تحلیل روابط ژئوپلیتیکی منطقه: تنشهای طالبان و پاکستان، آینده افغانستان، و نقش روسیه و غرب در امنیت آسیای مرکزی
نویسنده: دکتور خالدین ضیائی، رئیس اندیشکده گفتمان تعلیمی ملت افغانستان، مخصوص برای "سنگر"
تحولات ژئوپلیتیکی در جنوب آسیا و آسیای مرکزی بهویژه در پی افزایش تنش میان طالبان و پاکستان، تلاشهای آمریکا برای مهار نفوذ ایران در افغانستان، و تغییرات استراتژیک در سیاستهای روسیه و غرب، چشمانداز جدیدی از تقسیمات قدرت و امنیت منطقهای را ترسیم میکند. این مقاله با تحلیل روندهای موجود، سناریوهای احتمالی را در مورد آینده افغانستان، پاکستان، ایران، و آسیای مرکزی بررسی کرده و پیامدهای آن را بر ثبات منطقهای تحلیل میکند.
مقدمه
جهان امروز شاهد تحولات عمیقی در معادلات قدرت است که بر کشورهای جنوب آسیا، خاورمیانه و آسیای مرکزی تأثیرات مستقیم دارد. نقش قدرتهای بزرگ، از جمله آمریکا، روسیه، و چین، در تغییر توازن قوا در این مناطق برجسته است. در این میان، افزایش تنش میان طالبان و پاکستان، تلاشهای غرب برای ایجاد تغییرات در افغانستان، و مداخلات احتمالی در ایران، شرایط را پیچیدهتر کرده است. در این مقاله، سه محور اصلی تحلیل میشود:
1 - افزایش تنشهای طالبان و پاکستان و اهداف استراتژیک غرب
2 - وضعیت بحرانی افغانستان و سناریوهای محتمل آینده آن
3 - نقش روسیه، توافقات ژئوپلیتیکی و امنیت آسیای مرکزی
1) افزایش تنشهای طالبان و پاکستان و اهداف استراتژیک غرب
با گذشت زمان، روابط طالبان و پاکستان که زمانی دوستانه تلقی میشد، بهویژه پس از افزایش حملات تحریک طالبان پاکستان (TTP) به داخل خاک پاکستان، دچار تنش شده است. پاکستان طالبان را به حمایت از گروههای تروریستی متهم کرده و این اختلافات باعث کاهش همکاریهای امنیتی میان دو طرف شده است.
در این میان، ایالات متحده و متحدان غربی با استفاده از این تنشها، سیاستی دوگانه در پیش گرفتهاند: از یکسو، آنان تلاش میکنند تا طالبان را در تقابل با پاکستان نگه دارند، و از سوی دیگر، از گروههای افراطی مانند TTP برای اعمال فشار بر اسلامآباد بهره میبرند. هدف نهایی این سیاست، تضعیف پاکستان، خلع سلاح هستهای آن، و در نهایت تقسیم این کشور به چند بخش است.
در صورت وقوع یک جنگ گسترده در منطقه، بهویژه اگر آمریکا به ایران حمله کند و آن کشور سقوط کند، احتمال فروپاشی نظم ژئوپلیتیکی در کل منطقه افزایش مییابد. در چنین حالتی، ترکیه، پاکستان، مصر و ایران ممکن است دچار تجزیه و تقسیمبندی جدیدی شوند که نظم جهانی را دگرگون خواهد کرد.
2) وضعیت بحرانی افغانستان و سناریوهای محتمل آینده
بحران سیاسی و امنیتی افغانستان همچنان ادامه دارد و آمریکا در تلاش است تا حکومت طالبان را از نفوذ ایران دور کند. یکی از سناریوهای احتمالی در این راستا، حذف فیزیکی یا برکناری ملا هبتالله، رهبر طالبان، از طریق مرگ طبیعی، بیماری یا فرار است. با این اقدام، آمریکا میکوشد امارت اسلامی را تضعیف کرده و آن را تحت کنترل خود درآورد.
