راز های مبهم توافقنامه دوحه بین امریکا وطالبان چه وقت آشکار خواهد شد؟
نویسنده: دکتر فضل من الله ممتاز، تحلیلگر امور افغانستان و منطقه
مذاکرات بین امریکا و تحریک طالبان بطور آشکار در سال ۲۰۱۱ بعد از تاسیس دفتر سیاسی طالبان آغاز گردید. اگر چه این مذاکرات قبل از آن بطور غیر علنی ادامه داشت، حکومت های دستنشانده مسکین فقط مراقب و ناظر این گفتگوها بودند، مانند حزب دیموکراتک خلق در اثنای اشغال اتحاد شوروی از جریان اطلاع نداشتند و همچنان هیچگاه باور نداشتند که اشغالگر روزی آنها را تنها رها خواهند کرد.
تجارب و و اقعات تاریخی گواه آن است که هیچ وقت اشغالگر اجازه دخول وخروج را نمیگیرند طوریکه خلیلزاد اظهار داشت: امریکا نه به اجازه کسی در افغانستان نه آمده بود و نه به اجازه کسی خارج میشود.
متاسفانه غلامان از تجارب تلخ تاریخی درس وعبرت نمیگیرند. این هم طبعی است که مسیر حکومت های دستنشانده در نهایت مختوم به زوال حتمی است. از همان وقت اشمام میشد که امریکا با یک جهت رسمی مسول مستقبلی وارد مذاکرات است و نه یک گروه جنگی.
برخی از تحلیلگران جنگهای ۴۴ ساله را جنگ های نیابتی مینامند. به اعتقاد بنده جنگ ها در افغانستان نیابتی نبود بلکه جنگ های توظیفی بوده است. جنگ های نیابتی اقلا چند فیصد اهداف و مصالح نیمه داخلی هم میداشته باشد. اما جنگ های توظیفی بمجرد اخراج و یا خروج نیروهای اشغالگر نظام یکی از هم می پاشد چنانچه بعد اخراج قوای اتحاد شوروی و قوای ناتو نظام بطور به کلی از هم پاشید و موظفین اشغال کاملا متواری شدند.
با تاکید بر اینکه برای غلام ها منافع و مصالح کشور مهم نبوده بلکه فقط مصالح مادی و معنوی خودرا بر همه ترجیح داده اند، مهم برای شان این نبوده که مزدور امپریالیسم باشند و یا سو سیالیزم. قسمیکه مشاهده گردید رهبران سیاسی هردو دوره اشغال بعد از اینکه نوازش اشغالگران از سر شان برداشته شد به چه ذلت قرار گرفتند و از بی وفایی بادار اشغالگر شان شکایت کردند. بهترین شاهد ندامت شکایت ببرک کارمل و غنی است.
بهمین ترتیب اشغالگران برای حفظ آبروی خود علت شکست برنامه های شانرا بعهده غلام هایشان واگذار میکنند، آنهارا دزد، مختلس و مفسد قلمداد میکنند. اگر خاطرات جنرالان روسی و آمریکاییها را مطالعه نماییم غلام های خود را مقصر و عامل شکست میدانند.
باوجود گذشت سه سال از تفاهمنامه دوحه تا حال تفاصیل آن آشکار نشده است و از همه جالبتر که غنی و همکاران فاسد و ذلیل آن اظهار میدارند که در جریان مذاکرات قرار نداشته اند و دو طرف اصلی مذاکرات هم مهر سکوت را بر لب نهاده اند و هر دو طرف مقابل خود را ناقض تعهدات دوحه قلمدادمیکنند. اینکه در ضماییم و ملحقات پنهانی دوحه چه چیزهای وجود دارد از انظار همه مخفی است.
تحلیلگران ساده لوح مانند ملا نصر الدین عقب مرکب را ناظر هستند و اینکه در آینده چه راز های پنهان وجود دارد مسوولیت آنرا به مرکب محول میسازند. آقای خلیلزاد مهندس کنفراس بن و کار گردان حکومت کرزی وغنی همواره از نتایج تفاهمنامه دوحه اظهار خرسندی مینماید و اینکه راز این موفقیت در چه نهفته است مبهم و مجهول است، شاید در آخر عمر خود آنرا علنی خواهد نمود.