جنگ با طالبان تحت هر نامی کار درستی است.
نویسنده: رستم روشنگر، تحلیلگر، مخصوص برای “سنگر”
در افغانستان بسیاریها فکر میکنند که فقط برای خدا و برای دین میتوان جنگید و چیز دیگری ارزش جنگیدن را ندارد. دلیل این امر این است که مردم ما به شدت مذهبی و دینمدار هستند و همه چیز را از عینک دین نگاه میکنند. براساس این دیدگاه دینی، هر جنگی را باید جهاد نامید.
بسیاری از جریانهای نظامی و سیاسی در افغانستان با استناد به چنین دیدگاه عامیانهای که در بین مردم رایج است، تلاش میکنند که برای جنگ و مبارزه شان توجیه دینی پیدا کنند. حتا گروههای نظامیای که هدف اصلی شان، جنگ برای دین و برای خدا نیست و آن را ضروری نمیدانند اما در مرحله جذب نیرو خود نیازمند این میدانند که به مردم بگویند که جنگ ما برای خدا و دین است. وقتی از اینها بپرسی که چرا چنین میکنید، میگویند که مردم همین را میخواهند و تحت همین نام میتوان سرباز جمع کرد و با دشمن رزمید. این استدلال درست است. مردم همین گونه اند.
اما مردم در اشتباه اند. مردم نمیدانند که خدا و دین به جنگ آنان نیاز ندارند و این خود انسانها هستند که برای خود شان نیاز به جنگ دارند. برای آزادی شان، برای عزت شان، برای سرزمین شان، برای ناموس شان، برای نان شان، برای آب شان، برای عدالت، برای انسانیت، برای مدنیت، برای کار و...جنگ برای اینها الزامن جنگ برای خدا نیست اما این بدان معناست که جنگیدین برای اینها نادرست و نامشروع است.
باور من این است که همزمان با اینکه مثلا جنگ با طالب تحت هرنامی درست است اما باید به نیروهایی که علیه طالب میرزمند تفهیم شود که جنگ شان صرفن برای دین و خدا نیست و ارزش های دیگری نیز در این جنگ دخیل است که ارزش جنگیدن را دارند و اینها همه انسانی و زمینی اند و برای انسان و انسانیت.
بنبست مفهمومی یک جنگ خداگرایانه و دینگرایانه این است که وقتی جنگجوی مجهز با عقیده دینی، روایتی از دین پیدا کند که جنگش با دشمنش از نظر دین و خدا درست نیست، جنگ را رها میکند. البته ممکن است او به روایتی از دین استناد کند که دستگاه تبلیغاتی صف مقابلش از منابع دینی استخراج کرده باشد. بسیاری ها در چهل سال جنگ افغانستان از طرف های مختلف چنین کردند. در رکاب فلان رهبر و حزب و سازمان جنگیدند اما وقتی دیدند که طرف مقابل شان مسلمان است و مثل اینها عقاید دینی دارد و نماز میخواند، جنگ را ترک کردند و اسم جنگ را مسلمان کشی و برادر کشی گذاشتند. چون اونها فکر میکردند که جنگ فقط برای دین و خدا جواز دارد.
اگر بتوانید جنگ تان را به دلایل و انگیزه های انسانی استوار کنید، ممکن در جامعه دینمدار افغانستان سرباز کمتری پیدا کنید اما همان سربازان کم مصداق همان دو صد مرد جنگی به از صد هزار است. البته این بدان معنا نیست که جنگ با طالب از نظر دینی درست نیست. از نظر دینی جنگ با طالب درست اما از دید اندیشه های انسانی درستتر است.