محور مقاومت منطقهای به رهبری ایران که در کشورهای لبنان، سوریه، عراق، یمن و فلسطین شکل گرفته، یکی از اهداف آمریکا برای مهار نفوذ ایران در افغانستان است. در صورت تضعیف این محور، آمریکا میتواند سیاستهای خود را بدون چالش جدی در منطقه اجرا کند.
آینده افغانستان را میتوان در سه سناریوی محتمل بررسی کرد:
1 - تشکیل یک حکومت همهشمول: آمریکا ممکن است طالبان را وادار کند که با گروههای سیاسی دیگر مصالحه کند و حکومتی همهشمول ایجاد کند.
2 - تشکیل حکومت مردمی بر اساس رأی و مشارکت مردم: اگر روند دموکراتیک احیا شود، احتمال دارد که افغانستان به سوی یک حکومت مبتنی بر رأیگیری عمومی پیش برود.
3 - تجزیه افغانستان به دو بخش شمال و جنوب: در صورت تداوم بحران، افغانستان ممکن است به دو کشور مستقل با پایتختهای کابل و قندهار تقسیم شود.
3) نقش روسیه، توافقات ژئوپلیتیکی و امنیت آسیای مرکزی
امنیت آسیای مرکزی، بهویژه در تاجیکستان، بهطور مستقیم به سیاستهای روسیه و غرب در قبال بحرانهای جهانی وابسته است. در شرایطی که بحرانهای اوکراین، غزه، افغانستان، تایوان و ایران ادامه دارد، رویکرد روسیه نسبت به این بحرانها تعیینکننده خواهد بود.
دو سناریو را میتوان برای آینده آسیای مرکزی در نظر گرفت:
1 - همکاری روسیه با غرب: اگر روسیه در این مناطق موضع بیطرفی اتخاذ کند و با غرب همکاری نماید، امنیت مرزهای تاجیکستان تأمین شده و گروههای تروریستی محدود خواهند شد. در چنین شرایطی، تمرکز تهدیدهای تروریستی از آسیای مرکزی به سوی پاکستان تغییر خواهد یافت.
2 - تشدید درگیریها و رقابتهای ژئوپلیتیکی: در صورتی که روسیه به دنبال افزایش نفوذ خود باشد و به مقابله مستقیم با غرب در این مناطق بپردازد، غرب ممکن است سیاست بیثباتسازی را در آسیای مرکزی دنبال کند. در این حالت، مرزهای افغانستان و تاجیکستان بهشدت ناامن شده و بحران به ترکمنستان، ازبکستان و قرقیزستان نیز سرایت خواهد کرد.
در صورت ادامه این روند، غرب تلاش خواهد کرد که روسیه را از طریق گسترش ناآرامیهای داخلی بر مبنای قومیت، زبان و مذهب تجزیه کند و این کشور را به یک قدرت ضعیف در سطح جهان سوم تبدیل نماید. این سیاست میتواند منجر به ایجاد ناآرامیهای گسترده در مناطق مسلماننشین روسیه از جمله کشور های آسیا میانه تا تاتارستان شود.
نتیجهگیری
تحولات جاری در جنوب آسیا و آسیای مرکزی نشان میدهد که این منطقه در آستانه تغییرات ژئوپلیتیکی عمیقی قرار دارد. تشدید اختلافات طالبان و پاکستان، سیاستهای غرب در افغانستان، و رقابتهای روسیه و آمریکا در آسیای مرکزی، معادلات قدرت را تغییر داده است. در صورت عدم مدیریت صحیح این تحولات، سناریوهای نگرانکنندهای همچون تجزیه کشورهای منطقه، افزایش ناامنی و شکلگیری بحرانهای گستردهتر محتمل خواهد بود. ازاینرو، کشورهای منطقه باید با درک عمیق این روندها، استراتژیهای مناسب برای حفظ تمامیت ارضی و امنیت ملی خود تدوین کنند.