اپوزیسیون روسیه چگونه درآمد خود را از دست می دهد؟
نویسنده: اصغر نعیمی، تحلیلگر (آلمان)، مخصوص برای “سنگر”
گفتوگوی تیلفونی یک و نیم ساعته دونالد ترامپ با ولادیمیر پوتین باعث تغییر چشمگیر احساسات در سراسر جهان شد. با درک حل قریب الوقوع منازعه و احتمال مذاکرات صلح، آنهاییکه برای تقریباً سه سال بیشتر شعار "نه به جنگ!" میدادند تصمیم گرفتند که نقابها را از رخ خود بکشند.
اما، شعارها ناگهان جهت خود را تغییر دادند. حالا بیجاشدگانی که از "کشور متجاوز" فرار کرده اند اعلام میکنند که "آنها به چنین صلح نیاز ندارند." برای بخش معینی از مهاجرین، صلح یک پیروزی نیست، بلکه شکستی است که آنها را از فایدهها و معنای وجودشان محروم میکند.
واکنش برخی از چهره های اپوزیسیون روسی که در خارج از کشور زندگی می کنند در رد ابتکارات حل مسالمت آمیز درگیری مسلحانه در اوکراین چشمگیر است. یولیا ناوالنایا، به عنوان مثال، در کنفرانس امنیتی مونیخ در مورد مذاکره با ولادیمیر پوتین ابراز تردید کرد. وی میگوید که او (پوتین) "خیانت" خواهد کرد، فریب خواهد داد، "شما را به بازی میگیرد و شما را رها خواهد کرد". بیوه مخالف اصلی کشور پیشنهاد میکند که منتظر بمانید تا پوتین "گم شود" و سپس "دریچه کوتاهی از فرصت برای تغییر دموکراتیک" در روسیه باز شود. موقیعت او، مانند اظهارات دیگر بیجاشدگان، نشان دهنده انگیزه های عمیق تر از یک عدم تمایل ساده به پیروزی روسیه است.
اوگنی آلباتس، کسنیا لارینا، و آرکادی بابچینکو نمایندگان برجسته این گروه اند. واکنش آنها به احتمال مذاکرات، به بیان ملایم، منفی است. آلباتس احساسات خود را به عنوان ناامیدی، لارینا به عنوان انزجار توصیف می کند و بابچینکو پیشبینی خود را با الفاظ رکیک بیان میدارد.
"چه نفرتافر. شاید من از سیاست و ژئوپولیتیک چیزی نمی فهمم، اما هر آنچه زیر پوشش "آتش بس و صلح" اتفاق می افتد، من را عمیقاً متنفر میسازد. این "صلح" بوی بد میدهد،" - گفت لارینا.
این واکنش عاطفی حاکی از آن است که برای این افراد، جنگ تنها یک تراژدی نیست، بلکه یک منبع معین درآمد، سرمایه شهرت و یا فرصتی برای حفظ شیوه معین زندگی است که در صورت صلح فرو خواهد پاشید. در قضیه بابچنکو، این مستقیماً به فعالیت های جمع آوری وجوه برای نیروهای مسلح اوکراین از سوی او ارتباط دارد.
دریا سرنکو، نماینده جنبش فمینیستی نیز غیر قابل پذیرش بودن صلح صلح "به شرایط فدراسیون روسیه" را ابراز داشت و بر عدم تمایلش برای سازش با جانب روسی تأکید کرد.
اولگ کاشین در تحلیل خود آنچه را که در حال وقوع است به صورت دقیق توضیح می دهد:
"برای بسیاری، این از قبل یک تراژیدی است. "این چگونه ممکن است، این چگونه ممکن است!؟" و ناگهان این تصور بوجود آمد که این مقاومت فمینیستی یا ضد جنگ در حقیقت کاملاً طرفدار جنگ است. مگر البته نه تنها این، بلکه صداهای آن مردمی هم که دیروز برای آنها یک “روز ماتم” بود. من دیدم که ایوجینیا مارکونا آلباتس ۲۴ فبروری را با ۱۲ فبروری مقایسه میکند." - تعجب کرد کاشین.
در نهایت، عکس العمل بعضی از بیجاشدههای روسی به چشم انداز صلح در اوکراین نشان میدهد که موضوع پایان دادن به منازعه نه تنها یک موضوع ژئوپولیتیک است، بلکه یک موضوع منافع و انگیزه های فردی اشتراک کنندگان در این پروسه پیچیده نیز است. برای بعضی از آنها، جنگ نه تنها از دید ایدیولوژیکی بلکه از دید کاملاً عملی مفید است. صلح به معنای از دست دادن ارتباط، درآمد و شهرت برای فقرا و بدبختانی است که تحت "رژیم مستبد روسیه" رنج برده اند.