قواعد بازی جیوپولیتیک در جنوب آسیا چگونه در حال تغییر است؟
نویسنده: داکتر خالدین ضیایی رئیس اندیشکده گفتمان تعلیمی ملت افغانستان
در طول چهار دههی گذشته، افغانستان یکی از مهمترین محورهای ژئوپلیتیکی جنوب آسیا بوده است. پاکستان همواره تلاش کرده تا از طریق نفوذ در گروههای مذهبی و شبکههای قومی، دولتهای مستقر در کابل را در حوزهی نفوذ خود نگاه دارد. اما سقوط جمهوریت افغانستان در اوت ۲۰۲۱ و بازگشت طالبان، معادلات امنیتی را به شکلی بنیادین تغییر داد.
در حالیکه اسلامآباد انتظار داشت روی کار آمدن طالبان امنیت مرزها را تقویت و تهدید تحریک طالبان پاکستان (TTP) را کاهش دهد، واقعیت خلاف آن رقم خورد. طی سه سال اخیر، حملات مرزی و عملیاتهای خونین علیه ارتش پاکستان افزایش یافته و در مقابل، کابل اسلامآباد را به نقض مکرر حریم هوایی و تجاوز نظامی متهم کرده است.
در این میان، سفر اخیر وزیر خارجه طالبان، امیرخان متقی، به دهلینو و اعلام رسمی ارتقای مأموریت دیپلماتیک هند در کابل به سطح سفارت، نقطهی عطفی در روابط منطقهای محسوب میشود. این تحول نمادی از تغییر رویکرد طالبان بهسوی توازنسازی جدید در برابر پاکستان است.
وزیر امور خارجه امارت طالبان، جناب متقی، با دستِ پُر و عملکردِ بَنّاء به ملاقات مقامات هندی رفت؛ زیرا یک روز قبل از دیدار ایشان با مقامات هندی، طالبانِ پاکستان به همکاری طالبان افغانستان بیست (۲۰) نفر از ارتش پاکستان را به قتل رساندند و نزدیک به پنجاه (۵۰) نفر از ارتش پاکستان را زخمی کردند. این عملیات در حقیقت یک دستاورد برای متقی و هدیهای بزرگ به مقامات هندی بود. وزیر خارجه امارت، متقی، حتماً و یقینا به هندیها در ملاقاتهای خود گفته است که «ما به قول خود عمل کردیم و در آینده نیز طبق وعده عمل میکنیم؛ پس شما هم باید مثل ما به وعده عمل کنید، به امارت کمک همهجانبه کنید و بهخصوص نظام امارت ما را به رسمیت بشناسید.»
ما دیدیم که بعد از ملاقات متقی با مقامات هندی، سطح رابطهٔ هندوستان از مأموریت فنی و دفتر حافظ منافع در کابل به سطح سفارت و تبادل سفیر ارتقاء یافت؛ که خود در حقیقت اعتراف رسمی به امارت طالبان بهعنوان یک دولت است. کشور هندوستان با تغییر جهت در سیاست خارجی خود نسبت به طالبان، در چهار سال گذشته به شکل بیسابقهای روابط خود را با امارت طالبان در افغانستان تقویت کرده است. مقامات کشور هند بعد از چهار سال حاکمیت امارت در کابل برای اولینبار از وزیر خارجه امارت، جناب متقی، استقبال تاریخی نمودند. در این دیدار دوجانبه که در دهلی، پایتخت هندوستان، بین کمیتهٔ شورای امنیت ملی هند و تیم امنیتی و نظامی امارت طالبان به ریاست متقی صورت گرفت، طرفین چندین توافقنامهٔ آشکار و پنهان به امضا رساندند؛ بهخصوص توافقنامهٔ امنیتی که بین دو طرف به امضا رسید، بسیار بااهمیت است؛ زیرا کشور هند را متعهد میسازد که در صورت جنگ بین پاکستان و امارت طالبان، با همهٔ امکانات نظامی، امنیتی، استخباراتی و مالی از امارت طالبان در مقابل پاکستان حمایت قاطع و همهجانبه نماید.
