اگر تمام نیروهای طالبان* انتحاری شوند و اگر تمام مدارسِ پاکستان را انتحاری پوش کنند و یا چهرهی سراجالدین حقانی را هزاربار سیاه و سفید کنند. کمترین ترسی برای جبهه مقاومت تحت رهبری احمد مسعود در افغانستان و آن سوی آمودریا ولاديمير پتین و امامعلی رحمان ایجاد نخواهد کرد
نویسنده: محمدعثمان نجیب
عملکردهای تحریکآمیزِ غرب از نشانی افغانستان به سوی آسیای میانه و روسیه کارآمدی چندانی نه داشت و آمپریالیسم مشتاقانه در فکر بود تا به نوعی پای روسیه را به منازعاتِ فرامرزی خودش بکشاند و روسیه را در جغرافیای چهاراطرافش مصروف سازد تا به نوعی روسیه را داخل یک جنگِ فرسایشی ساخته و در نتیجه تضعیف و فروپاشی روسیه را به دستِ پوتین رقم بزنند. چنان اقدامات نتیجهی برعکس داد و روسیهی زمانِ پوتین و مدودوف دوباره به یک قدرتِ مهارناپذیر تبدیل و حالا دردسر بزرگی برای غرب شده است. پندارهای متخصصانِ فکری اتاقهای فکرِ جنگ در غرب همه غلط از آب در آمدند.
غرب حتا اگر حوادثِ اخیر را هم بخشی از مؤفقیتهای خودش در کشانیدن پای روسیه به جنگ وانمود کند باز هم غرب بازنده است. حمله به اوکرائین کاری نبوده که روسیه پیآیندهای منفی و مثبتِ آن را نه سنجیده باشد.
اما در هر دوحالت این مردمِ اوکرائین اند که مثلِ مردمِ ما بار جنگ را به شانههای شان حمل میکنند. ما شاهدِ موضعگیریهای خصمانهی زلنسکی در معادلاتِ جهانی به نفعِ غرب بودیم. اینها فراموش نه میشوند. حالا اگر برنامهی جنگِ استخباراتی نیابتی از سوی افغانستان به سوی آسیای میانه در دستورِکار سی آی اِی(CIA) و ام آی زِکس (МI6) هم باشد و طالبانِ ملیشهیی پاکستانی و جنوبی و خیبری را از سوی افغانستان آن سوی آمو دریا گسیل کنند جز شکست و سیاهرویی کاری نهدارند.
ما اینجا در پی توجیه حملهی روس به اوکرائین نیستیم و هرتجاوزی را محکوم میکنیم. اما رهبرانِ جهان اولویتهای خود و کشور های خود را ترجیح میدهند. پوتین هم چنان میکند. من معتقد هستم که تبلیغاتِ وابستهگی پوتین به آمریکا بیشتر یک برنامهی سنجیده شدهی کی گی بی است برای مغشوش ساختنِ اذهانِ عامه تا آن که برنامهیی از سوی سیا (CIA) باشد.
آمریکا و متحدانش آثار شکست با طالبان را از سالِ ۲۰۰۹ احساس کرده و از همان زمان در پی راه یابی به حلِ صلح آمیزِ منازعه با طالبان بودند. از دیدِ این قلم برنامهی حذفِ طالبان از اول در دستورِ کار آمریکا نبوده و بل استمرارِ حمایت از طالبان در خفا بوده است. نتیجه را همهی ما دیدیم که چهگونه یک شبه گروهِ تروریستی تحتِ پیگرد را به مقام ریاست دولت در کشوری چون افغانستان رسانیدند. پنهان نمایی و حالا ظاهرنمایی چهرهی سراجالدین حقانی در بحبوحهی جنجالِ اوکرائین همه و همه برنامههای تنظیم شده از سوی سازمانهای جاسوسی غرب اند و بیارتباط نیستند.
شاید زمانِ آن رسیده که غرب میخواهد مهرههای جاسوسی خود را به عنوانِ پیشمرگهها وارد کارزا رِمنازعه گشایی فرسایشی وارد آسیای میانه کنند. اما این محاسبه را نه کرده اند که زمامدارانِ هر کشور مثلِ کرزی غنی عبدالله جاسوس و خاین به وطن نیستند. اگر تمام نیروهای طالبان انتحاری شوند و اگر تمام مدارسِ پاکستان را انتحاری پوش کنند و یا چهرهی سراجالدین حقانی را هزاربار سیاه و سفید کنند, کمترین ترسی برای جبهه مقاومت تحت رهبری احمد مسعود در افغانستان و آن سوی آمودریا ولاديمير پتین و امامعلی رحمان ایجاد نخواهد کرد.
قزاقستان، ترکمنستان، ازبیکستان و همه کشورهای حاشیهی دریای آمو و یا هم شاملان پیمانِ کشورهای مشترکالمنافع هم عاقلانه میدانند که بقای شان در اتحادِ منطقهیی است نه فراسوها. در غیرِ آن حال بهتری از اوکرائین نهخواهند داشت.
*این سازمان به دلیل فعالیت های تروریستی تحت تحریم های سازمان ملل است