یک ساختار فدرال میتوانست سوریه را در مرزهای قبلیاش حفظ کند.
نویسنده: نیکولای پلوتنیکوف، رئیس مرکز اطلاعاتی علمی و تحلیلی در انستیتوت شرق شناسی اکادمی علوم روسیه، دکترای علوم سیاسی.
مقاله اصلی: Образ "новой Сирии"
به دنبال کشتار دسته جمعی علویان و مسیحیان در ولایات لاذقیه و ترتوس سوریه در اواخر ماه آوریل، درگیری های مرگبار در مناطق سکونت اقلیت قومی دیگر، یعنی دروز رخ داد. آنها یک جامعه مذهبی عربزبان و نزدیک به اسماعیلیان هستند، که در آغاز قرن یازدهم جدا شدند. تعداد تقریبی آنها در سوریه 500 هزار نفر است (در مجموع در حدود 3 میلیون دروز در جهان زندگی میکند و جوامع بسیار کوچک آنها در لبنان، اسرائیل و اردن وجود دارد).
دروزها با مقامات جدید در مورد جایگاه خود در دولت سوریه مذاکره میکنند. رهبران آنها از دمیشق خواستار خودمختاری شدهاند زیرا از آنهایی که تا این اواخر ادلیب را کنترل میکردند، خوف دارند. ظاهراً، کسی میخواست دروزها را بیشتر رام سازد - یک ضبط صوتی جعلی در شبکههای اجتماعی درز کرد که در آن گویا یک روحانی دروز به پیامبر محمد توهین میکرد. پس از ریختن اولین خون، وزارت داخله سوریه گفت که این ضبط به اشتباه به نماینده دروز نسبت داده شده است.
شیخ حکمت الهجری، رهبر معنوی دروزهای سوریه، این خشونتهای فرقهای را به مثابه یک “کارزار غیرقابل توجیه نسلکشی” محکوم کرد. او با نشر اعلامیهای خواستار مداخله فوری «نیروهای بینالمللی حافظ صلح و جلوگیری از ادامه این جنایات» شد که این امر نیز نشاندهنده عدم اعتماد به مقامات جدید سوریه است. اما، در 4 می، دولت سوریه با جامعه دروز به یک توافق امنیت آنها را تضمین کرد. اما، در اصل هیچ کس باور ندارد که آن تطبیق خواهد شد.
خشونت قومی و مذهبی در سوریه ادامه دارد. قتل و آدمربای ها برای انتقام یا باج تقریباً در همه جا اتفاق میافتد. در حمص از سرنوشت بیش از 900 بازداشت شده خبری نیست. مصادره خانه و دارای ها از علویان، عیسویان و دروز ها، از جمله با استفاده اسلحه، یک شیوه معمول شده است.
مقامات مجبور شدند دستور دهند که صحنه های خشونت را در تیلفون های همراه فلمبرداری و آنها را در شبکه های اجتماعی نشر نکنند، زیرا به گفته آنها، این امر بر تصویر سوریه جدید تأثیر منفی می گذارد. اما، باند های موجود در محل ها که که بسیاری از آنها جنگجویان خارجی اند، این را نادیده میگیرند. این همه نشان دهنده ناتوانی أحمد الشرع رئیس جمهور موقت و دولت او در کنترل اوضاع کشور است.
یکه یکی از شرکای انستیتوت شرق شناسی اکادمی علوم روسیه در شرق میانه که با اوضاع سوریه به خوبی آشنایی دارد، گفت، این کشور به طور فزایندهای از هم پاشیده میشود. الشرع در گسترش صلاحیت دولت خود در سراسر قلمرو خود ناکام مانده است. بر علاوه دروزها، کُردها همچنان میخواهند، که از دمیشق در مورد آیندهاشان منحیث بخشی از سوریه جدید وضاحت به دست بیاورند. آنها جانبدار حفظ تمامیت ارزی کشور، اما با تأمین حقوق خاصی هستند، که در رژیم بشار اسد نداشتند.
