خبر روز

هیچ امپراطوری عثمانی یا غزنوی دوم به وجود نخواهد آمد.

نویسنده: آیدین علیزاده، تحلیلگر (آذربایجان)

من به خوش‌بینی بسیاری از شهروندان و حکومت های دولت های ترکی در مورد سازمان کشورهای ترکی (OTS) شریک شده نمی‌توانم. جریان افکار من ساده است.

سازمان کشورهای ترکی فقط برای فراهم ساختن منابع ارزان و راه های ترانسپورتی از اروپا به چین ایجاد شده است. یعنی فضا از چین به اروپا فقط انتقال منابع انرژی و کالاها به عقب و جلو است.

پرسش اینجاست که دولت های ترک تبار در بدل این چه چیزی بدست خواهند آورد؟ آیا آنها تولید خواهند داشت؟ آیا آنها در خط مقدم تکنالوژی جهانی خواهند بود؟ آیا آنها اقتصاد پیشرفته خود را خواهند داشت؟ و پاسخ ساده است – نه. بخاطریکه، در اصل، دولت های ترک در همه چیز نه تنها از غرب پروتستانت، بلکه کتولیک نیز کاملاً وابسته خواهند بود. از طرف دیگر، از شرق دور و در طرف دیگر، از شرق دور بودایی-کنفوسیوسی نیز. بخاطریکه تمام تکنالوژی های پیشرفته، تولید، بانکداری و حوزه اقتصادی آنجا خواهد بود. از این رو دولت های تورک چیزی بیش از نیمه مستعمرات غرب و شرق نخواهند بود. هیچ پالیسی مستقل هم نخواهند داشت. کشورهای ترک تبار اگر فقط یک ضمیمه مواد خام و ترانسپورت کشورهای توسعه یافته باشند، چطور می توانند از نظر سیاسی مستقل باشند؟

راستی، دقیقاً این نقش است که روسیه از آن امتناع می ورزد و به همین دلیل است که با غرب منازعه دارد و روابط مبهم با چین دارد. بنابراین، به عنوان جایگزینی برای روسیه، کشورهای ترک تبار که با این موضوع موافق هستند، در این نقش قرار داده شده اند. در اصل، این یک توافق برای نیمه مستعمره بودن و در آینده حتی مستعمرات کشورهای توسعه یافته است.

اگر کشورهای ترکی بر انتقال ظرفیت های تولیدی، اقتصاد، علم و تکنولوژی به قلمرو خود پافشاری می‌کردند، موضوع دیگر می‌بود. اگر می‌توانستند تمام اینها را در کشورهای خود با هدف تبدل شدن به یک بازیگر واقعی در جهان توسعه دهند. مگر این حتی در پروژه نیست. سخن فقط در مورد تأمین منافع غرب و شرق است.

خلاصه، سازمان کشورهای ترکی در حقیقت مشابه به اتحادیه کشورهای عربی (LAS) است. آن سازمان برای مدت طولانی همین نقش - خدمتگار منافع غرب را داشت. یعنی کشورهای عربی نمونه یک رسوایی کامل‌اند. این دقیقاً نقشی است که برای سازمان کشورهای ترکی اختصاص داده شده است. پس عظمت ترک ها در چنین سازمانی وجود نخواهد داشت. احیای خانیگری ها، خاقانی ها، آغوزها، قپچاق ها، چغتای ها را فراموش کنید. هیچ امپراتوری عثمانی یا غزنوی دوم به وجود نخواهد آمد. همان چیزی خواهد اتفاق افتاد، که من در بالا نوشتم.

عملاً یک انشعاب جدی در سازمان کشورهای ترکی روی دو موضوع - قضیه قبرس و موضوع روابط با اتحادیه اروپا (EU) به وجود آمده است. کشورهای آسیای مرکزی از تمامیت ارزی قبرس حمایت کردند. این نادیده گرفتن منافع ترکیه و ترک های قبرس است. در حال حاضر آذربایجان عملاً طرف ترکیه را می‌گیرد و روابط خود را با جمهوری قیبریس شمالی ترکیه (TRNC) توسعه می‌دهد. احتمال به رسمیت شناختن این دولت وجود دارد. در هر صورت، رئیس جمهور آذربایجان با رهبر جمهوری قبرس شمالی ترکیه در انجمن آناتولی دیدار کرد.

در موضوع روابط با اتحادیه اروپا در حالی که آذربایجان یک بحران را تجربه می‌کند، کشورهای آسیای مرکزی، برعکس، روابط را تقویت می‌دهند. ترکیه همچنان در روابط خود با اتحادیه اروپا در یک قطار موارد مشکلات زیادی دارد.

به همین منوال، سازمان کشورهای ترکی راه اتحادیه کشورهای عربی را دمبال می‌کند که هر یک از کشورهای آن منافع مخالف با منافع دیگری را دارد. اتحادیه کشورهای عربی از مدت ها به این سو به یک نوع مسخره تبدل شده است. سازمان کشورهای ترکی نیز از همان مسیر پیش می‌رود. و همه به این دلیل که این کشورهایی که بخشی از این انجمن ها هستند، نهادهای مالی مستقل خود را ندارند، اقتصاد توسعه یافته و سکتور بانکی ندارند، به تکنالوژی های مدرن دسترسی ندارند، توانایی مقاومت در رقابت در تولیدات صنعتی را ندارند و فقط ضمیمه های مواد خام کشورهای توسعه یافته هستند و غیره. از این رو، هیچ اتحاد یا پلت فورم واحد وجود داشته نمی‌تواند.


سیاست