او نه تنها هرگز برای خیر افغانستان کار نکرد، بلکه هر کاری که انجام داد به نفع حزب اسلامی نبود.
نویسنده: انجنیر ذبیح الله ازاد زوی، مسؤل سابق فرهنگی حزب اسلامی بخش اروپا
ناگفتنی هارا باید گفت.
زمانیکه جناب حکمتیار رهبر حزب اسلامی بعد از امضای تفاهمنامه (صلح نامیمون) تصمیم آمدن به افغانستان را داشت، بنده با محترم اسدالله حبیب، یکی از مسئولین فعال حوزه مرکزی کابل و امور بخش امنیت در مرکز که فعلآ در اروپا میباشد، طرح اشتی را بین حکمتیار و رقبای سیاسی ان بخصوص جمعیت اسلامی روی دست گرفتیم تا یک صفحه جدید بین احزاب جهادی باز شود و جناب حکمتیار به صفت رهبر جهادي افغانستان با حوصله کامل و فراموشی کینه و کدورت با رقیبان عرض اندام نماید بخصوص که در ان موقع مجاهدین فاقد چنین رهبریت بودند، موقعیت رهبری را در بین همه مجاهدین احیا و کسب نماید، همه تشنه و حدت و یکپارچکی فرزندان نهضت اسلامی بودند...
خیر به هر صورت.
محترم حاجی صاحب اسدالله حبیب با محترم ادیب پسر ارشد مارشال فهیم و جنرال هابیل داماد، ریس دفتر و شخص نزدیک به فهیم خان و ریس دفتر لوی درستیز ان وقت وزارت دفاع بود تماس و دیدار های برقرار نمود و آنها آمادگی خودرا در این راستا ابراز داشتند و گفت، که جناب حکمتیارصاحب بعد از تشریف آوری به کابل اگر به منازل بازماندگان (مرحوم فهیم، مسعود، ربانی جهت دعاء بیاید عالی است و یک رسم و حسن نیت ایجاد میشود در غیر آن هم مهم نیست جای دیگر و یا مکان سوم را انتخاب می نمایم تا مجموعا آنجا با هم ببینیم و به ارواح رفتکان دعاء صورت گیرد!
مراحل بعدی همه ای آنها بشمول پسر احمد شاه مسعود، پسر استاد ربانی، پسر مارشال فهیم با تعداد از اراکین و بزرگان جمعیت اسلامی جهت ادای احترام به دفتر حزب اسلامی حکمتیار می آمدند بدین ترتیب فصل جدید حسن نیت و حسن نظر آغاز میگردید!
اما با کمال تأسف که نظر به مشاورت های مشاورین دربار و منفعتجو یان مغرض موضوع بر عکس شد توجه صورت نگرفت که به بحث طولانی نیاز است!
و ادیب نیز اظهار داشت،هر مشورت مثبت را که من ارایه بدارم برادران امر صاحب میپذیرند...
من نظریات ادیب فهیم را با طرح مشترک بنده و محترم اسدالله حبیب به تفصیل شفاهی و کتبی از طریق پسر حکمتیار صلاح الدین حکمتیار و نواسه آن محمد ابراهیم پسر نصرتیار صاحب مسج و طرح را که از طریق تلفون آن ارسال داشتم تصویر تلفون را برایم فرستاد جهت اطمینان من...گفت، که بابه جانم ( حکمتیار) مخالف این نظر است... قبول ندارد. شما خودرا زحمت ندهید...
بر عکس انچه متوقع بود زمانیکه جناب حکمتیار به لغمان ظاهر شد از همانجاتخم نفرت انگیزی و دشمنی را با طالب و جمعیت بذرافشانی نمود طالب را ساخته و بافته اجانب [انگلیس و آمریکا] خواند و پنجشیری ها را پنچرمین به معرفی گرفت و گفت، از یک ولسوالی کوچک ششصد پنچرمین فعلآ در نظام جنرال و مارشال است...
در همین رابطه داکتر صاحب فضل من الله ممتاز، سخنگوی ان وقت حزب اسلامی افاده میکند که اقای اتمر در جلال اباد از حکمتیار خواهش نمود تا در مورد طالبان هم اظهاراتی داشته باشند. همچنان اضافت میکند که شاهد صحنه ای بوده است که اقای داکتر غیرت، داماد حکمتیار، پیامی را از اتمر برای حکمتیار اورد تا در مقابل اظهارات عطامحمد نور از اشرف غنی حمایت نماید. جناب حکمتیار فورا به وی دستور داد که فرادا از همه رسانه ها دعوت شود که در ان کنفرانس حکمتیار حمایت غنی چنین اظهار داشت: ما هیچ کسی را اجازه نمیدهیم که بر دیوار های ارک بالا شوند.
در نتیجه باید گفت، که جناب حکمتیار بنابر مشوره مشاورین داخلی و خارجی فرصت ها ی طلایی را از دست داد و در مسیری سوق داده می شد که نه به خیر و فلاح حزب بود و نه به افغانستان.