منطقهای به نام “افپاک”- افغانستان و پاکستان را یک آیندهای انتظار است، که نظیری در گذشته ندارد
نویسنده: آخوندزاده عارف حسن خان، تحلیلگر امور سیاسی، عضو شورای مشورتی “سنگر”
افغانستان اکنون تحت سلطه یک حکومت قبایلی وحشی و بدوی قرار دارد و فعالیّت سیستم دولتی و زیرساخت های پاکستان در حال از بین رفتن است. هر دوی آنها دورههای طولانیمدت سلطههای نخبگرایانه غلط تحت حمایت امریکا را از سر گذراندند، که پس از پیروزی امریکا به عنوان یگانه ابرقدرت در “جنگ سرد” و شروع تاخت و تازهایش در سراسر جهان برای استیلا بر جهان، ایجاد شده بود.
ساختارهای منطقهای به نام اشتباهی “افپاک”، که تحت نفوذ بریتانیا نهایی شده است، اکنون تغییر خواهد کرد. به گونهای که در ۲۰۰ سال گذشته، از آن زمان که سیکها از وارثان درانی در حال زوال نادرشاه افشار در قسمت های پایانی خراسان قدرت را به دست گرفتند، دیده نشده است.
پاکستان یک محصول ژئوپلیتیک بریتانیا بود. زمانی، که از "راج"ها جدا شد، ماهیت آن در سال ۱۹۴۷ تغییر کرد و بعداً در سال ۱۹۵۰ به امریکای ها منتقل شد. پاکستان پس از جنگ جهانی دوم و با شروع “جنگ سرد”، به عنوان دیوار دفاعی منافع جهانی انگلستان و امریکا در منطقه خاور میانه و جنوب آسیا به وجود آورده شد. بعدها پس از این که امریکا از “جنگ سرد” علیه اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۲ پیروز بیرون آمد، پاکستان همچنان به عنوان شریک کار در شرارت خط لوله نفت امریکا در اورآسیا عمل میکرد. در عین حال، امریکا به پاکستانِ تحت الحمایه خود اجازه داده بود تا امپریالیسم جهادی نیابتی خود را در همسایگی خود توسعه دهد. البته تا زمانی که به هدف کلی هر دو(امریکا و پاکستان) خدمت کند. این برنامه به زودی موجب آشفتگی هایی شد که حملات ۱۱ سپتامبر زمان آن را نشان داد. با این حال، مسائل به سرعت حل نشد و بنبست در این وضعیت نابسامان تا ماه آگوست سال گذشته ادامه داشت. زمانی که امریکا به وحشت افتاد و ناگهان در نیمه شب از کابل فرار کرد. همان زمان علاقه طولانی انگلیس و امریکا به این منطقه، که زمانی از نظر استرایژیک محوری تلقی میشد، عملاً پایان یافت. روسیه با غرب اکنون مستقیماً در صحنه اروپا مقابل ایستاده است، نه در این جا (افغانستان).
پاکستان با کاهش قدرت انگلیس و امریکا در سرتاسر جهان اهمیت اولیه خود را از دست داده است. کاهش قدرت انگلیس و امریکا هم از سال ۲۰۱۳ شروع شد که روسیه و چین علیه برتری آنها چالش های پیشروندهای ایجاد کردند.
حالا پاکستان برای اربابان سابق خود نیز یک بار اضافی آگنده به فساد شده است.
افغانستان دنده ابتدایی ماشین سیاسی دُرانیست، که بر سر خراسان از سوی قبیله ابدالی افغان ها پس از دور انداخته شدن اربابشان - امپراتور ایرانی نادرشاه افشار در سال ۱۷۴۷ ایجاد شده بود. بریتانیای ها سود آن را به عنوان یک منطقه "حایل" بیرونی در دفاع از منافع منطقهای خود در هند در برابر "خرس" روسی میدیدند و خصوصیت رانتی (کرایدهنده) وابسته خود را بر این اساس شکل دادند. این نیاز پس از انقلاب بلشویکی در روسیه و تأسیس اتحاد جماهیر شوروی بیشتر شد. در سال ۱۹۷۸ روح اصلاحات کمونیستی به جامعه قبایلی فقیر و عقبمانده افغانستان رسید و جرقه جنگ گسترده، شدید و ننگین را زد، که هنوز ادامه دارد... در آن بازیگران اصلی رقیب در صحنه جهانی درگیر بودند. منافع انگلیس و امریکا نفوذ شوروی را با از بین بردن تلاش های اصلاحات در افغانستان خنثی و با کمک پاکستان نابود کرد. اکنون به نظر میرسد، که آن فصل نیز سال گذشته پس از ترک و فرار امریکایی ها از کابل، به یک بنبست نامتعین و فرسوده وارد شده است...
این که در حال حاضر چه چیزی در پیش است و چه کسی از میان “بازیگران” تأثیرگذار قصد دارد در مورد این منطقه و مسائل آن چه کاری انجام دهد، موضوع فوری و جالب است. مطمئناً هر چه شود، چیزی نخواهد بود که نمونهای در گذشته داشته باشد.