خبر روز

شاه امان‌الله را چه طور باید شناخت؟

نویسنده: دکتر دکتر فضل من الله ممتاز، مخصوص برای “سنگر”

همه میدانند که در رابطه به تاریخ امان الله خان، اصلاحات و افسادات او ده ها کتاب نوشته شده است و قضاوت های متنوع و برداشت های ضد ونقیض صورت گرفته است گه خارج از حوصله این مطلب است.

بسیار کم از نویسنده‌گان را سراغ داریم که منصفانه در مورد ایشان قضاوت نموده باشند. این نویسنده گان از نگاه مطالعه افکار به چند دسته تقسیم می شوند:

۱ - یک تعداد از نویسنده گان طبق سیاست روز و پالیسی همان نظام به نرخ روز تاریخ نویسی نموده اند؛

۲ - یک تعداد دیگر از دیدگاه قومی و زبانی طبق تمایل فکری و قناعت های خود نوشته اند یا مخالف و یاهم‌موافق؛

۳ - یک تعدد دیگر قصه سرایی و حکایت سرایی نموده است بدون در نظرداشت معیار های علمی و مستند سازی وقایع و شواهد تاریخی؛

۴ - یک تعداد بسیار کم نزدیک به حقیت واقعیت های عینی در رابطه به تاریخ امان الله خان نوشته اند؛

در نتیجه باید گفت که امان الله خان یک‌ شهزاده بود متاثیر از تربیه همان خانواده بوده است. در عین وقت متاثیر از محیط جهانی شده بود و ان هم از خویشاوندی شان با محمود طرزی که سال ها در بیرون از کشور به تبعید بسر میبرد. همچنان سفر شش ماهه و طولانی او به خارج از کشور تاثیرات منفی و مثبت قابل ملاحظه ای را بر وی گذاشت. بعد از عودت بدون تشخیص شرایط و اوضاع فرهنگی کشور شتاب زده وارد اقدامات عجولانه گردید.

همچنان ایشان متاثیر از تناقضات رفتار و گفتار ‌اشکار و پنهان پدر و پدر کلان خود شده بود، یعنی طبق معمول حکام افغانستان آنچه را در گفتار نمایان میکردند، در رفتار مخالف ان بودند. در ظاهر تطبیق شریعت و اسلام را عنوان میکردند و اما در عمل مخالف آن بودند.

اين منافقت سیاسی گفتاری ‌و رفتاری باعث عکس العمل در مقابل امان الله خان گردید. ایشان اشتباها به طرف دین ستیزی تمایل پیدا کرد بلکه عقده مندانه عمل نمود. دین را علت عقب مانده گی میدانست. همین علت بود که شتاب زده فرامین خود سرانه و عجولانه را صادر نمود که اکثریت آن با اصول ‌و ثوابت اسلامی در تصادم بود. آنهایی که این اقدامات امان الله را اصلاحات مینامند، به اقل تعبیر انهارا جاهلان به دین میتوان نامید.

در عین وقت برخی از نقاطی در فرامین امان الله وجود دارد که واقعا انرا اصلاحات نامید. به طور مثال، استقلال طلبی امان الله و تلاش ایشان در این راستا قابل تقدیر و ستایش است. باید به آن همه اعتراف نمایند. دیگر اعمال منفی او باعث چشم پوشی این شهکاری شان نشود. همچنان استقلال طلبی و اعمال شایسته شان باعث چشم پوشی از دین ستیزی و اعمال ناشایسته شان نشود، چنانچه شده است .

در رابطه به مخالفت انگلیس هیچ شک و شبهه وجود ندارد. این زمینه دسیسه را خود شخص امان الله خان برای دخالت انگلیس فراهم ساخت. طبعا دشمن در کمین بود. باید این را هم درک کرد که التقای مصالح معنای غلامی را ندارد، چنانچه گفته اند دشمن دشمن من، دوست من است.

در اخیر این مطلب به چند موضوع مهم ‌‌اساسی باید اشاره نمود. آن این که گفته میشود که جهت بدنام ساختن امان الله انگلیس ها تصاویر جعلی نیمه برهنه ملکه ثریا را پخش و نشر کردند. تصاویری ملکه ثریا که حال در ارشیف وزارت اطلاعات و فرهنگ و همچنان در خانواده امان الله و فامیل طرزی وجود دارد، بدتر از نیمه برهنه است. نمیدانم انگلیس ها بیشتر از این کدام تصویرهای را نشر کرده است اگر مبتذلتر از این باشد. شاید کامل برهنه باشد. این تصاویر را من به دختر امان الله پیشکش کردم که آیا این اصلی است و یا جعلی؟ به حرف واحد گفتند که همین تصاویر اصلی است و آنها بر آن مهر تایید گذاشتند. این تصاویر در این زمان قبیح و منکر است چی رسد به صد سال قبل؟

دیگر اینکه استقلال طلبی امان الله خان یک امر محمود است. باید تقدیر شود و نه از آن چشم پوشی. اعمال و افعال دین ستیزی شان باید تقبیح شود.

در نهایت امان الله یک شهزاده بود و متاثیر از محیط فامیلی خود بود. پدر کلان شان توسط پدرش به قتل رسید پدرش توسط خود ومادرش. و به همین طور کاکایش.

از ایشان قول معروف ‌و مشهور منقول است که هر کاری را که انجام میداده تکرار می گفت: "من نواسه امیر عبدالرحمن خان هستم".


سیاست