شبکه حقانی* به سرعت به بالا می خزد!
نویسنده: فیاض بهرمان نجیمی
سراج الدین حقانی ستراتیژیست اصلی طالبان* 2.0 است. دیپلوماتهای که با وی ملاقات کرده اند میگویند: وی تنها با سفیران کشور مقیم در کابل ملاقات می کند و پایینتر از سطح سفیر را نمی پذیرد.
در مسایل سیاسی و نظامی آگاه است. به آرامی و سنجیده صحبت می کند و به وضاحت نشان میدهد که بر طالبان کنترول کامل است. همیشه بالای دستارش یک پتوی تیره میاندازد و اجازه نمیدهد کسی از وی عکس بردارری کند.
در تمام سطوح و در مقام های اساسی افرادش را نصب نموده است.
ملاهبت الله به اصطلاح امیرالمومنین و ملا حسن آخوند «رییس الوزرا» از وی اطاعت می کنند. ملا یعقوب و افراد نزدیک به روسیه یعنی ملا امیرخان متقی و ذبیح الله مجاهد نیز به وی پیوسته اند.
طالبان درانی سراج الدین جقانی را «خلیفه صاحب» می نامند. او را فرمانده اصلی شکست آمریکاییان و متحدین آن می پندارند. همه حریف ها را به کمک آی اس آی زیر سلطه در آورده
در باره داعش* می گوید: آنها تحت کنترول اند. به مخاطبان خارجی اش اطمینان میدهد، همه چیز در حال بهتر شدن است.
کارشناسان می گویند: موضوع تصفیه حساب درونی و راندن ملا عبدالغنی برادر مهره طرف معامله آمریکا از حاکمیت ـ مربوط به زمان است. همین اکنون درانی ها به سرعت به حاشیه رانده می شوند. گسترش قطعات «بدری» و تسریع تشکیل اردوی منظم طالبانی بخش از ستراتیژی نه تنها علیه مقاومت های غیر پشتونها بلکه همچنان برای سرکوب خیزش های درانی ها در نظر گرفته شده است.
بخش از نظامیان غلزایی بقایای حزب دموکراتیک خلق و جمهوری ۲۰ ساله آمریکایی مهره های کلیدی برای سرو سامان بخشیدن به اردوی حقانی می باشند.
***
روی «شبکه حقانی» بازی ژیوپولتیکی شطرنج منطقه آغاز شده است. ارچند ایالات متحده آمریکا جایزه بالای سر او را به ۱۰ میلیون دالر افزایش داد اما همزمان تمام معاملات را از مسیر آن شبکه انجام میدهد.
چین و روسیه به وساطت پاکستان نیز با این امید که حقانی ضد آمریکایی است، یا فریب پاکستان را خورده عمل می کنند و یا در نبود بدیل ـ از سر ناچاری ـ به وی نزدیک شده اند.
در محاسبه های تاکتیکی چین و روسیه، تمرکز به داعش که در حقیقت مخلوطی از شبکه حقانی و امنیت ملی سابق است، خیلی مهم می باشد. این «ازدواج مصلحتی» بخش از برنامه های استراتیژیک آنها به نظر نمی رسد.
هندوستان نیز در بازی افغانستان به گونه نرم در مسیر روسیه و چین در حرکت است. هند به وساطت روسیه به سوی بهبودی روابطش با چین و پاکستان گام برمیدارد.
رویداد های جدید در سطح بین المللی می تواند سراج الدین حقانی را به حیث فردم مهم در محراق توجه قرار میدهد.
جای شک نیست سراج الدین حقانی برنامه های بزرگ در سر دارد که ممکن به زودی آن ها را عملی سازد. او یک بنیادگرای پراگماتیسن جانبدار اسلام سیاسی و صدور بنیادگراییاسلامی به برون از مرز ها از کشمیر تا آسیای میانه است. برای تحقق آرمان هایش همه بنیادگرا ها را هم در امور سیاسی و هم نظامی گرد هم آورده است.
