افغانستان قوی، متحد و با اقتدار چگونه افغانستانی است؟
نویسنده: یعقوب یسنا
کشوری بنام افغانستان از حکومت عبدالرحمان به بعد شکل گرفت. حتا عبدالرحمان در کتاب تاجالتواریخ از افغانستان کنونی بنام خراسان یاد میکند. افغانستان در دورهی عبدالرحمان به تعبیر قومی، مقتدر و قوی بود، زیرا نماد قدرت و اقتدارش کشتار شصت در صد جمعیت هزاره و به بردگی کشاندن چهل در صدِ زندهی مردم هزاره بود. در ضمن کشتار مردم هزاره، با مردم تاجیک و اوزبیک نيز با خشونت رفتار کرد. بعد از عبدالرحمان منطور حکومتهای قومی از حکومت قوی، متحد و با اقتدار همان اقتدار و ستمگری قومی عبدالرحمان است.
کون ما که به چوکیای مستخدمی ماموریت رسید چقدر بیخود میشویم و چقدر کته گپ میزنیم. این گپ کته را درحالی میزنیم که خانمی از قوم هزاره (عالیه عزیزی) با وصف بخشش عمومی امیر مومنان طالبان در بند و... است. خانمی از قوم هزاره بنام زینب پیش چشم ما در برچی توسط طالبان به گلوله بسته میشود. اما لطیف نظری یک فرد هزاره که به تازگی از طرف طالبان در وزارت اقتصاد معاون مقرر شده است، میگوید ما از نظام طالبان دفاع و اعتشاشگران را سرکوب میکنیم.
گذشتگان میگفتند در کون یک نفر درختی سبز شده بوده، کسی به آن فرد گفته بچه جان در کونت درخت روییده، آن فرد میگوید کلان که شد زیر سایهاش مینشینم. سخن نظری را نیز طبق همین متل میتوان قیاس کرد.
ماموریت در حکومتها حق کار افراد است. افراد ناگزیرند برای معیشت خود کار کنند و ماموریت خود را انجام دهند. بنابراین برای یک ماموریت یا مستخدمیت، گفتن گپ کته خوب نیست. لطیف نظری میتواند به عنوان یک مامور کار خود را انجام دهد، اما گپ کته و بیاندازه نگوید، زیرا صلاحیت عملی کردن سخن خود را ندارد. طالبان نظری را برای این مقرر کرده که ادعا کنند یک هزاره در امارتشان کارمند است. رحمانی وکیل پیشین پارلمان از این کته گپزنی نظری انتقاد کرده و گفته از صلاحیت تو نیست این سخنان را بگویی.
پرسش من این است افغانستان مقتدر، قوی و متحد چیست و چگونه به دست میآید؟
تجربهی تاریخی تا هنوز نشاندهندهی این است: هدف حکومتهای قومی از افغانستان مقتدر و متحد این استکه هزاره، اوزبیک و تاجیک سرکوب و رعیت جزیهدهندهی باشد. اگر هزاره، اوزبیک و تاجیک سرکوب و خاموش بود، افغانستان متحد و مقتدر است.
قبلا نیز تعدادی از تاجیکان، هزاره و اوزبیکها از جمله، داوود ناجی که مشاور محب مقرر شده بود، همین سخنان نظری را میگفتند که ما حکومت مقتدر و متحد میخواهیم. اما حلقهی غنی از آنها برای اهداف حکومت قومی خود استفاده میکرد. به هر صورت، حکومت مقتدر و متحد ناجی به سر رسید، حکومت مقتدر و متحد نظری آغاز شد. من فقط معنای افغانستان مقتدر و متحد را یادآوری کردم. ناجی، نظری و... هرچه میگویند بگویند. دهان مردم شهر بی دروازه است.