پس از امضای این توافقنامهٔ امنیتی بین طرفین هندی و افغانی، عملاً روابط امارت طالبان و پاکستان وارد مرحلهٔ جدیدی شد؛ به این معنی که جنگ استخباراتیِ مخفی و آشکار بین هندوستان و پاکستان از یک طرف و بین پاکستان و امارت طالبان از طرف دیگر، در میدان افغانستان آغاز گردید. ترور سلیم پیگیر، اولین عکسالعمل پاکستان به سفر متقی به هند بوده است؛ و همچنان حملات هواییِ شب گذشتهٔ پاکستان به کابل و چهار ولایت دیگر که بهمنظور از بین بردن رهبران طالبان پاکستان بهصورت آشکار عملی شد، بر این موضوع دلالت دارد. علاوه بر این، برای اولین بار بعد از چهار سال حاکمیت امارت در افغانستان، مقامات پاکستان مسئولیت حمله به کابل و قتل نور ولی مسعود را در قلب کابل بر عهده گرفتند؛ این امر خود حکایت واضحی از عکسالعمل فوری به سفر متقی به هندوستان و امضای توافقنامهٔ امنیتی دارد که پاکستان را وادار به عکسالعمل سریع و خشمگین کرد.
نباید از یاد ببریم که این نوع حوادث مسلسلگونه و غیرقابلپیشبینی در روزهای آینده در کشور ما بیشتر خواهد شد. جناب متقی در دهلی، بعد از حملات هوایی پاکستان به کابل و پنج ولایت دیگر افغانستان، تلاش طاقتفرسا دارد تا قناعت مقامات نظامی و امنیتی کشور هند را فراهم کند تا تطبیق توافقنامهٔ امنیتی بین طرفین هرچه زود جنبهٔ عملی و اجرایی به خود بگیرد. وی تلاش دارد تا توجه مقامات هندی را به حمایت همهجانبه از امارت طالبان در مقابل حملات پاکستان در چارچوب توافقنامهٔ امنیتی جلب نماید. ایشان و مقامات امارت طالبان، چه در قندهار و چه در کابل، احساس میکنند که برای ایجاد توازن و مهار قدرتِ پاکستان، پای هند باید هرچه عاجل به قضایای افغانستان کشیده شود.
نتیجهگیری
روابط پاکستان و امارت اسلامی طالبان وارد مرحلهای جدید از پیچیدگی و چندقطبی شدن شده است. اسلامآباد که زمانی طالبان را ابزار نفوذ راهبردی خود میدانست، اکنون با واقعیت تلخ از دست دادن کنترل بر کابل روبهرو است. در سوی مقابل، طالبان با اتکا به روابط نوظهور با هند و دیگر قدرتهای آسیایی، در پی تثبیت استقلال سیاسی و افزایش مشروعیت بینالمللیاند.
با این حال، ساختار امنیتی شکنندهی افغانستان، بحران اقتصادی، و فشارهای داخلی پاکستان سبب میشود که دو طرف نتوانند بهراحتی وارد رویارویی گسترده شوند. بنابراین، آیندهی روابط این دو کشور را میتوان «تنش دائمی بدون جنگ تمامعیار» دانست؛ الگویی که احتمالاً تا چند سال آینده ادامه خواهد یافت.
در نهایت، هرگونه ثبات پایدار در مرزهای شرقی افغانستان و شمالغرب پاکستان منوط به ایجاد گفتوگوهای امنیتی منطقهای، مهار تحریک طالبان پاکستان، و پرهیز از استفاده ابزاری از گروههای غیردولتی در رقابتهای ژئوپلیتیکی است
و در آخرِ امر و پایانِ کار، به توفیقِ الهی، ترسیم و تطبیق این نوع سیاستها سببِ تضعیفِ حاکمیت و اقتدارِ امارت طالبان شده و همچنین عمرِ امارت را کوتاه خواهد کرد و زمینهٔ سقوطِ نظامِ مستبد و غیرمشروعِ آنان عنقریب فراهم خواهد شد.






