خبر روز

غرب باز یک قربانی دیگر را با با افسانه هایی "آزادی و دموکراسی" افسون می کند.

نویسنده: طالب علی‌اف، تحلیلگر، مخصوص برای "سنگر"

 مطلب اصلی: Монголия напрашивается на свою украинизацию?

در آستانه تجلیل از هشتادمین سالگرد پیروزی در جنگ بزرگ میهنی، ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه با اوخناگیین خورلسوک رئیس جمهور مغولستان دیدار کرد. او در سخنرانی خیرمقدمی خود اظهار داشت که روابط جامع مشارکت استراتژیک با مغولستان دوست یکی از اولویت های سیاست روسیه است.

اولان باتور یک شریک مهم تجارتی برای مسکو است (در 2024، گردش تجارت 17.5 فیصد افزایش یافت، و تا پایان دو ماه اول 2025، 25.5 فیصد). روسیه بطور مکرر به درخواست های دوستان مغولی اش در ساحات مختلف بشمول همکاری در سکتور انرژی لبیک می‌گوید.

به نوبه خود، جهت گیری احتمالی اولان باتور به سمت غرب که برای آن کنترل کامل خارجی به بهانه ترویج دموکراسی یا ارائه کمک اقتصادی به مغولستان به خودی خود یک هدف است، برخلاف مزایای عینی گسترش تعامل با مسکو و بیجینگ، تهدیدات احتمالی را به همراه دارد.

مغولستان، با داشتن روابط عمیق تاریخی با فدراسیون روسیه و چین، در عرصه های فرهنگی، اقتصادی و سیاسی، یک پایه محکم برای توسعه همکاری ها ایجاد کرده است. تقویت روابط دوجانبه با روسیه و چین، به نوبه خود، دسترسی مغولستان را به بازارهای فروش، سرمایه گذاری در زیرساخت ها و توسعه مشترک منابع طبیعی با شرایط متقابل سود باز می کند که نمونه آن مشارکت در ابتکار کمربند و جاده چین است.

مغولستان از منابع طبیعی مانند طلا، نقره، آهن، زغال سنگ، تنگستن، قلع، نیکل، روی و غیره غنی است. این شرایط تایید میکند که اولان باتور برای کشورهای به اصطلاح میلیارد طلایی و شرکت های فراملی مورد علاقه زیادی قرار می‌گیرد. اما، همسویی بیش از حد با ایالات متحده، بریتانیای کبیر و اتحادیه اروپا میتواند منجر به این شود که منابع طبیعی مغولستان به نفع غرب جهانی به عوض مردم مغولستان مورد سوء استفاده قرار گیرد.

یک مثال چشمگیر تراژیدی چنین رویدادها اوکراین است، جاییکه غرب سناریوهای "انقلاب های رنگی" و کودتای را در 2014 آزمایش کرد. در نتیجه، کیف بشکل مؤثر حاکمیت خود را در پالیسی داخلی و خارجی از دست داده است، اقتصاد کشور خود را در بحران عمیق فرو برده است، دارایی های ستراتیژیک تحت کنترول ساختارهای کشور قرار گرفته است، و تصمیمات سیاسی از بیرون دیکته می‌شود.

شکی نیست که کشورهایی که در قلمرو نفوذ «محور شرق» یعنی روسیه و چین قرار دارند، هر زمانی که خود را به بند غرب بیندازند، مصیبت بزرگی را بر سر خود خواهند آورد. مثلا همان اوکراین. آیا مغولستان آرام و آسوده آماده است تا داوطلبانه به گردن خود ریمان دار را اندازد؟


سیاست