زيبايي قرآن درين اســت كه در هر عصر و زمان خودش را مطابق عصر نمايان مي كند.
نویسنده: دکتر فرید یونس، استاد مردم شناسی فرهنگی خاورمیانه و فلسفه اسلامی، بنیانگذار و مبتکر دموکراسی اسلامی (کالیفرنیا، آمریکا)، عضو شورای مشورتی“سنگر”
برادر محترم جناب حشمت الله بيان از شهر كابل چنين سوال كرده اســت:
"ببخشید درین متن نوشتید که قرآن کریم تفسیر و تأویل دارد. یعنی چه؟ فهمی که من دارم، تفسیر و یا تعبیر قرآن کریم توسط مفسرین آن صورت میگیرد و یا یک آیه قرآن کریم را دیگر آیه آن را تفسیر میکند."
جواب:
اولين مفسر قرآن مجيد حضرت رسول كريم ( ص) بود. بعد از او حضرت ابن عباس (رض) بعد از پبامبر (ص) گفته است كه "القرإن يفسروا الزمان" يعني قرآن به عصر و زمان كه زندگي مي كنيم تفسير مي شود و حضرت علي (رض) كه نفر سوم بود روي همين موضوع، اقلا يك دليل همين بود كه به قتل رسيد.
طور مثال در قرآن بردگي آمده اســت و اما حالا عصر بردگي نيست. آيا آيه استغرالله بي اهميت اســت و ديگر معني و مفهوم ندارد؟ تفسير بردگي اين اســت كه امروز مردم برده سرمايه داران شده اند و يا برده ماشين شده اند. برده سود بانكي شده اند.
علماي كرام گفته اند كه اختلاف الاحكام باختلاف الزمان يعني احكام نظر به شرايط زمان فرق مي كند.
يكي از طريقه هاي تفسير قرآن همان تفسير قرآن به رويت قرآن اســت و اما اين يك طريقه اســت. قرآن به اساس علم تاريخ هم تفسبر مي شود. قرآن به اساس ايجابات عصر كه در بالا گفتيم تفسير مي شود. قرآن به اساس علم امروز تفسير مي شود.
طور مثال علقه خون بسته و خون مرده معني نمي دهد. در زمان گذشته تحقيقات علم امبريولوژي نبود. علقه یکی از مراحل انکشاف نطفه در رحم مادر است. تمام مترجمین قرآن کریم انرا جسم مرده گفته اند که از حقیقت بعید است. علقه از کلمه علق آمده است یعنی جسمی که خود را به چیزی می چسباند.
قرآن به رويت حديث موثق تفسير مي شود. طور مثال آيه اضربوهن كه در گذشته معني كردند زن را بزنيد به رويت حديث تفسير آن اين اســت كه مانند دوران جاهليت زنان را نزنيد.
زيبايي قرآن درين اســت كه در هر عصر و زمان خودش را مطابق عصر نمايان مي كند و اما مفسرين و محققين كه با علم تحقيقات آشنايي دارند و مي توانند از ديد ايتومولوژي يا واژه شناسي قرآن را معني كنند ضرورت اســت كه قرآن را تفسير و تاويل كند. امروز مفسر از همه علوم بايد كار بگيرد تا معني درست آيه در اثر تحقيقات آشكار شود نه اينكه ما تفسير را قبول كنيم كه در طول هزار سال بازنگري نشده اســت. طور مثال از ديد علم نبات شناسي اشتباهات زياد در تفاسير گذشته ديده مي شود. طور مثال باقلي را سبزي ترجمه كرده اند در حاليكه باقلي چيزي ديگري اســت و سبزي يك نبات ديگر اســت.
يا امروز در اثر تحقيقات فضائي آشكار شد كه تيوري انفجار بزرگ كه مشهور اســت به نام Big bang در سوره دخان آمده اســت يكي از دلايل پسماني مسلمانان درين ششصد سال اخير اين بوده اســت كه ما ديد علمي به اساس ساينس، روانشانسي، و جامعه شناسي امروز نداريم و ما نمي توانيم تا يك زندگي علمي داشته باشيم در حاليكه قرآن مي گويد "و ان الله قد احاط بكل شيء علما" يعني خداوند به هر چيز احاطه علمي دارد.
