خبر روز

چرا طالبان همقوم معروف خود را تحویل نگرفتند؟

نویسنده: دکتر فضل من الله ممتاز، سابق سخنگوی حزب اسلامی افغانستان

تاکه از جانب معشوقه نباشد کششی

کوشش عاشق بیچاره به جای نرسد.

اقای خلیلزاد و حلقه فکری شان همواره برای تطبیق برنامه صلح خود با طالب ذهنیت سازی میکرد که طالب امروز طالب دیروز نیست. خلیلزاد که مهندس ۴۵ ساله جنگ و صلح در افغانستان است، طبق پلان منظم برنامه خود را به موفقیت باتمام رساند.

تقصیر از خلیلزاد نیست چون آن مامور مکلف و موظف بود و وظیفه خود را ببسیار امامت و درایت انجام داد اما ساده اندیشان سیاسی افغانستان، مانند عبد الله، امرالله صالح و دیگران را خیلی گول زرگانه و زرنگانه زد که تا حال هم از خواب بیدار نشده اند.

نتنها که سیاسیون افغانستان را خلیل زاد غافلگیر کرد بلکه بسیاری از کشور هم گول خوردند. در همان زمان بنده فقیر طی مصاحبه ها و مقالات خود بارها تکرار کردم که خطوط قرمز طالب معروف و مرسوم شده است، هیچ نوع تغییر در ان نخواهد آمد که چنین شد.

در آن زمان و حتی بعد از تحولات برخی از سیاسیون مادام العمر، ناکام العمر و نادان العمر مانند حکمتیار اظهار عاشقی یکطرفه از طالب می کرد و فتواهای هم بنفع طالب صادر می نمود و خطبه های نماز جمعه را مخصوص تایید طالب و کوبیدن مخالفین خود گردانیده بود.

و این تحولات را یک فرصت بسیار مهم برای خود تلقی میکرد، چون حریف سیاسی آن که جمعیت اسلامی بود از صحنه سیاسی و نظامی در انزوا قرار گرفته بود. حتی پیشنهاد کمک نظامی را به طالب هم غرض کوبیدن جمعیت نمود.

حکمتیار با این اندیشه ابلهانه خود تصور داشت که شاید بدین خوش خدمتی ها توجه طالب و پاکستان را بخود معطوف نماید، اما این عاشقی یکطرفه حکمتیار هیچ تحویلی از جانب طالب گرفته نشد. بر عکس حکمتیار را در عوض مکافات مجازات نمودند: در حبس خانگی قرار دارد و همه فعالیتهای حزبی و سازمانی آن منجمد گردید.

برخی ها گمان می‌کردند از انجایکه طالب و حکمتیار مشترکانی زیادی باهم دارند و شاید هم پاکستانی ها در مورد حکمتیار توصیات به طالب داشته باشد. لذا طالب مصوون خواهد بود و حتی حکمتیار متکی و متعقد به همین نظریه بود، اما اشخاصیکه از طالب شناسایی دارند، می‌فهمند که ایشان حاضر را قبل از غیر حاضر مجازات میکنند.

از نظر بنده طالب با حکمتیار مشترکاتی زیاد هم دارد و افتراقاتی مهمی هم دارند، آن اینکه حکمتیار رقیب قومی طالب است. حکمتیار در ایام جهاد علیه اتحاد شوروی عملال به احزاب درگیر بود، بخصوص طبقه مولوی ها و ملاها در قندهار، هلمند و دیگر ولایات و طالب زاده همان مولوی ها اند، بلکه خصومت و دشمنی طالب به مقایسه جمعیت بیشتر با حکمتیار است، چون خصومت های آن تاریخ طولانی دارد.

لذا امکان تفاهم بین جمعیت و طالب ممکن است و اما بین حکمتیار و طالب مستحیل. در نتیجه باید گفت که عاشقی یکطرفه حکمتیار به مایوسی تبدیل شد.


سیاست