خبر روز

در عقب ترور فرماندهان ارشد طالبان در بدخشان کیست؟

 نویسنده: فرید احمد، سردبیر“سنگر”

مولوی نثار احمد احمدی، معاون والی بدخشان، حوالی ساعت 8 - صبح دوشنبه، 6 ژوئن، در چهاراهی محکمه منطقه شهر نو شهر فیض‌‌آباد، مرکز این ولایت کشته شد. یک موتر بمب‌گذاری شده نوع“رومیکس”به موتر معاون والی برمیخورد و در نتیجه انفجار، بنا به اطلاع طالبان، دونفر(مولوی احمدی و محافظش )کشته و شانزده فرد ملکی دیگر زخمی می‌شوند.

حوالی ساعت 10 صبح پنجشنبه 8 جون ، در جریان مراسم فاتحه خوانی مولوی نثار احمد احمدی در مسجد نبوی شهر فیض‌‌آباد یک حمله انتحاری انجام شد، که در پی آن 23 نفر کشته و حدود 73 تن دیگر زخم برداشتند.

هدف این انفجار مولوی صفی‌الله، فرمانده سابق امنیه بغلان بود، که فرد انتحاری پس از فاتحه به نزد او می‌آید و خود را در آغوش او انفجار می‌دهد.

 آنها را که از صحنه حذف کرد؟

چند فرضیه را در این دو اتّفاق، که بدون شک، حلقه یک زنجیر اند، می‌توان مشاهده کرد:

1) پاکسازی هسته“جمعیت اسلامی ” طالبان بدخشی؛

2) اختلاف داخلی خود طالبان شروع از بدخشان تا جناحهای بزرگ در سطح افغانستان؛

3) برنامه پشتونیزه و تصفیه قومی؛

4) داعش سازی شمال افغانستان و به ویژه ولایت بدخشان.

 

“پاکسازی جمعیت اسلامی”

اکثر فرماندهان طالب بدخشی، که توسط انفجار و انتحار، شیوه داعش-و طالب در بدخشان کشته شدند، یا سابقه عضویت در جمعیّت اسلامی داشتند و یا هم یفتلی بودند.

مولوی عبدالفتاح رئیس معادن بدخشان ماه آوریل سال 2022 در پی یک عملیات انتیهاری کشته شد، که هم یفتلی بود و هم سابقه جمعیّتی داشت. ملّا عبدالحق، فرمانده پولیس بدخشان، که ماه دسامبر سال گذشته در پی یک انفجار به هلاکت رسید، از خانواده یک عضو جمعیت در شهرستان خاش این ولایت بود.

مولوی نثاراحمد احمدی هم از یفتل و از سرگروههای بصیر خالد، فرمانده جمعیّت اسلامی بود. مولوی صفی الله نیز در گذشته از فرماندهان جمعیت اسلامی بود.

برهان‌الدین ربانی، رهبر جمعیت اسلامی نیز اهل شهرستان یفتل ولایت بدخشان بود.

 

“محلگرايي طالبانی”

طالبان بدخشان را به هفت حوزه تقسیم کرده اند:۱-مرکز و یفتل ها ۲ - تنگ بالا (شهرستان های جرم، یومگان، وردوج، کران و منجان) ۳-بهارک (بهارک، شهدا، ارغنجخواه، خاش) ، ۴ - غرب کوکچه (کیشم، خاش، درایم، تیشکان) ۵ - راغها و شهر بزرگ، ۶ - دروازها و ۷ - پامیرات.

از این همه سه حوزه یا محل بیشتر طالبخیز است: تنگ بالا، یفتلها و غرب کوکچه. چهره‌های سرشناس طالبان بدخشی، نظیر قاری دین‌محمّد حنیف (وزیر اقتصاد) و مولوی صفی الله به یفتلها، قاری فصیح‌الدّین (سردار ستاد کلّ وزارت دفاع) و مولوی امان‌الدّین (والی بدخشان) به تنگ بالا، ملّا عبدالغنی و پهلوان شمس‌الدّین به غرب کوکچه تعلق دارند. مولوی نجیب راغی از حوزه راغها است.

مولوی احمدی از روستای جوزگون ولسوالی یفتل بالا بود. وی در زمان سقوط جمهوری امام یک مسجد بود، که در پی توطئه همروستایان مقامدارش در جمهوری ، از وظیفه رانده می‌شود و از سر خشم و غضب به طالبان می‌پیوندند.

آن چه در اخبار مربوط به ترور وی جدّی گرفته نشد، سخنان معز‌الدّین احمدی، رئیس اطّلاعات و فرهنگ بدخشان بود، که او را“معاون والی”و هم “سرپرست ولایت بدخشان” معرفی کرد.

اگر او سرپرست بود، مولوی امان‌الدّین حالا کجاست؟ وی حالا با ادای مراسم حج مشغول است. دو ماه به این سو این شایعات سیر می‌کنند، که مولوی امان‌الدّین تبدیل (ظاهراً، والی غور تعیین) شده، احمدی جایگزین او خواهد شد. پشتیبان اصلی احمدی هم مولوی صفی الله به حساب می‌رفت.

اکنون به این نتیجه می‌رسیم: طالبان محلهای دیگر (تنگ بال)از تعیین شدن احمدی به مقام ولایت بدخشان جلوگیری کردند و هم از پشتیبان او - مولوی صفی الله خلاص شدند.

 

“افراد هیبت‌الله”

طالبان بدخشی یک نیروی مستقل نیستند و میان جناحهای طالبان تقسیم می‌شوند.