او میخواهد عده یی از تاجیک ها، هزاره ها و ازبک های مزدور را زیر نام کارشناسان به مقام های وزارت ها نصب کرده و به عمر حکومت سرپرست پایان دهد.
ممکن خودش در آغاز از داشتن مقام کلیدی پرهیز نماید. اما در هر حال قسمی که دیده می شود معامله گری های وی چند پیکانه هم با غرب دموکراتیک است و هم با شرق اقتدارگرا.
روسیه و حقانی
پس از سخنرانی سرگئی ریابکف معاون وزیر خارجه روسیه در مورد ضمانت های امنیتی آمریکا به روسیه و ایجاد بحران شبیه کارائیب دهه ۱۹۶۰ و عقب نشینی های ایالات متحده آمریکا در برابر خواستهای روسیه، فاز دوم سیاست خارجی روسیه با رضایت و یا عدم رضایت غرب بدون برگشت آغاز شده است که هدف آن اشغال ژیوپولتیک اتحاد شوروی سابق حتا در مناطقی با زور خواهد بود. اگر این ستراتیژی شامل اروپای شرقی در شکل سابق آن نشود، بازهم فشار بر ناتو برای برچیدن پایگاه های آن در نزدیکی مرز های روسیه، همچو یک هدف حیثیتی انگاشته می شود.
در آسیای میانه تمام جمهوری های شوروی سابق باید سیاست های شان را تابع سیاست های روسیه سازند. تلاش بر این است که ترکیه با بلند پروازی هایش برای ایجاد توران بزرگ، به حاشیه رانده شود.
یگانه گل سر سبد روسیه درین منطقه تاجیکستان با رییس جمهور آن امام علی رحمان می باشد، که متحد محکم آنکشور باقی مانده است.
تسلیح گسترده نظامی تاجیکستان از سوی روسیه و چین و نیز تقویت نظامی و سیاسی لشکر ۲۰۵ روسیه در تاجیکستان نشانه یی از یک برنامه وسیع تر ستراتیژیک می باشد، که با حمایت دراز مدت طالبان همخوانی ندارد.
عدم همکاری و موافقت تاجیکستان و ازبیکستان در رابطه به برگشتاندن هواپیما های رژیم وابسته به آمریکا به طالبان، بدون چراغ سبز روسیه ممکن نیست.
ارچند منابع غربی از فشار های آمریکا صحبت می کنند، اما موضع گیری های آمریکا در رابطه به طالبان از یکسو و نزدیکی مواضع کشور ها آسیای میانه در نشست هندوستان از سوی دیگر را می توان تبیین از یک برنامه دراز مدت در برابر طالبان تلقی کرد.
در حال حاضر، هم روسیه و هم چین نمی خواهند با طالبان درگیر شوند، آنچه را که خروج فوری آمریکایی ها زمینه سازی نمود.
هر ازگاهی یک هیأت اقتصادی از چین و یا روسیه به کابل می رود و روی برنامه های استخراج معادن صحبت می کند، ولی آن دو کشور تا روشن شدن مسایل دیگر جهانی از جمله موضوع اوکرائین و تصامیم کانگره در پیش روی چین به ویژه تصامیم آن در مورد تایوان، وقت کشی بیش نیست.
بنابرین در مرحله کنونی ارچند روسیه و چین با حقانی ها مطابق جمله معروف برزژینسکی، «دشمن دشمن، دوست ماست» داخل تعامل شده ند اما آنها مطابق عوامل مختلف از جمله بحران اقتصادی و مسدود ماندن سرمایه های افغانستان توسط آمریکا، نمی خواهند به سوی لقمه یی بروند که پسان در گلوی شان گیر افتد.
* این سازمان به دلیل فعالیت های تروریستی تحت تحریم های سازمان ملل است






