خبر روز

 اشاره‌ از اداره: این مقاله نمونه بارز تلاش رسانه های آمریکایی برای  بزرگنمایی طالبان یا بهتر است بگوییم طالبان آمریکایی و خردنمایی نقش جبهه مقاومت ملی افغانستان، بزرگترین نیروی ضد طالبان و ضد تروریستی در افغانستان است. آمریکایی ها هنوز بر این باورند که به آنها اجازه بازگشت به افغانستان داده خواهد شد. همانطور که می گویند خواب دیدن ضرری ندارد. تنها برای آشنایی خوانندگان "سنگر" با "دیدگاه آمریکایی" منتشر می شود.

نویسنده: واندا فلباب براون

منبع: بروگینگز

برگردان: عبدالناصر نورزاد

افغانستان در سال 2023 بر این اساس شکل خواهد گرفت که آیا رهبر طالبان، هیبت الله آخوندزاده، کنترل خود را بر تمام تصمیم گیری ها حفظ کند یا خیر. دومین پویایی، حیاتی تروریسم و ستیزه جویی خواهد بود. بعید است که طالبان کنترل بهتری بر دولت اسلامی در خراسان (ISK) داشته باشند. اما جبهه ضعیف مقاومت ملی (NRF) و سایر گروه هایی که به دنبال احیای جمهوری افغانستان هستند، حکومت طالبان را به طور جدی تهدید نمی کنند. دو سوال باقی می ماند: آیا طالبان می تواند از اختلاف های مهم جلوگیری کند؟ و آیا اینکه می تواند تروریسمی را که از افغانستان سرچشمه می گیرد، مهار کند، بنابراین قدرت های خارجی تمایلی به حمایت از گروه های ضد طالبان دارند؟

 

تحولات کلیدی 2022

در طول سال گذشته، حکومت طالبان به تدریج خشن تر و اقتدارگراتر شد و از نظر جزمی شبیه نظام طالبانی دهه 1990 به نظر می رسد. حکومت طرد شده طالبان با محوریت پشتون به شدت نسبت به همه اشکال مخالفت سرکوبگر شده و حساسیت بیشترین نشان میدهد. در سطح ملی، فرصت های شغلی اندکی را فراهم می کند، چه رسد به نقش های تصمیم گیری، برای اقلیت ها و کسانی که با جمهوری سقوط کرده افغانستان مرتبط هستند. حقوق فردی از بین رفته است و دسترسی زنان به آموزش، شغل و حتی حوزه عمومی برای مسافرت و مراقبت های پزشکی، وجود ندارد.

اداره عمومی استخبارات طالبان (GDI) ، وزارت داخله تحت رهبری سراج الدین حقانی و وزارت امر به معروف و نهی از منکر به ابزار اصلی سرکوب برعلیه مردم عام تبدیل شده اند.

با تکرار اشتباهات جمهوری و معکوس کردن روندهای غیرمتمرکز قبلی طالبان، تصمیم گیری طالبان در دستان معدودی متمرکز شده است - این تمرکز قدرت یک دست می شناسد:امیر المومنین طالبان ملا هیبت الله و گروه او مستقر در قندهار.

هیبت‌الله با قدرت تقریباً مطلق، بارها نظرات سایر جناح‌های طالبان، به‌ویژه سران واقع گرا و متمایل به تفاهم با جامعه بین‌المللی‌ را رد کرده است. گفتگوکنندگان در افغانستان به من می گویند که هر چه غرب تصمیمات سلب حقوق دختران و زنان را بیشتر مورد انتقاد قرار داده یا خواستار حکومت فراگیر شده است، هیبت الله و یارانش در قندهار بیشتر احساس حقانیت کرده اند. هیبت الله همچنین در برابر انتقاد سایر کشورها، سازمان ها و حتی علمای اهل گفت و گو نیز نفوذناپذیر بوده است. او روایت خود از شریعت را تنها تفسیر واقعی اسلام حنفی تعریف کرده است.

فرمان او در دسامبر 2022 مبنی بر ممنوعیت کار زنان در سازمان های غیردولتی در افغانستان، با این بهانه که پوشش ناکافی دلیل این تصمیم آنها بوده، پیامدهای ویرانگری داشته است. همراه با سازمان های بین المللی دیگر مانند سازمان ملل، سازمان های غیردولتی کمک های حیاتی را به یک کشور گرسنه ارائه کرده اند. کارگران زن تنها کسانی هستند که می توانند به زنان و اغلب فرزندانشان دسترسی داشته باشند.

پس از این ممنوعیت، سازمان‌های غیردولتی بزرگ بین‌المللی همه عملیات‌های خود را در افغانستان به حالت تعلیق درآوردند - هم به این دلیل که ظرفیت عملیاتی آنها به شدت با مشکل مواجه شده بود و هم به این دلیل که امیدوار بودند تعلیق طالبان را مجبور به لغو تصمیم کند. طالبان اعلام کردند که این ممنوعیت برای زنان شاغل در مراقبت‌های بهداشتی و آموزشی اعمال نمی‌شود و سازمان‌های غیردولتی برخی از خدمات خود را از سر گرفتند گرفتند.

