شهباز شریف به عنوان نخست وزیر پاکستان منصوب شد اما در شرایط بسیار مشکوکی.
نویسنده: عارف حسن آخوندزاده
شهباز شریف که دیروز از سوی پارلمان پاکستان به عنوان بیست و سومین نخست وزیر این کشور انتخاب شد، مرد جالبی است. او که اکنون ۷۰ سال دارد به زنان علاقه زیادی دارد و چندین بار ازدواج کرده است. بسیاری از همسران و روابط او مخفی است. او همچنین به پوشیدن لباس‌هایی علاقه‌مند است که معمولاً در اقلیم و فرهنگ جامعه‌ای که به آن تعلق دارد، دیده نمی‌شود یا مورد توجه قرار نمی‌گیرد. اینها شامل کت های بلند به سبک اروپایی، کلاه های خزدار گران قیمت و کت و شلوار و تونیک سافاری سبک نظامی است. او به عنوان یک معتاد به کار نیز شناخته می شود، و به عنوان یکی از معدود رهبران پاکستانی در نظر گرفته می شود که دارای درجه قابل توجهی از هوش و توانایی انجام کار است.
میا شهباز شریف (این نام کامل او است) پسر میا محمد شریف است که صاحب یک کارخانه ریخته گری آهن کوچک بود که ماشین آلات و ادوات کشاورزی را در شهر لاهور پاکستان تولید می کرد. در جامعه پاکستان و هند، مردم با کاست قومی خود شناخته می شوند که به نوبه خود معمولاً با نوعی حرفه مرتبط است. میا محمد شریف از طبقه آهنگران پنجابی کشمیری بود که در منطقه پنجاب تقسیم شده بین هند و پاکستان به خوبی شناخته شده است. کشمیری ها دو نوع هستند: برخی از مردم فرهنگ و زبان اصلی داردی خود را حفظ کرده اند، اما کشمیری هایی که در منطقه پنجاب زندگی می کنند، زبان و فرهنگ پنجابی را مانند خانواده شریف پذیرفته اند.
میا محمد شریف صاحب کسب و کار کوچکش بود که درآمد رضایت بخشی برای او و پسرانش به ارمغان آورد. اما در سال 1983 شانسی رخ داد که سرنوشت این خانواده را برای همیشه تغییر داد. شخصی پسر ارشد، میا نواز شریف را به ژنرال ضیاءالحق دیکتاتور نظامی حاکم پاکستان معرفی کرد. ژنرال تصمیم گرفت این جوان را تحت الحمایه خود قرار دهد و او را به عنوان وزیر استانی در استان پنجاب منصوب کرد. میا نواز شریف به زودی رئیس یکی از دو حزب بزرگ سیاسی پاکستان شد و به همین دلیل سه بار نخست وزیر پاکستان شد. به همین دلیل، برادر کوچکترش شهباز نیز برای کمک به او به سیاست پیوست. در نتیجه، شهباز شریف برای سه دوره طولانی نیز به عنوان وزیر ارشد استان پنجاب در سال‌های 1997، 2008 و 2013 خدمت کرد.
سیاست پاکستان همیشه به دلیل فسادش بدنام بوده است، اما غارت و غارت آن از زمان دهه 1980 زمانی که سازمان سیا آمریکا «جهاد» ضدانقلابی را در افغانستان برای شکست اتحاد جماهیر شوروی و نابودی انقلاب ثور 1978 سازماندهی کرد، به سطوح افسانه‌ای رسید. آن زمان بود که استخبارات آمریکا میلیاردها دالر به پاکستان برای این هدف شوم ریخت و آن را به دولت پاکستان سپرد تا عملیات خرابکارانه را در داخل افغانستان ترتیب دهد. دو پسر میا محمد شریف دقیقاً زمانی وارد سیاست شدند که این روند تازه شروع شده بود و در نتیجه از آن سودهای زیادی برده اند - از آن زمان تاکنون میلیاردها دلار از خزانه دولت، کمک های خارجی و وام های رد شده دزدیده اند. آنها دارایی های بی شماری از انواع مختلف را در پاکستان و خارج از کشور در دبی و دنیای غرب به دست آورده اند. با این پول های دزدیده شده، آنها کارخانه های قند، آرد و فولاد راه اندازی کرده اند و در بهشت های مالیاتی مختلف دنیا صاحب حساب های «آبساحلی» شده اند. دولت های آنها (و دولت های رقبای آنها، حزب مردم پاکستان) چندین بار به اتهام فساد و ورشکستگی دولت برکنار شده اند - اما آنها همیشه موفق شده اند به سیاست بازگردند. هر زمان که آنها در پاکستان با ناملایمات مواجه می شدند، همیشه از سوی دولت های غربی و کشورهای عربی خلیج فارس از پیگرد قانونی برخوردار بوده اند.
در آخرین مورد، شهباز شریف به عنوان نخست وزیر پاکستان منصوب شد، اما در شرایط بسیار مشکوک. او بخشی از یک کمپین سیاسی اپوزیسیون بی‌وجدان و با بودجه غرب برای برکناری نخست‌وزیر محبوب و ضد آمریکایی عمران خان است که چند روز پیش موفق شد. اگرچه او اکنون نخست وزیر است و توسط فرماندهان ارتش حمایت می شود (که اکنون نیز محبوبیت خود را از دست داده است) - آینده و تداوم سیاسی او اکنون مشکوک و بسیار نامشخص است. قرار است وی در دوره تصدی مجلس کنونی تا 20 اوت 2023 نخست وزیر باقی بماند، اما کشور و نظام آن در حال حاضر به شدت آسیب دیده و شکست خورده است. در ایالت غربی پشتو زبان خیبر پختونخوا که هم مرز با افغانستان است، یک شورش تازه توسط تحریک طالبان پاکستان (TTP) به سرعت در حال افزایش است. در استان بلوچستان، در حال حاضر یک شورش جدایی طلب در جریان است. بوروکراسی کشور دچار اختلال می شود و کمبود شدید برق به دلیل سوء مدیریت و دزدی وجود دارد.
در روزهای منتهی به انتصاب وی به عنوان نخست وزیر، به نظر می رسد شایعات قوی هم در افغانستان و هم در تاجیکستان مبنی بر اینکه شهباز شریف یک تاجیک است، شنیده می شود. اینطور نیست. اگرچه نام او فارسی است، همانطور که در بالا اشاره کردم - او پنجابی از کاست آهنگر کشمیری است. در اینجا باید به این نکته اشاره کرد که کشمیر و میراث فرهنگی و مذهبی آن مدیون تاجیک ها است: شاخه ای از اجداد تاجیک سواتی من به نام سلسله سلاطین شاهمیری بیش از 300 سال بر کشمیر حکومت کردند. اسلام و فرهنگ ایرانی را وارد کشمیر کردند. بنابراین وقتی کسی از کشمیر نام می برد، اساس تاریخی تاجیکی و انجمن های نژادی آن به طور طبیعی به ذهن متبادر می شود. شاید به دلیل درک نادرست تاریخ است که برخی از مردم تمایل دارند که شهباز شریف را تاجیک بدانند.