نیروهای اصلی خارجی که حضور واقعی در خاک سوریه دارند، اسرائیل، ترکیه و ایالات متحده اند. سیاست اسرائیل در قبال سوریه عملاً واضح است. برای تل ابیب، رژیم اسد سکولار در کل قابل پیشبینی بود. جهادی های سلفی که به قدرت رسیدند، ایدیولوژی القاعده (یک سازمان تروریستی ممنوع در فدراسیون روسیه) را پیروی میکنند و دیدگاه شان رادیکال تر است. اسرائیل نمیخواهد علاوه بر حزبالله و حماس، دشمن قوی دیگری در دروازه خود داشته باشد. بلافاصله پس از سرنگونی اسد، سربازان اسرائیلی از خط جدایی 1974 را که بلندی های جولان اشغالشده توسط اسرائیل را از باقی سوریه جدا میکرد، عبور و قلمرو اضافی را اشغال کردند و آن را به یک منطقه حایل تبدل دادند. نیروی هوایی اسرائیل با هدف از بین بردن بقایای سلاح های ارتش دولت پیشین، صدها حمله گسترده را بر خاک این کشور همسایه انجام داد.
با قضاوت از اعمال و اظهارات رئیس جمهور رجب طیب اردوغان، ترکیه در تلاش است تا به یک بازیگر کلیدی در سوریه تبدیل شود و به طور موثر جای ایران را در آنجا بگیرد. طوریکه گیدون سار وزیر خارجه اسرائیل اظهار داشت، انقره هر کار ممکن را انجام میدهد تا سوریه را تحت حمایت خود قرار دهد. انقره مخالف یک ساختار فدرال برای سوریه است که در آن به کردها استقلالیت داده شود. ترکیه از هدف خود برای از بین بردن واحدهای دفاع خودی در خاک سوریه که آنرا شاخه ای از حزب کارگر کردستان می داند، عقب نشینی نخواهد کرد.
ترکیه ممکن در مورد ساختار آینده سوریه با اسرائیل در تضاد قرار گیرد، که به نوبه خود قصد ترک مناطق اشغال شده را ندارد و کار هدفمند را برای ایجاد اختلافات در اتحاد جامعه دروز در سوریه انجام میدهد.
با تلاش های استخبارات اسرائیل بیانیهها به میان انداخته میشوند، از جمله این که برخی از دروزهای سوری میخواهند به عنوان بخشی از اسرائیل زندگی کنند، نه تحت رهبری افراطیان سنی. اما بعید به نظر میرسد که درگیری های مستقیم نظامی میان ارتش ترکیه و اسرائیل رخ دهد. امریکای ها اجازه نخواهند داد که این اتفاق بيفتد. هر دو متحد آنها هستند. این موضوع در گفتوگوهای تلفنی اردوغان با دونالد ترامپ، رییس جمهور امریکا تایید شد.
هفته گذشته رئیس جمهور امریکا برای نخستین بار پس از 25 سال با رهبر سوریه دیدار کرد. آخرین باری، که این اتفاق افتاد، در سال 2000 بود. آن زمان بیل کلینتون رئیس جمهور امریکا با حافظ اسد مذاکره کرد.
دیدار ترامپ با أحمد الشرع در ریاض صورت گرفت. یک روز قبل، رئیس جمهور ایالات متحده قصد خود را برای لغو تحریم های امریکا علیه سوریه اعلام کرد. دمشق این گام را "نقطه عطف سرنوشت ساز برای مردم سوریه" خواند. باشندگان شهرهای سوریه این خبر را با خوشحالی استقبال کردند.
به نظر می رسد که امریکایی ها قرار نیست سوریه را ترک کنند. آنها با خروج گروهی، که بعد از آغاز یورش جهادی ها به دمیشق از پایگاه های عراق آورده شده بودند، اکتفا کردند.
در عین زمان، در غرب در مورد سیاست روسیه در جهت سوریه گمانهزنی های زیادی دارند. انستیتوت مطالعات امنیتی اتحادیه اروپا که یک اتاق فکر در مورد سیاست خارجی و امنیت محسوب می شود، تا آنجا پیش رفت که گفت شیوع خشونت در لاذقیه با "مداخلات مداوم روسیه در سوریه" مرتبط است. گزارش شده است که روسیه در حال طرحریزی برنامه هایی برای ایجاد جمهوری علوی است. اظهاراتی از این نوع اکثراً از بروکسل و پاریس شنیده میشود. این ها به طور خاص این واقعیت را پنهان نمیکنند که هر کاری ممکن باید انجام شود تا حضور روسیه نه تنها در سوریه، بلکه در کل منطقه مدیترانه به "حداقل مطلق" کاهش یابد.