با این حال، وضعیت بشری همچنان دردناک است: پیش‌بینی می‌شود که تقریبا نیمی از جمعیت افغانستان بین نوامبر 2022 تا مارس 2023 به شدت در ناامنی غذایی قرار داشته باشند و 6 میلیون نفر در آستانه قحطی قرار داشته باشند. بیش از یک چهارم از جمعیت حدوداً 40 میلیونی افغانستان بسته های غذایی و کمک هزینه های نقدی را از برنامه جهانی غذا دریافت کرده اند.

تا حدودی، طالبان اقتصاد افغانستان را که با تحریم های بانکی، مصادره بین المللی دارایی های بانک مرکزی افغانستان و پایان دادن به کمک های توسعه ای غرب در هم شکسته است، حفظ کرده است. پول افغانی را تقویت کرده، تورم را کاهش داده، واردات را تا حدی احیا نموده، صادرات را دو برابر ساخته و گمرکات و مالیات ها را بسیار موفق تر از رهبران فاسد جمهوری افغانستان جمع آوری کرد. اما همانطور که ویلیام برد، اقتصاددان توسعه، به درستی بیان می کند، ثبات یکی از «تعادل قحطی» است.

تشدید سرکوب زنان، اقلیت ها و منتقدان سیاسی اساساً حتی کمک های بشردوستانه ضروری غرب را به خطر می اندازد. دورنمای کمی وجود دارد که تلاش‌های اقتصادی آینده چین در افغانستان، هرچند بسیار محدود، بتواند از دست دادن کمک‌های غرب را جبران کند. با این حال، هیبت الله و گروه او در قندهار، زندگی روی زمین، از جمله رنج و مرگ توده‌ای را، صرفاً گامی به سوی زندگی پس از مرگ تعریف می‌کنند و بدون توجه به پیامدهای انسانی و اقتصادی، در عقاید خود احساس توجیه می‌کنند.

 

سناریوهای تغییر قدرت

با این حال، دیگر رهبران طالبان بر اساس همان محاسبات عمل نمی کنند. آن‌ها می‌خواهند کنترل افغانستان را برای مدت طولانی حفظ کنند و محاسبه می‌کنند که اگر اقتصاد به‌کلی درهم شکسته شود، انزوای بین‌المللی تشدید شود و منابع خارجی خشک شوند، نمی‌توانند این کار را انجام دهند. این طیف آنها شامل سران طالبان متمایل به تعامل با جامعه بین‌المللی‌ می‌شوند - چهره‌های عرصه دیپلماسی طالبان مانند ملا عبدالغنی برادر، معاون اول نخست‌وزیر، و برخی از فرماندهان نظامی بسیار قدرتمند با شبکه‌ها و نفوذ قوی، از جمله ملا یعقوب، سرپرست وزارت دفاع، پسر ملا عمر رهبر دهه 1990 طالبان و سراج الدین حقانی سرپرست وزارت داخله میباشند که به شدت در تنگنا قرار گرفته اند.

به طور خصوصی، گفت‌وگو کننده های افغان و مقامات غربی به من گفته‌اند که این رهبران و دیگر مقامات طالبان بارها به دنبال متقاعد کردن هیبت الله برای لغو ممنوعیت تحصیل دختران و اشتغال زنان و سایر سیاست‌های بحث برانگیز بوده‌اند. با این حال، انها پس از مطرح ساختن این مسایل با ملا هیبت الله، از دایره تصمیم گیری اخراج شدند. اگرچه هیبت الله در سال 2016 از سوی شورای طالبان به دلیل جایگاه وی در میان در تصمیم گیری انتخاب شد، اما علاوه بر اعتبار مذهبی، با مشت آهنین حکومت کرده است. بنابراین، چسبیدن به احکام یا لغو آن، موضوع یک جنگ قدرت داخلی میان طالبان است.

آیا تغییر قدرت در طالبان برای محدود کردن یا حذف هیبت الله در سال 2023 رخ می دهد؟

سازماندهی یک کودتای داخلی آشکار بسیار پرخطر است – که مستلزم اعدام احتمالی سازمان دهندگان آن و انشعاب طالبان است. کودتا مستلزم اتحاد عملی اساسی بین برادر، سراج و یعقوب - که هیچ کدام به یکدیگر اعتماد ندارند - و همکاری چندین فرمانده نظامی کلیدی دیگر طالبان است که در حال حاضر، این احتمال بسیار اندک است.

تغییر قدرت به مراتب کم خطرتر، که ظاهراً در حال حاضر، رهبران ناراضی طالبان به دنبال آن استند، اما دستیابی به آن هنوز دشوار است، شورای رهبری (ترتیب قبلی شورای رهبری) را احیا می کند که به موجب آن تصمیمات با اجماع در داخل شورا گرفته می شود و سپس توسط امیر تأیید می شود، یعنی شخص هیبت الله. اما خود شخص هیبت الله تمایلی به سلب قدرت خود نشان نمی دهد.

