معاشقت مسکو و کابل طالبانی به کجا خواهد کشید؟
نویسنده: شیرعلی رضایان، سیاستشناس، “فرژ” (تاجیکستان)
ویژگی جهان امروزه بازگشت به سیاست “ریالوالیتیک” است. دیگر همه معیارها (سنت ها و عادات، حقوق بینالملل، “قانون های نانوشته” و غیره) ، افکارسازی و روایتسازی ها و غیره ارزش ندارند (پیشتر هم عملاً نداشتند، ولی افکارسازی برای رعایه آنها زیاد تکرار و وانمود میشد). امروز معیار اساسی - منفعت های ملی است، که با فرگشت وضع - تفسیر نو میگیرد. از همین زاویه فرگشت مناسبت روسیه به طالبان را تفسیر میکنیم.
دادگاه عالی روسیه روز ۱۷ آوریل به فعالیت طالبان در قلمرو این کشور اجازه داد (یعنی منع فعالیت طالبان بازداشته شد) و از فهرست فدرالی سازمان های تروریستی بیرون کرد. از این به بعد، طالبان در قلمرو روسیه قانونی فعالیت میکنند.
همین طور، رویکرد روسیه در سمت طالبان بازگوکننده پند “یا به زوری، یا به زاری یا به زر”است:
- دوره “زوری نسبت به طالبان” از مرحله پیدایش این حرکت تا سال ۲۰۱۲ را در بر میگیرد. ویژگی این دوره - روایتسازی های منفی گسترده پیرامون طالبان، تهدید رقم ۱ به امنیت مرزهای جنوبی خود، به ویژه برای کشورهای آسیای مرکزی دانستن است.
- دوره “زاری از طالبان” - از سال ۲۰۱۳ تا دیروز را فرا میگیرد. ویژگی این دوره - آغاز مذاکرات با طالبان در عرفه اعلان بیرونشوی نیروهای ISAF (نیروهای بینالمللی مساعدت به امنیت) در سال ۲۰۱۴، راهاندازی فارمت مسکو برای افغانستان، ادامه روایتسازی های منفی پیرامون طالبان تا سال ۲۰۱۹ (در سال های ۲۰۲۰-۲۰۲۴ همهساله کاهش مییافت) ، ساخت و ساز روایت های مثبت پیرامون طالبان (بیانیه و مصاحبههای کابلاوف و ژیرنوف بعد آگوست ۲۰۲۱) و ایجاد سیمای مثبت طالبان در رسانهها، شریک مقاومت به گوروه های تروریستی، به ویژه “شاخه خراسان دولت اسلامی” دانستن طالبان، همکاری های اقتصادی و تجاری با طالبان و راه یافتن به بازار افغانستان و غیره.
- دوره “زر برای طالبان” - به طور رسمی از ۱۷ آوریل سال روان و عملاً، از سال ۲۰۱۳ سر شده بود و معلوم نیست “تا به کی” ادامه مییابد. ویژگی های این دوره را از روی سابقه پیشین روسیه چنین ارزیابی میکنیم:
- بالاروی همکاری های اقتصادی و تجاری با طالبان، سرمایهگذاری به افغانستان تحت کنترل طالبان، شرکت گسترده روسیه در طرح های حمل و نقل یا راهاندازی طرح های نو و غیره.
- روحیه نو بخشیدن به فارمت مسکو برای افغانستان که به عنوان یک ذخیره سیاست خارجی هم روسیه و هم طالبان خدمت میکند (عملاً، به بیرونسازی بیشتر طالبان از تنگنای بینالمللی روانه خواهد شد)؛
- کاهش روایتسازی های منفی پیرامون طالبان در فضای رسانهای. چند کارشناس روس در فضای رسانهای به ساخت و ساز روایت های منفی پیرامون طالبان مشغولند. چنین به نظر میرسید که گام های آنها برای “آرام کردن روحیه ” مخاطبان بیرونه، به ویژه در آسیای مرکزی و بازی با نیروهای مخالف طالبان بود. از پگاه آنها چه کار خواهند کرد: یا تغیر موقع میکنند یا فعالیت پیشتره خود را ادامه میدهند (ادامه دادن چنین فعالیت با نظرداشت ویژگی های نظام سیاسی روسیه غیرامکان است، اگر آن یک “طرح” تحت کنترل یا رویکرد برای بازی با افکار عموم کشورهای آسیای مرکزی و نیروهای مخالف طالبان نباشد)؛
- حمایت گسترده رسانهای فعالیت طالبان و ساخت و ساز تصویر مثبت برای آنها (چیزی را که بعد آگوست سال ۲۰۲۱ به مشاهده میرسید - باز گسترده تر میشود).
- شناسایی بیشتر طالبان به عنوان شریک مقاومت به گروه های تروریستی، به ویژه “شاخه خراسان دولت اسلامی” (پیشتر نیز به مشاهده میرسید و از این به بعد سستماتیک گردیده، احتمال به “اظهارات های مشترک ” سازمان های تحت نفوذ روسیه وارد میشود).
احتمال خواننده وطنی بپرسد که: “همه این به ما چه دخل دارد، چون گام روسیه است و ما یک کشور خودسالار هستیم؟ ”. سؤال بجا است و همه این را برای پند گرفتن نوشتم.
به نظرم ما باید به افسانهها باور نکنیم، ثبات و امنیت کشور خود را مهم شماریم و از پی تطبیق منفعت های ملی خود باشیم. چون به غیر از خودمان - هیچ کس در فکر ما نخواهد بود.