در جریان حوادث فاجعهبار در لاذقیه، نظامیان روسیه بر خلاف منصبداران اروپایی، به کسانی که نیاز داشتند، کمک واقعی رساندند. در مورد نقش ادعا شده مخرب مسکو، رئیس جمهور ولادیمیر پوتین در یک گفتگوی تلفنی با احمد الشرا تذکر داد که روسیه و سوریه "از نظر تاریخی توسط روابط دوستی و همکاری متقابل سودمند با هم ارتباط داشته اند." او موضع اصولی خود را در حمایت از «وحدت، حاکمیت و تمامیت ارضی دولت سوریه» اعلام کرد.
در ماه آوریل، یک کشتی باربری خشک تحت پرچم روسیه 6. 6 هزار تان، یک بسته خیلی بزرگ گندم را به بندر لاذقیه تحویل داد. این نخستین تحویل گندم به حکومت جدید سوریه است. در صورت لغو تحریمهای غرب، کمکهای بشردوستانه میتواند افزایش یابد.
سوریه به معنی واقعی کلمه به همه چیز نیاز دارد. برای بازسازی زیرساخت های تخریب شده به مبلغ نیاز است، بیش از 90% مردم سوریه در فقر زندگی میکنند و از هر چهار نفر یک نفر بیکار است. بر اساس گزارش برنامه رشد سازمان ملل متحد، خسارت تولید ناخالیس داخلی سوریه در جریان جنگ 2011 تا 2024 حدود 800 میلیارد دلار بوده است. با میزان رشد کنونی، بیش از 50 سال طول خواهد کشید تا سوریه به سطح اقتصادی، که قبل از جنگ داشت، برگردد و برای تسریع این روند، سرمایهگذاری های بزرگی نیاز است.
دولت موقت امیدوار است، که تحریم های پایتخت های غربی رفع و همچنین حمایت مالی کشورهای عربی خلیج فارس نهایی شود. با قضاوت از کنفرانس مطبوعاتی مشترک در 7 می در پاریس بین أحمد الشرع و رئیس جمهور فرانسه امانویل مکرون، اتحادیه اروپا از طریق رئیس جمهور فرانسه، "برای لغو تدریجی تحریم های اروپایی علیه سوریه کار خواهد کرد."
وعده های ترامپ برای لغو تحریم ها به این معنی نیست که همین حالا باران سرمایه گذاری بر سوریه خواهد بارد. تا زمانی که نظم اساسی در کشور برقرار نشود و حکومت جدید نشان ندهد که واقعاً قادر به کنترل کل کشور و تأمین امنیت سرمایهگذاران خارجی و وجوه آنان است، بعید به نظر میرسد که افراد زیادی حاضر به سرمایهگذاری پول در یک کشور ویران شده که باندهای متعدد با معافیت از مجازات فعالیت میکنند، وجود داشته باشد. علاوه بر این، الشرع آمادگی خود را برای انعقاد یک توافقنامه منابع با ایالات متحده اعلام کرد، مشابه به توافقی که واشنگتن با کییف داشت، که به معنای کنترل کامل امریکاییها بر سودآورترین بخشهای اقتصاد سوریه خواهد بود. دیگران خوردهای را به دست خواهند آورد. علاوه بر این، امریکای ها شماری از شرایط را برای الشرع مطرح کردند که وی ابتدا باید آن را برآورده کند، بویژه تمام جنگجویان خارجی را که قبلاً مقام های بلندی را در نیروهای امنیتی سوریه دریافت کردهاند، از این کشور اخراج کند. برای الشرع، این به معنی درگیری با کسانیست که به او در رسیدن به قدرت کمک کردند.
پیشبینی آینده سوریه چندقومی و چندمذهبی دشوار است. در زمان رژیم بشار اسد، علویان تا حدی قدرت را با نمایندگان دیگر ادیان و مذهب شریک میساختند، اما حالا اعراب سنی قصد دارند به تنهایی بر جامعه سوریه تسلّط داشته باشند. مگر کُردها، ترکمن ها، دروزها، چیرکس ها، ارمنی ها و آشوری ها بعید است، که با این موضوع کنار بیایند. اقلیت های مذهبی - علوی، شیعه، مسیحی - با آزار و اذیت دینی سلفی ها موافق نخواهند بود. فقط یک راه بیرونرفت وجود دارد - به یک توافق برسند و برای خود تصمیم بگیرند، که سوریه چگونه باید باشد. بهینترین گزینه ساختار فدرالی کشور است.