی مردم.

4. نمونه‌برداری از اجساد مقامات درگذشته طالب و تحلیل ژنتیکی آنان.

5. یاری مردم در حمایت مالی، حقوقی، و عمومی از این روند علمی-تاریخی.

در پایان:

طالبانی که نمی‌خواهند DNAشان افشا شود، دقیقاً همان‌هایی‌اند که با جعل، قدرت گرفته‌اند. و طالبی که حاضر به این آزمایش شود، یا پاک خواهد بود یا افسانه‌ای به پایان خواهد رسید.

اکنون زمان انقلابِ علم علیه استبداد سنت است.زمان پایان اسطوره‌سازی بر مبنای قبیله، خون و دروغ است و این تنها وقتی ممکن است که مردم افغانستان، یک‌صدا، یاری‌رسان تحقق این مطالبه شوند.

باحرمت احترام

( بانو ليلي حسيني سادات)

صفحه سياست روز وگفتمان ملي افغانستان


سیاست

مقاومت دوم

16-خرداد-1404 By admin

اسباب بازی های پشتونیزم،…

درباره‌ی خطر شکاف میان تاجیک‌ها و ه