توافق ایالات متحده برای آزادی بشیر نورزی، قاچاقچی سرشناس افغان مواد مخدر و مبادله او با یک گروگان آمریکایی، امکان تغییر قدرت داخلی را افزایش می دهد. بشیر در همان شبکه های قبیله ای مهم هیبت الله و نفوذ در درون طالبان جایگاه بزرگی دارد. حمایت او از تغییر در رهبری، مشروعیت و سنگینی به چنین حرکتی می‌افزاید.

ترور خارجی هیبت الله ممکن است باعث تشدید سیاست های سفت و سخت شود، حتی توسط فرماندهان طالبان که عملاً از آنها حمایت نمی کنند، به دلیل نیاز اجتناب ناپذیر آنها به نشان دادن وفاداری. ترور ملا منصور رهبر سابق طالبان توسط ایالات متحده در سال 2016 یک اشتباه استراتژیک بود.

ابهامات جانشینی رهبری طالبان را نیز احاطه کرده است. ملا برادر دارای اعتبار داخلی مهمی است، اما فاقد پایگاه قدرت نظامی است و پاکستان به شدت با آن مخالفت خواهد کرد. علیرغم نارضایتی پاکستان از ناتوانی و عدم تمایل سراج برای محدود کردن تحریک طالبان پاکستان (TTP) از تشدید حملات تروریستی در پاکستان، از جمله علیه اهداف اطلاعاتی پاکستان، سراج همچنان سرمایه اصلی پاکستان در افغانستان است. اما طالبان قندهاری، از جمله یعقوب و برادر، او را به عنوان یک امیر جدید نمی خواهند. به قدرت رسیدن یعقوب قرص سختی برای غرب خواهد بود، اما شاید آسانتر از زندگی با هیبت الله باشد.

 

ستیزه جویی داخلی، تروریسم خارجی

همانطور که در آگوست 2022 توضیح دادم، از زمان تسلط طالبان توسط طالبان، تروریست ها از سراسر خاورمیانه، آسیای مرکزی و پاکستان به افغانستان هجوم آورده اند که ظاهرا برخی از آنها توسط دولت های منطقه حمایت شده اند؛ این موضوع در مطابقت با اطلاعاتی است که مقامات غربی به طور خصوصی در اختیار من گذاشته اند.

در یک نمایشی خیره کننده از قدرت نمایی، سراج به ایمن الظواهری، رهبر القاعده اجازه داد تا به یک مرکز امن در کابل - جایی که حمله هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی کشته شد - نقل مکان کند و در آن زندگی کند.

به دلیل اعتبار جهادی، بدهی های سیاسی و نیاز به جمع آوری کمک های مالی در خارج از کشور، طالبان هرگز روابط خود را با سایر گروه های تروریستی قطع نکرده اند. در تمام طول این مدت، موضوع مورد بحث این بود که آیا طالبان از انجام حملات در خارج از کشور توسط گروه های تروریستی مستقر در افغانستان جلوگیری می کند یا خیر. به غیر از تحریک طالبان پاکستان، چنین حملاتی صورت نگرفته است و طالبان تلاش های اندکی را برای جلب رضایت بازیگران بین المللی مانند چین با جابجایی شبه نظامیان اویغور به دور از مرز افغانستان و چین انجام دادند.

اما طالبان برای مهار کارزار ترور با خاصیت شهری توسط رقیب اصلی خود، داعش خراسان، به سختی تلاش کرده است. داعش خراسان به دنبال شعله‌ور کردن جنگ فرقه‌ای در افغانستان، انشعاب طالبان و کاهش منابع اقتصادی خارجی آن است. بدین ترتیب، تا اکنون به تاسیسات دیپلماتیک و منافع کشور های چین و روسیه در کابل حمله کرده است.

سوال این است: اگر حملات تروریستی توسط داعش خراسان یا سایر گروه های مرتبط با افغانستان در سال 2023 در خارج از کشور رخ دهد، آیا بازیگران خارجی شروع به ارائه حمایت مادی قوی از دیگر بازیگران مسلح ضد طالبان خواهند کرد؟

برجسته ترین در میان آنها، جبهه مقاومت ملی، همچنان ضعیف و فاقد حمایت قبیله ای است. حملات ضد طالبان این گروه، تاکنون تنها باعث تحریک طالبان شده است.

اگر جناح‌های مهم طالبان از هم جدا شوند - در نتیجه کودتا یا ناامیدی از اقتصاد فروپاشیده و کاهش شدید درآمد گروه‌های خاص، که با اجرای قطعی ممنوعیت مواد مخدر امیر ترکیب می‌شود، یک چالش واقعی برای قدرت طالبان پدیدار خواهد شد.

اما در هر جنگ داخلی تجدید شده، جبهه مقاومت، شانس کمی برای پیروزی دارد. در عوض، گروه های مختلف طالبان و داعش خراسان افغانستان را تجزیه خواهند کرد.


سیاست

آ‌بنه شوید !