قاری فصیح‌الدّین، مولوی امان‌الدّین، قاری واصل، مولوی عبدالغنی، نجیب راغی، جمعه دروازی به جناح حقانی، قاری دین‌محمد حنیف، مولوی شمس‌الدین، مولوی قهار دروازی به جناح قندهاری ها تعلق دارند.

مولوی احمدی و مولوی صفی الله به جناح ملا هیبت‌الله ربط داشتند.

خلاصه:

در عقب ترور آنها“شبکه حقانی”می‌تواند باشد، تا قدرت در بدخشان را از دست ندهد. مولوی امان‌الدّین، که ظاهراً حالا برکنار شده است، مربوط “شبکه حقانی” است.

این آوازه نیز جای داشت، که احتمالاً والی بدخشان یکی از افراد نزدیک به ملا هیبت‌الله، رهبر طالبان، تعیین شود. دقیقاً، احمدی چنین نفر بود و با تعیین شدن او موقع مولوی صفی الله نیز در بدخشان تقویت می‌یافت.

از سوی دیگر، ملا هیبت‌الله نزدیک به ایران است. تعیین نفر ایران به معنای جلوگیری از طرح داعش سازی پاکستان و امریکا است، که با دست“شبکه حقانی”انجام می‌شود.

اما قاری دین‌محمد حنیف قبل از انفجار با اتفاق قاری فصیح‌الدین و مولوی عبدالغنی، سابق والی بدخشان، از مسجد فیض‌‌آباد (محل انفجار) بیرون آمده و به دفتر ولایت رفت، تا مولوی غنی را به جای مولوی احمدی، معاون و همزمان سرپرست ولایت معرفی کند.

در نتیجه دو فرد مربوط ملا هیبت‌الله از صحنه حذف و نفر “شبکه حقانی” والی بدخشان تعیین شد.

 

“طالبان خوب”

مولوی صفی الله و مولوی احمدی را از طالبانی معرفی می‌کنند، که با مردم برخورد خوب داشتند و با انتقال ناقلین پشتون و جابجایی افراد داعش در بدخشان سخت مخالفت می‌کردند. داعش ترور مولوی احمدی را به دوش گرفت و مولوی صفی الله را نیز بر دوش خواهد گرفت.

منابع نزدیک به احمدی می‌گویند، که چند هفته پیش او به کابل سفر کرده، با سراج‌الدّین حقانی، وزیر داخله طالبان و رهبر “شبکه حقانی”، در مسئله قومگرايي و سلفیها یا داعشیهای بدخشان صحبت پُرتنشی داشته است.

مولوی سفی الله بیش از شش ماه به این سو از فرماندهی امنیه بغلان برکنار شده، در کابل خانه‌نشین شده بود و بنا به اطلاع برخی منابع، به نیروهای جبهه مقاومت افغانستان در بغلان و بدخشان همنوایی داشت.

حالا که طالبان می‌خواهند در شمال افغانستان تحریک طالبان پاکستان، داعش و پشتونهای ناقل را از جنوب افغانستان جابجا کنند، می‌توانیم دو برداشت دیگر را داشته باشیم:

اول، طالبان به خاطر تکقومی یا تکهوییتی کردن افغانستان مهره‌های غیر تبار خود را آن گونه حذف می‌کنند، که حکومتهای کرزی - غنی چهره‌های ضدطالب را همچون مهره‌های ضدپشتون از بین می‌بردند.

ثانیاً، داعش در افغانستان به امر “شبکه حقانی” و پاکستان کار می‌کند و از میان بردن فرماندهان ارشد ضدداعش میدان را نه فقط برای افراد خود، نظیر قاری فصیح‌الدّین و دیگر“حقانیها”، بلکه داعش نیز خالی می‌کنند.

قبلاً این گزارشها نیز وجود داشتند، که قاری فصیح‌الدین و دیگر افراد “شبکه حقانی” افراد همان داعش اند، که امریکا و پاکستان تلاش دارند جایگزین طالبان در افغانستان کنند.

 

“بدخشی خودکش”

سؤال جالب این است، که آیا کسی تا به حال یگان بدخشی خودکش را دیده و یا می‌شناسد؟ به استثنای حامد بدخشانی، عامل حمله تروریستی در مسجد شاهچراغ شهر شیراز ایران، که آن هم داعشی است، آیا یگان طالب بدخشی خودکُش وجود داشت و دارد؟ بلی، معلوم نیست، که در این لشکر گمنام تروریزم چه کسانی حضور دارند، چون هویّت آنها برابر عضویت در آن گم می‌شود.

طالبان بدخشان از طالبان پشتون فرقهای جالبی دارند. همان امان‌الدین، که به ظلم و ستم و آزار معروف است، در مراسم گرفتن زن دوم میر مفتون را برای آوازخوانی آورد، حال آن که طالبان جنوب چندین آوازخوان را به قتل رساندند و حداقل اسباب موسیقی آنها را نابود کردند. در بدخشان افسر و سربازان سابق را خیلی کم به شهادت رساندند، حتی برخی را به کار گرفتند. بدخشی های طالب به پشتونیزه کردن خیلی حساس هستند و زمام قدرت در ولایت را خود در دست دارند.

پس آن انتحاری هایی که مولوی احمدی و صفی الله را ترور کردند، که بودند؟از کجا و به فرمایش و هدایت که آمدند؟ اگر آنها را مثل آوازخوان فرمایش کرده آورده باشند، حتماً حق خذمت به صاحب او داده شده، چون خودشان نزد حوران بهشت رفتند...


سیاست